مظلومیت حماسهی دفاع مقدس در صحنهی نمایش
خبرگزاری تسنیم : برخی از آثاری که این گروه در مورد دفاع مقدس و جنگ تهیه کردهاند، بنا بر شرایط اجتماعی و سیاسی کشور، به نوعی ضد جنگ و دفاع مقدس است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، پایگاهخبری برهان نوشت:تئاتر دفاع مقدس، که بر مبنای حماسهآفرینیها و رشادتهای نسلی باشرافت از تبار ایرانیان پایهگذاری شده است، میتواند به عنوان ژانری جذاب و ملی که در تمام فصول مخاطب دارد در مهندسی کلان فرهنگی ایران اسلامی بسیار تأثیرگذار و مهم باشد.
بسیار در مورد حماسهآفرینیها، جانفشانیها و رشادتهای پدران، برادران و فرزندان سرزمین عزیزمان دیده، شنیده و خواندهایم. از همین رو، از سالهای آغازین جنگ تا امروز همواره برنامههای تبلیغی کوچک و بزرگی در راستای نشر ارزشهای دفاع مقدس و با هدف تداوم روح حماسهآفرینی و مقاومت در دستور کار دستگاههای فرهنگی کشور و مدیریت کلان محور قرار داشته است و الحق و الانصاف هم هزینههای هنگفتی، چه در قالب جشنوارهها و یادبودها و چه در قالب طرحها و برنامههای کوچکتر مثل سریال، فیلم، موسیقی، کتاب و غیره، صرف شده است.
تئاتر نیز به عنوان یکی از عناصر مهم در بحث اعتلای فرهنگی ـکه در هر جامعهای از شاخصها و معیارهای رشد فرهنگ محسوب میشودـ از سالهای شروع جنگ به نوعی درگیر این موضوع شد و ناخواسته در مسیری قدم نهاد که با توجه به شرایط جامعه و حالوهوای ایران، حتی در سنگرهای رزم هم جایی برای خود دستوپا کرد و به عنوان هنری والا نقش خود را ایفا نمود.
برپایه این گزارش، برهان نوشت: اما متأسفانه با گذر زمان و قبول قطعنامه، در کنار بازگویی حماسهها، اندکاندک آثاری به روی صحنههای تئاتر راه یافتند که سعی در تخریب روح حماسی جنگ و نادیده گرفتن دستاوردهای دفاع مقدس و ارزشهای مبتنی بر آن داشتند که بسیار عجیب مینمود.
طرح یک سؤال
به راستی چرا هنوز آثاری در تئاتر این مملکت اجرا میشوند که سعی در تخریب ارزشها و دستاوردهایی دارند که مرهون خونها و رشادتهای هزاران هزار رزمنده، جانباز و آزاده است؟
به نظر نگارنده، علت وقوع این امر را در چند بُعد میتوان مورد نقد و بررسی قرار داد. بُعد اول، خود هنرمند به عنوان نویسندهی یک اثر نمایشی یا به عنوان کارگردان و سازندهی تئاتر است که میتواند مورد بحث باشد.
اینکه یک فعال عرصهی هنرهای نمایش ـفرقی نمیکند سینما یا تئاترـ از کدام آبشخور فکری تغذیه میکند و گیرندههای وی به کدام فرکانسهای صادره از منابع الهام رحمانی یا شیطانی حساس هستند میتواند جوابگوی سؤالات بسیاری باشد.
تئاتر به عنوان یکی از عناصر مهم در بحث اعتلای فرهنگی ـکه در هر جامعهای از شاخصها و معیارهای رشد فرهنگ محسوب میشودـ از سالهای شروع جنگ به نوعی درگیر این موضوع شد و ناخواسته در مسیری قدم نهاد که با توجه به شرایط جامعه، حتی در سنگرهای رزم هم جایی برای خود دستوپا کرد و به عنوان هنری والا نقش خود را ایفا نمود.
منشأ صدور آرا و آثار بر اساس قوهی وهمیهی مخیل
اصولاً اساس و بنیان هر اثر هنری «وهم» است. ما در اینجا از وهم به عنوان امری نکوهیده و مذموم یاد نمیکنیم، زیرا وهم یکی از ضروریات وجود انسان است. بر اساس نوع تربیت، روح انسان میتواند محل هبوط وهم رحمانی و الهی یا در تعارض آن، محل هبوط وهم شیطانی و غیررحمانی باشد و به قول معروف، از کوزه همان برون تراود که در اوست...
پس از وهم، با تعریفی به نام خیال سروکار داریم؛ یعنی هنگامی که وهم ما لباس خیال میپوشد، شاید رویش یک کار و اثر هنری خواهیم بود. نکتهی حائز اهمیت اینجاست که وهم هنگامی که معطوف به الهامات شیