تاوانی که مدیران بی‌لیاقت به نظام تحمیل می‌کنند...


پیرانشهر

خبرگزاری تسنیم : هزینه خطای مدیران بی‌کفایت برای نظام و وجهه جهانی آن است. آنها هم اشتباه می‌کنند. هم بحث عذر‌خواهی و به واقع مردم و قربانیان را مسخره کرده و دست می‌اندازند .

به گزارش خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری جوان در یادداشتی با انتقاد از عملکرد وزیر آموزش و پروش نوشت : وزیر آموزش و پرورش به مجلس رفت و در پاسخ به در‌خواست عذر‌خواهی برای فاجعه آتش‌سوزی در مدرسه ابتدایی «شین آباد» پیرانشهر با تمسخر گفت: «از الان تا قیامت بابت هر اتفاقی که در آموزش و پرورش می‌افتد، عذر‌خواهی می‌کنم.»ایشان در پاسخ به خبر‌نگارانی که از احتمال استعفا و بر‌کناری او به خاطر این بی‌مدیریتی فاحش پرسیده بودند، با لحنی سر‌شار از تأثر! با خنده و مطایبه فرموده‌اند؛ خبر‌نگاران باید بر‌کنار شوند چون باید به آموزش و پرورش اطلاع می‌دادند که در این مدرسه مشکل وجود دارد تا وزارتخانه رسیدگی می‌کرد!... البته دوست نکته‌سنجی پاسخ این اظهار لحیه و بلبل زبانی وزیر را داده بود: گویا ایشان نظیر برخی مسئولیت‌هایش، یادش رفته که به مدیران مدارس دستور داده شده هیچ مصاحبه‌ای نکنند. ناگفته نماند چند ساعت پس از اجرای کاریکاتور عذر‌خواهی توسط وزیر، یکی از دخترکان معصوم آن مدرسه به سبب شدت جراحات وارده فوت شد. هشت نفر هم بالای 50 درصد سوختگی دارند آن هم دختر. خدا می‌داند چه آینده‌ای خواهند داشت.
دوست دیگری هم مدعی شده بود، استعفا و بر‌کناری فایده‌ای ندارد. باید عدالت در مورد مدیران اینچنینی اعمال شود. بله! باید عدالت اجرا شود. اما آیا می‌شود؟ آن هم وقتی در بسیاری از موارد حساس رسیدگی به تخلفات بسیاری از دولتمردان برای برخی دیگر خط قرمز محسوب می‌شود. عذر‌خواهی و استعفا یک نماد است. از این راه مسئول مربوطه نشان می‌دهد از آنچه در حوزه مدیریتی‌اش رخ داده سخت ناراحت و متأسف‌ است. یک قول غیر‌رسمی به مردم است که جلوی تکرار اشتباهات را خواهد گرفت. اگر نه اغلب با این استعفا‌ها موافقت نمی‌شود. اما مدیران ارشد ما از همین میزان نیز طفره می‌روند. به ویژه در این مورد خاص مسئله آن است که بروز این مشکل مسبوق به سابقه است. ایرادات دیگری هم قبلاً در حوزه کاری این وزیر رخ داده و ایشان از قبول و حل آنها طفره رفته و حالا باز ماجرا تکرار شده است. وزیر به جای عذر‌خواهی دهان به تمسخر می‌گشاید. این روحیه از آنجا سر‌چشمه می‌گیرد که اغلب این جماعت یاد گرفته‌اند در برابر مسئولان ما‌فوق و ارشد خود خاضع و خاشع باشند و در برابر مردم، جسور و پر رو. ای کاش آنها همانقدر که به ما‌فوق خود پاسخگویند و از او حساب می‌برند، نیم آن برابر مردم چنین بودند. اما در این نگاه مدیریتی مردم به حساب نمی‌‌آیند. نظیر همین نگاه آقای وزیر که انگار خبر‌نگاران را عبد و عبید و کار‌مند خود می‌داند تا دنبال رفع سوء‌مدیریت ایشان باشند. کما اینکه همین اجازه را هم به آنها نمی‌دهند و به سادگی دروغ می‌گویند. آنها شأن خود را اجل از قربانیانی می‌دانند که باید از آنها عذر‌خواهی و تقاضای بخشش کنند.
همان دوستی که گفته بود بر‌کناری و استعفا چاره نیست، فرموده بودند، در هر حادثه‌ خسارت‌هایی که به بار می‌آید، به ویژه جانی، هزینه‌هایی است که برای کسب تجربه مدیران پر‌داخت می‌شود. آیا مدیری که با تجربه اینچنینی رو‌به‌رو شده بهتر است یا مدیری که تازه‌کار و پرونده‌اش خالی است؟ باید پرسید چقدر آدم باید فدای تجربه یک مدیر و حفظ او در صندلی‌‌اش شوند؟ وقتی چند حادثه در حوزه کاری همان مدیر تکرار می‌شود باز هم باید ادامه دهیم تا به سر کچل مردم ایشان استاد شوند؟
آن هم به این دلیل که آدمی که تازه می‌آید این تجربیات را ندارد، ‌اما ایشان دارد؟ چه فایده وقتی که از این تجربیات هیچ استفاده‌ای نمی‌شود. این ادعا و دلیل عجیب مرا یاد قصه یکی از استانداران استان غزنی در افغانستان می‌اندازد.
می‌گویند مردم از دزدی او به ستوه آمده و گفتند برای عوض کردنش به پایتخت خواهند رفت. او به مردم گفت: من سال‌هاست اینجا استاندارم، به هر چه که خواسته‌ام رسیده و دزدی‌های اصلی‌ام را کرده‌ام. کلی خانه و باغ و احشام و پول دارم. لذا دزدی‌‌هایم کمتر شده است. اما اگر بروید کابل و یک استاندار جدید بفرستند، او تازه دزدی‌هایش را شروع می‌کند و تا خانه و باغ و گله و حساب بانکی و ... را جمع کند، پدر شما را چند برابر در می‌آورد. پس به همین اندازه اشتباه و دزدی من رضایت دهید! آیا این استدلال عقلانی است؟!
آخرین نکته که اغلب فراموش می‌شود، هزینه خطای این مدیران بی‌کفایت برای نظام و وجهه جهانی آن است. آنها هم اشتباه می‌کنند. هم بحث عذر‌خواهی و به واقع مردم و قربانیان را مسخره کرده و دست می‌اندازند و هم در مقابل آلام مردم مزاح و مطایبه می‌کنند. علاوه بر آن اغلب نه مؤاخذه شده که گاه از سوی دولتمردان نظیر قاضی مرتضوی پس از فاجعه کهریزک، مسئولیت بالاتر و مهم‌تری را نیز دستخوش و پاداش می‌گیرند. با این حال به نظر شما در ذهن مخاطب جهانی چه تصوری از مدیریت اسلامی و نظام مظلوم این آب و خاک به وجود می‌آید؟ پاسخگوی هزینه‌هایی که اینچنین به نظام اسلامی تحمیل می‌شود، کیست؟ نکند باید باز هم بر جبران این مسئله خبر‌نگاران را از کار‌ بر‌کنار کرد؟ الله اکبر! در این سر‌زمین چه خبر است؟!

انتهای پیام/

تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon