روزشمار تاریخ/ شهادت مسعود علی محمدی دانشمند هسته ای ایران


مسعود علی محمدی

خبرگزاری تسنیم :مسعود علی‌محمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران بود که در بامداد ۲۲ دی ماه ۱۳۸۸ و در سن ۵۰ سالگی، به هنگام بیرون آمدن از منزلش بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور ترور شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از راسخون، تقویم تاریخ امروز به شرح ذیل است:

صدور فرمان تأسیس "عدالتخانه" توسط "مظفرالدین شاه قاجار" (1284 ش)
پافشاری و مبارزات مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت، برای به دست آوردن حق تصمیم‏گیری در امور خویش و برقراری حکومت مشروطه، سرانجام استبدادگران را منزوی و شاه قاجار را به پذیرش درخواست ایشان ناچار ساخت. بست نشینان در حرم حضرت عبدالعظیم، با واسطه قرار دادن سفیر عثمانی، خواسته‏های خویش از جمله تأسیس عدالت‏خانه در سراسر کشور را به دولت اطلاع دادند. مظفرالدین‏شاه نیز که شور و هیجان مردم را در این امر دیده بود، بدون هیچ درنگی حکم تأسیس عدالت‏خانه را صادر نمود. بدین ترتیب نخستین کوشش‏های مردم آزادمنش ایران و رهبرانشان به خصوص آیت‏اللَّه سید محمد طباطبایی که اولین بار، تأسیس عدالت‏خانه توسط وی مطرح شد به ثمر نشست و راه برای تحقق خواسته‏های مهم‏تر که همان پذیرش مشروطیت بود، هموار گشت. به دنبال صدور این فرمان، آیت‏اللَّه سید عبداللَّه بهبهانی و سید محمد طباطبایی به همراه سایر علما پس از یک ماه تحصُّن باشکوه و احترام فراوان و با استقبال مردم، وارد شهر شدند.

رحلت عالم امامی و فقیه اصولی، آیت ‏اللَّه "سید ابوالقاسم دهکُردی اصفهانی" (1313 ش)
آیت‏اللَّه سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی در حدود سال 1234 ش (1272 ق) از پدر و مادری فرهیخته در دهکُرد از توابع شهرکرد به دنیا آمد. وی در ابتدا در اصفهان از محضر بزرگوارانی همچون میرزا ابوالمعالی کلباسی و محمدباقر مسجد شاهی و... استفاده برد و سپس در نجف نزد حضرات آیات: میرزای بزرگ شیرازی، میرزا حبیب‏اللَّه رشتی، شیخ زین‏العابدین مازندرانی و میرزا حسین نوری کسب فیض نمود. آیت‏اللَّه دهکردی سپس به اصفهان بازگشت و به تدریس، تألیف و تبلیغ مشغول گشت و متجاوز از سیصد تن از فضلا در مجلس درس او در مدرسه صدر حاضر می‏شدند. وی علاوه بر مراتب علم و دانش، خطیبی توانا بود و مردم بسیاری از خواص و عوام از مجالس وعظ او استفاده می‏کردند. برخی از آثار این عالم بزرگ از این قرارند: شرح بر شرایع در دو جلد، جَنَّةُ الماوی در اخلاق، حاشیه بر تفسیر صافی و وسیلة النجاة. سرانجام آیت‏اللَّه دهکردی اصفهانی در 22 دی ماه 1312 ش برابر با ششم شوال 1353 ق در 79 سالگی بدرود حیات گفت و جنازه این مرجع بزرگ پس از تشییعی باشکوه در جوار مقبره حضرت زینب بنت موسی بن جعفر(ع) در اصفهان به خاک سپرده شد.

محکومیت انتشار مقاله توهین‏آمیز روزنامه اطلاعات علیه امام توسط مراجع تقلید (1356 ش)
در پی قیام خونین نوزدهم دی ماه 1356 در قم و تبلیغات کاذب و انحرافی رسانه‏های رژیم شاه و پشتیبانان خارجی آن بر ضد این قیام، حضرت آیت‏اللَّه گلپایگانی در نامه‏ای به آیت‏اللَّه سید احمد خوانساری در تهران، خواستار کمک ایشان در مقابله با این تبلیغات شد. همچنین حضرات آیات مرعشی نجفی، میرزا هاشم آملی و شیخ مرتضی حائری یزدی با انتشار اعلامیه‏هایی، چاپ مقاله توهین‏آمیز در روزنامه اطلاعات بر ضد امام خمینی و فاجعه 19 دی ماه قم به دست عوامل رژیم پهلوی را شدیداً محکوم کردند.

تشکیل شورای انقلاب به فرمان "امام خمینی" (ره) (1357ش)
با اوج‏گیری نهضت اسلامی در سال 1357، اندیشه طرح تشکلی به نام شورای انقلاب در میان روحانیون معتمد حضرت امام(ره) پدید آمد که در سفر شهید مطهری به پاریس، این طرح با امام در میان گذارده شد. با موافقت معظمٌ له، این شورا تشکیل گردید و اعضای آن انتخاب شدند. پس از آن امام خمینی(ره) طی اطلاعیه‏ای، اعضای شورای انقلاب اسلامی را تعیین و وظایف آن را برای مردم تشریح نمودند. معظم‏له در بخشی از اطلاعیه خویش فرمودند: به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به این‏جانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی، مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای این شورا عبارت بودند از: حضرات آیات سید علی خامنه‏ای، سید محمود طالقانی، سید محمد بهشتی، مرتضی مطهری، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید عبدالکریم موسی اردبیلی، محمدرضا مهدوی کنی و آقایان یداللَّه سحابی، مهدی بازرگان و عباس شیبانی و... . در آستانه پیروزی انقلاب، اعضای این شورا، مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت پیشنهاد کردند که حضرت امام با این پیشنهاد موافقت نمودند. پس از پیروزی انقلاب، این شورا با مشروعیت حاصله از حمایت‏های مردمی، زمام امور را به دست گرفت. از جمله اقدامات شورای انقلاب، می‏توان به تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانک‏ها، سامان بخشیدن به دادگاه‏های انقلاب، برگزاری همه‏پرسی در رابطه با نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیش‏نویس قانون اساسی، تصویب آیین نامه‏های مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و... اشاره کرد. مسؤولیت شورای انقلاب تا زمان تشکیل مجلس شورای اسلامی به طول انجامید و از تاریخ 7 خرداد 1359 وظایف این شورا به مجلس و شورای نگهبان واگذار گردید.

عملیات کوچک ظفر 5 در استان کرکوک و دیاله عراق توسط سپاه (1366ش)

شهادت شهید حسین نائبی بغدادآباد (1361ش)
جنگ ما جنگ خطر‌ها بود و جنگ خاطره‌‌ها... پدیده‌ای که پایداری شگرف در کوران پرگداز آن به مدد جوانان مؤمن و عاشورایی ظهور یافت و اینک از آن روزهای آمیخته به باران و باروت سال‌ها فاصله گرفته‌ایم اما باغ برجاست و درختان ایستاده‌اند و داس بی‌رحم تجاوز برافتاده است و مردان حماسه و خطر برخی آسمان گزیده‌اند، برخی دیگر در گوشه کنار پهناور این سرزمین گنجینه‌ای عبرت‌آموز، از فراز و فرودهای جنگ بر سینه دارند... از این مردهای آسمانی شهید حسین نائبی بغدادآباد است که در سال 1344ش در مهریز پا به عرصه حیات نهاد و پس از طی دوران کودکی، تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه داد و سپس در سال سوم دبیرستان برای گذراندن دوره مربی‏گری ورزش به تهران رفت ولی از علاقه به این رشته صرف‏نظر کرد و به جبهه علاقه‌مند شد... و اینک از فرازهایی از زندگی‏اش... روزی از مدرسه بازگشت، درحالی‏که به‏شدت عصبانی بود پدر از او پرسید: حسین چرا ناراحتی؟ او گفت: خانم معلم ما حجاب خود را حفظ نمی‌کند، من نمی‌توانم تحمل کنم. او در‌‌ همان دوره نوجوانی احکام دین را باور داشت و در اجرای آن مصر بود چرا که امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین ماست به‏همین دلیل، در زمان قبل از انقلاب وقتی بستگانش به موسیقی گوش می‌دادند، ناراحت می‌شد و به خواهرش نیز سفارش می‌کرد همیشه باحجاب باشد و روزه‌هایش را با اشتیاق می‌گرفت و در راهپیمایی‏های قبل از انقلاب شرکت فعال داشت... روزی از مدرسه به خانه آمد، لبریز از شور و اشتیاق بود، گفت: مدیرمان گفته است حالا که زمان جنگ است همه ما باید بسیج شویم و به جبهه برویم می‌گفت باید مدرسه را تعطیل کنیم چون دفاع از اسلام و وطن بهتر است. من می‌خواهم به جبهه بروم... عشق به حضور سبز در جبهه‌های نور علیه ظلمت آرامش را از او گرفت وقتی برای اعزام رفته بود، مسئولین گفته بودند تو فرزند بزرگ خانواده هستی و به او اجازه اعزام را نداده بودند، او برگشت ولی از تلاش دست برنداشت و بالأخره همراه پدر که عضو پشتیبانی جبهه بود، اعزام شد... به‏راستی روح زمانی که جسم در تنگنا قرار می‌گیرد، لطیف‌تر می‌شود و زود‌تر به «ارتقاء» می‌رسد. مبارزه با نفس سبب بزرگواری روح می‌شود، هرچه بندهای هوی را بیش‏تر پاره کنی، مرغ روح در سیران خود سبکبال‌تر می‌شود و پیروی از خواهش‏های نفس و رفاه‏طلبی، بندهای اسارت را بر روح می‌تند و او را بر خاک ثابت می‌کند، برای گسستن این «پیوند» باید با بارقه نور، ظلمت نفس را در هم شکست و به امرهای نفس پشت پا زد... و بی‌جهت نیست زمانی که شهید از جبهه برگشته بود و مادر برای او جای خواب نرم تهیه کرده بود خطاب به مادر می‌گوید: «من و دوستانم در جبهه بر روی زمین می‌خوابیم و سنگ و کلوخ بالش سرمان است، اینجا هم می‌خواهم روی زمین بخوابم.» او قبل از عملیات والفجر مقدماتی برای خانواده‌اش نامه نوشت و با خوشحالی اعلام کرده بود که رزمندگان خیلی پیشرفت کرده‌اند و فردای‌‌ همان روز بود که طی این عملیات در منطقه فکه در تاریخ بیست و دوم دی‏ماه سال 1361 هجری شمسی در سن هفده سالگی به شهادت رسید و به خیل عاشقان الله پیوست. جنازه شهید حسین نائبی بغدادآباد پس از 20 سال دوری، 11 آذر 1381ش به خاک سپرده شد.

شهادت دکتر مسعود علی محمدی ، استاد فیزیک دانشگاه تهران و دانشمند هسته ای ایران (1388ش)
مسعود علی‌محمدی (3 شهریور 1338 در تهران (کن) - 22 دی 1388 در تهران) استاد فیزیک دانشگاه تهران بود که در بامداد 22 دی ماه 1388 و در سن 50 سالگی، به هنگام بیرون آمدن از منزلش بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور ترور شد. او مدرک کارشناسی را از دانشگاه شیراز (1364) و کارشناسی ارشد (1367) و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی را از دانشگاه صنعتی شریف در سال 1371 کسب کرد. او از دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین شخصی است که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت نموده‌است. او ده‌ها مقاله ISI منتشر نمود. او همچنین به همراه وحید کریمی پور اولین دانشجویان پسادکترا در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی بودند. تخصص اصلی او ذرات بنیادی، انرژی‌های بالا و کیهان‌شناسی بوده‌است. با پژوهشگاه دانش های بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات) نیز طی سال‌ های 1376 تا 1380 همکاری داشته‌اند. از جمله درس هایی ارایه شده توسط وی می‌توان به مکانیک کوانتومی و الکترومغناطیس، مکانیک آماری، ذرات بنیادی و نظریه میدان‌های کوانتمی اشاره کرد. علیمحمدی، یکی از برگزیدگان جشنواره بین‌المللی خوارزمی در سال 86 بود و در پژوهش‌های بنیادی رتبه دوم را کسب کرد. وی از سال 1374 در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود و عضو هیئت علمی و ممیزه این دانشگاه بود. وی همچنین در مقاطع مختلف تحصیلی شاخه فیزیک در تربیت معلم، وی همچنین به عنوان استاد راهنما و مشاور در پروژه‌ های پایان ‌نامه‌ های مرتبط با علوم فیزیکی، به فعالیت مشغول بوده.

درگذشت "صلاح الدین ایوبی" سردار شجاع مسلمان در جنگ‏های صلیبی (589 ق)
الملک الناصر صلاح‌الدین یوسف بن أیوب بن شادی بن مروان (به کردی: سه‌لاحه‌دین ئه‌یوبی، Selah'edînê Eyubî) فرمانروای ایوبی و فرمانده مسلمان در جنگ‌های صلیبی بود.ایوبیان دودمانی کردتباربودند که از 1171 تا 1260/1250م در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتخت‌های ایشان دمشق و قاهره بود. او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال می‌کرد: استوار ساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه، تا حدود زیادی دست یافت. صلاح‌الدین در سال 1136 میلادی در تکریت عراق از پدر و مادری کرد به دنیا آمد. خانواده او از پیشینه و تبار کردی و اجدادش از شهر دوین بودند، که در ارمنستان قرون وسطی قرار داشت. پدرش، نجم‌الدین ایوب، در سال 1139 میلادی از تکریت تبعید شد و به این خاطر او و برادرش اسدالدین شیرکوه، به موصل نقل مکان کردند. نجم‌الدین بعدها به اردوی عمادالدین زنگی پیوست که او را فرمانده قلعه خود در بعلبک نمود. پس از مرگ زنگی در 1146 میلادی، پسر او، نورالدین، نایب‌السلطنه شهر حلب و رهبر زنگی‌ها شد. برخی تاریخ‌نگاران نقل می‌کنند صلاح‌الدین، که در آن زمان کودک بود و در دمشق زندگی می‌کرد، علاقه خاصی به این شهر داشت. اما اطلاعات دقیقی از کودکیش در دسترس نیست. صلاح‌الدین خود نوشته ‌است: «بچه‌ها آنطور تربیت می‌شوند که پدرانشان شدند». به گفته یکی از زندگینامه‌نویسانش، الورهانی، او قادر به پاسخگویی به پرسش‌های علمی در خصوص اقلیدس، الکتاب المجسطی، حساب، و قانون بود. صلاح‌الدین همچنین در قرآن و علوم دینی نیز سررشته داشت تا حدی که منابع متعددی ادعا می‌کنند او بیشتر علاقه‌مند به مطالعه درباره دین بود تا پیوستن به ارتش. شاید پیوستن او به ارتش به این دلیل بود که در زمان جنگهای صلیبی مسیحیان در حمله‌ایی غافلگیرانه اورشلیم را از دست مسلمانان بیرون آوردند. صلاح‌الدین کار خود را در دربار اتابک زنگی از دست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد و بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاح‌الدین را به همراهی عمویش شیرکوه عازم مصر کرد تا متحدش شاهوار فرمانروای مصر را، که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود، در مقام خود حفاظت نماید. مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود. شیرکوه و صلاح‌الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند ولی صلاح‌الدین انها را سخت شکست داد و به عقب راند. بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاح‌الدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود. او حکومت خود را تا ایران گسترش داد و حجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف درآورد و در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح‌الدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل و صلیبیون آنها را مجبور به ترک قسمت‌های زیادی از خاک فلسطین نمود. صلاح‌الدین بعد از سال‌ها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال 1193 در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوری‌اش میان فرزندانش تقسیم گردید. افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال 1390 در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت. صلاح‌الدین ایوبی در جنگ با صلیبیان آنان را شکست داد و از بیت‌المقدس بیرون راند.

مأموریت "اسامة بن ‏زید" از سوی پیامبر برای تجهیز سپاه جهت نبرد با رومیان (11 ق)
پیامبر اکرم(ص) پس از بازگشت از حجةالوداع، در آخرین روزهای عمر شریف خود جهت نبرد با رومیان که از شمال غربی شبه جزیره‏ی عربستان در صدد لشکرکشی به سرزمین‏های مسلمانان بودند، سپاهی منظم از مهاجران و انصار مدینه ترتیب داد وبه همگان فرمان داد تا در آن شرکت جسته و با رومیان متجاوز به جهاد برخیزند. پیامبر(ص)، فرماندهی این سپاه بزرگ و پرمخاطره را به جوانی نورس به نام اُسامه فرزند زیدبن حارثه که پدرش پیش از این در جنگ تبوک به‏دست رومیان کشته شده بود، سپرد. اسامه در آن زمان بیش از هفده یا هجده سال نداشت. مسلمانان واجد شرایط رزم از انصار و مهاجر، به فرماندهی اسامه در خارج از شهر مدینه اردو زدند. برخی از آنان که از ماجرای غدیر خم و نصب امیرمؤمنان(ع) به امامت و رهبری مسلمانان از سوی رسول خدا(ص) دل خوشی نداشته و خروج این سپاه بزرگ از مدینه را مطابق با اهداف و امیال خود نمی‏دیدند، بر آن حضرت خورده گرفته که چرا وی، جوانی کم سن و سال و کم تجربه را بر آ نان مقام امیری داده است. در صورتی که بزرگان و متنفذان فراوانی در میان یاران و صحابه‏ی وی وجود دارند که پیشینه‏ی رزم و جهاد آنان در راه خدا بر همگان روشن است و در این راه دارای تجربیاتی فراوان هستند. سرانجام در حالی که توطئه‏های بسیاری در مسیر حرکت سپاه اسلام روی داد، این سپاه به سوی روم به حرکت درآمد. ولی هنوز از مدینه چندان فا صله نگرفته بود که از رحلت رسول خدا(ص) باخبر گردید. همین امر موجب اندوه سپاهیان اسلام و دست‏مایه‏ی برخی از فرصت‏طلبان و بازگشت آنان به مدینه گردید. به همین جهت این سپاه بزرگ برای مدّتی موقّت از هم پاشید و شیرازه‏ی آن با پراکنده شدن مسلمانان سوگوار در هم ریخت. تا این‏که با خلافت ابوبکر بن أبی قحافه، سپاه اسلام به رهبری اسامه به سوی مرزهای روم عازم شد.

تولد "ابن‏ ماجه" محدث ایرانی و مؤلف کتاب السُّنَنَ (209 ق)
ابن ماجه محدث و عالم بزرگ مسلمان در قزوین به دنیا آمد. او پس از گذراندن دروس مقدماتی دینی در زادگاه خویش به نقاط مختلف سرزمین پهناور اسلامی آن روز سفر کرد و از علمای بزرگی حدیث شنید. او مجموعه‏ی این احادیث را در کتابی که سنن ابن ماجه خوانده می‏شود، گردآوری کرد. این اثر، یکی از کتب معتبر حدیث اهل سنت تلقی می‏شود. از این دانشمند اسلامی، تفسیری بر قرآن کریم و کتاب دیگری تحت عنوان التاریخ به جای مانده است. ابن ماجه در 273 ق در 64 سالگی درگذشت.

رحلت فقیه بزرگوار آیت‏اللّه العظمی "سید عبدالاعلی موسوی سبزواری" (1414 ق)
آیت‏اللَّه حاج سیدعبدالاعلی فرزند سیدعلی رضا موسوی سبزواری از علمای نجف اشرف در صفر سال 1328 ق در سبزوار تولد یافت و پس از تحصیل مقدمات و سطوح در سبزوار و خراسان به نجف اشرف مهاجرت نمود. وی در نجف از محضر درس آیات عظام: میرزای نائینی، آقا ضیاء الدین عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، فقه و اصول را آموخت و به درجه‏ی اجتهاد نایل گردید. آیت اللَّه سبزواری فلسفه و حکمت را نزد آیت‏اللَّه بادکوبه‏ای و تفسیر و اخلاق را نزد مرحوم بلاغی آموخت و سپس به تدریس خارج فقه و اصول و تفسیر پرداخت و بسیاری از فضلای نجف از درس او استفاده نمودند. از جمله آثار این عالم بزرگ عبارتند از: لُبابُ المعارف، حاشیه بر بحارالانوار، حاشیه بر تفسیر صافی، عدالت، حاشیه بر جواهر، حاشیه بر عروةالوثقی و حاشیه بر وسیله. آیت اللَّه سبزواری پس از ارتحال آیت اللَّه العظمی خویی زعامت حوزه‏ی علمیه‏ی نجف را به عهده گرفت. سرانجام آن عالم فرزانه در 25 مرداد 1372 ش در 86 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و در نجف اشرف مدفون گردید.

پیروزی نیروهای اسلام بر "یزدگرد سوم" و انقراض سلطنت ساسانی (642م)
ساسانیان که بیش از 400 سال بر ایران حکومت کرده بودند در روزگار پس از قتل خسروپرویز به دست فرزندش، به دلائل گوناگونی در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار گرفتند. در همین هنگام آشفتگی بسیاری در اوضاع ایران پدید آمد و در طی چهار سال بیش از 10 نفر به سلطنت رسیدند، تا سرانجام یزدگرد سوم بر تخت سلطنت نشست. در زمان وی دولت ساسانی در اوج ضعف و درماندگی خود بود و خوش‏گذرانی امرا و ظلم و ستم بیش از حد پادشاهان، فشار زیادی بر مردم محروم وارد می‏آورد. استبداد پادشاهان، قدرت بی‏حساب مُغان یا مقامات مذهبی، عدم تساوی اجتماعی، نظام غلط طبقاتی، اخذ مالیات‏های سنگین و شکل‏گیری یک نوع بردگی فکری از جمله دلائلی بودند که باعث شد هرگونه ندای اصلاح‏طلبی و جنبش آزادی خواهی مورد استقبال عمومی مردم ستم‏دیده ایران واقع شود. از سوی دیگر اسلام به عنوان دینی مطرح گردید که اعتقادات آن با مبانی عقلی و فکری منطبق بود و جای‏گزینی توحید و یکتاپرستی به جای دو خدایى و پذیرش احکام و عمل به آن، برای ایرانیان که خواهان خروج از سخت‏گیری‏های موبدان زرتشتی بودند به عنوان مائده‏ای آسمانی تلقی گردید. آنان با پذیرش دین اسلام، مساوات، برابری و برادری میان ضعیف و قوی و رهایى از جامعه طبقاتی ساسانیان را به دست می‏آوردند. هم‏چنین مدارا و عدم سخت‏گیری اولیه مسلمانان و آزادی در عقیده و مذهب بدون تعرض، از عواملی بود که به سقوط ساسانیان وحاکمیت مسلمانان انجامید. در این اوضاع و احوال بود که سپاهیان اسلام در زمان خلیفه دوم به ایران حمله کردند و در طی جنگ‏های قادسیه و نهاوند، ارتش مجهز ایران را شکست داده و اسلام را در آن نواحی منتشر ساختند. عقب‏نشینی برخی امرا و اشراف و دهقانان ایرانی و حتی موبدان در برابر امواج هجوم نیروهای اسلام، نارضایتی از حکومت ساسانیان و اسلام آوردن ایرانیان و همدلی با مسلمانان از عوامل مهم سقوط و اسلامی شدن تدریجی ایران بود و مقاومت‏ها و شورش‏های ضدعربی که در خلال فتح و پس از آن، در شهرها رخ می‏داد، مانعی جدی دربرابر گسترش اسلام نبود. همدلی برخی از اشراف و امرای ایرانی با مسلمانان باعث شد که بر جان و مال خود ایمن شوند و حتی از عطایای اسلامی بهره‏مند گردند و گاه موقعیت اجتماعی و سیاسی خود را نیز حفظ کنند.

تولد "ویلیام جِیمز" فیلسوف و نظریه ‏پرداز معروف امریکایی (1842م)
ویلیام جِیْمْز، فیلسوف و روانشناس شهیر امریکایى در یازدهم ژانویه 1842م در نیویورک به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایى و متوسطه خود را در فرانسه گذراند و از ابتدای زندگی با زبان‏های متعددی آشنا شد. ویلیام در همین زمان به نقاشی روی آورد و با علاقه زیاد در گالری‏های هنری اروپا به مطالعه پرداخت؛ ولی معلمش او را از این کار باز داشت و وی را به کاری دیگر فراخواند. جِیمز پس از آن به تحصیل علوم طبیعی و سپس طب مشغول شد و علی رغم اخذ دکترای پزشکی، از طبابت صرف نظر نمود و به روان‏شناسی روی آورد. اما دیری نگذشت که از روان‏شناسی نیز چشم پوشید و به فلسفه پرداخت. ویلیام جِیمز در نهایتْ دریافت که رستگاری و نجات او در وجود خودش نهفته است از این رو اعلام کرد که به رغم رنج و دردم، زندگی خود را بر پایه کارها، رنج‏ها و ابتکارات خویش بنیان خواهم گذاشت. وی در سال‏های بعد، وقتش را صرف فراگیری و سپس بسط فلسفه اصالت عمل یا پراگماتیسم نمود. از نقطه نظر جِیمز، نجات و رستگاری انسانْ متکی به اراده خود اوست. جهانْ سراسر خوب نیست ولی اگر ما اراده کنیم می‏توانیم آن را بهتر سازیم. در همین سال‏ها، جِیمز به نگارش کتاب اصول روان‏شناسی پرداخت که نشان دهنده عطف توجه جِیمز از علم به فلسفه است. روان‏شناسی او، پیش از آنکه مطالعه نمودهای ذهن باشد، مطالعه انسان‏های زنده است. جِیمز اعلام داشت که مطالعه شور و وجدان آدمی باید تابع مطالعه سلوک و اخلاق آدمی بوده و روان‏شناسی باید در حکم مقدمه‏ای برای علم اخلاق باشد. به عبارت دیگر، ذهنْ یک ابزار مادی نیست، یک وسیله روحی است. ذهنْ تنها ثبات اندیشه‏ها نیست، بلکه مولّد و آفریننده آنهاست. ذهنْ معلم و راهنمای ما به سوی دنیای آزادتر، آرام‏تر و بهتر است. این اندیشه، جِیمز را دوباره به فلسفه کوشش برای بهتر ساختن جهان می‏کشاند. وی با تصدیق اینکه جهان پر از شرّ و بدی است، می‏گفت: این همان چیز است که زندگی ما را با ارزش و قابل تحمل می‏سازد. زیرا وجود شر به ما گران‏بهاترین چیز را ارزانی داشته است و آن امید است. امید آن فعالیت اخلاقی است که ما را به مبارزه و در صورت امکان به غلبه بر شر و بدی برمی‏انگیزد. جِیمز می‏گفت: ما آن قدرت را داریم که جهان را بهتر سازیم زیرا دارای اراده آزاد هستیم. جِیمز معتقد است که این دنیا یک عنصر تام و تمام پرداخته نیست بلکه ترکیبی از عناصر مجزّا و متضاد است. سوی دیگر، جهانْ نظم واحدی نیست بلکه نظمی متکثّر است. مجموعه‏ای از جریانات مخالف است که بعضی از آنها خوب و بعضی بد هستند. کار ما آن است که بر بدی‏ها غلبه کنیم و خوبی‏ها را تثبیت نماییم. در این میان، کمترین موفقیت نیز چنان شرافتی به تلاش‏های ما می‏دهد که هر گونه کوششی را ارزش‏مند می‏کند. در این فلسفه، جِیمز عنوان می‏کند: جنگیدن به خاطر خوبی، حتی اگر به نتیجه‏ای منتج نشود شادی‏بخش است. این را نیز باید به خاطر داشت که در این جنگْ خدا یار ماست. جِیمز دنیا را ترکیب و مجموعه‏ای از واقعیات می‏داند و حقیقت را انکار می‏کند. وی بر این عقیده بود که آنچه را ما حقیقت می‏نامیم تنها یک فرض است، فرضِ کارآمدی که ما را قادر می‏سازد تا اندکی از آشوب را به اندکی از نظم تبدیل کنیم. آنچه دیروز حقیقی بود امروز ممکن است حقیقت نداشته باشد و حقایق کهن چون ابزار کهنه ممکن است زنگ بزند و دیگر به کار نیاید. حقیقت نمی‏تواند در همه وقت و برای همه افراد وجود داشته باشد. به عقیده جِیمز، معنا و مفهوم زندگی، در مجادلات و منازعات ویرانگر میان انسان‏ها نیست بلکه در کوشش مشترک همه بشریت برای غلبه بر نیروهای شر و اهریمنی است. به عبارت دیگر، فلسفه عملی، دستگاه فلسفی خاصی نیست، بلکه در حقیقت روشی است برای به دست آوردن نتایج عملی. فلسفه اصالت عمل جِیمز، مجموعه‏ای از نظریات و دیدهاست و خصوصیت عمده آن، بی‏طرفی در میان عقاید و آرا است. از کتاب‏های معتبر جِیمز، اراده باور کردن، انواع تجارب دینی، فلسفه اصالت عمل و معنای حقیقت را می‏توان نام برد. ویلیام جِیمز سرانجام در 26 اوت 1910م در 68 سالگی درگذشت.

استعفای "شاذلی بن جدید" رئیس جمهور اسبق الجزایر (1992م)
شاذلی بن جدید سیاست‏مدار معروف الجزایر، که خود از طرف احمدبن بلا اولین رئیس جمهور الجزایر به فرماندهی نظامی در شرق این کشور برگزیده شد، بعد از کودتای هواری بومِدِیَن علیه احمد بن بلا در سال 1965م عضو ستاد کل ارتش گردید. از سال 1979م و با مرگ بومدین، شاذلی بن جدید به ریاست جمهوری و فرماندهی کل نیروهای مسلح الجزایر دست یافت و بر خلاف دشمنی گذشته‏اش با استعمار، دست دوستی به سوی فرانسه دراز کرد. وی سرانجام در 11 ژانویه 1992م درپی اعلام نتایج انتخابات پارلمانی الجزایر که در آن جبهه نجات اسلامی پیروز شده بود، به جای واگذاری قدرت به اکثریت پیروز، از مقام خود استعفا کرد تا راه برای ایجاد یک حکومت سرکوب‏گر نظامی و تعلیق قوانین کشور و نتایج انتخابات گشوده شود. از آن پس، شورای حکومتی جدید الجزایر قدرت را به دست گرفت که عملاً تحت کنترل فرماندهان ارتش الجزایر قرار داشت.

زادروز دنی پاپن، مخترع دیگ بخار(1647م)
دنی پاپن یکی از مخترعان برجسته فرانسوی در تاریخ یازدهم ژانویه سال 1647 میلادی در این کشور به‏دنیا آمد. وی از نوجوانی به امور صنعتی و فنی علاقه داشت. از این‏رو، پس از طی تحصیلات خود در پاریس، راهی لندن شد و با یکی از دانشمندان آن سامان، درباره تکمیل ماشین فشار هوا همکاری نمود. پاپن، نخستین‏بار در تاریخ صنایع از قوه بخار برای ایجاد حرکت در موتور ماشین استفاده کرد. انسان، هزاران سال برای انتقال اجسام یا از نیروی بدنی خود و یا از نیروی جانوران استفاده می‌کرد. بعد‌ها کم‌کم توانست از نیروهای طبیعی مانند آب و باد استفاده کند (مثلاً در آسیاهای بادی و آبی). در قرن هفدهم میلادی، این پاپن بود که متوجه نیروی بخار شد. پس از چندی، پاپن برای اولین‏بار به نیروی بخار آب پی برد و درصدد استفاده از این نیرو برآمد. از این‏رو، نخستین دیگ بخار را در سال 1688م اختراع کرد و در سال‏های بعد به تکمیل آن ‏پرداخت. این دستگاه که به دیگ بخار پاپن شهرت یافت، شامل ظرفی کاملاً سربسته بود که در معرض حرارت قرار می‌‏گرفت. بخار آب متراکم در دیگ، فشاری در آن ایجاد می‌‏کرد که باعث بالا رفتن غلیان آب می‌‏گردید. پاپن، برای این دیگ، دریچه اطمینانی نیز ساخت تا به هنگامی که فشار بخار آب از حد معینی تجاوز می‌‏کرد، دریچه خود به خود گشوده شود و بخار از آن به خارج راه یابد. ماشین بخار پاپن، اولین وسیله بخاری محسوب می‌‏شود که براساس آن بعد‌ها اتومبیل و کشتی بخاری ساخته شد. این اختراع و دیگر کارهای عملی پاپن باعث شد که وی به عضویت انجمن سلطنتی فرانسه دربیاید. پس از چندی، پاپن از فشار داخل دیگ، به فکر استفاده‏های عملی از نیروی بخار آب افتاد و اولین نیروی کارآمد را برای حرکت کشتی‏‌ها فراهم آورد. پاپن را به‏واسطه این اختراع مهم، «پدر بخار» لقب دادند. وی سرانجام در 2 اوت 1714م در سن شصت و هفت سالگی در لندن درگذشت.

انتهای پیام/
تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon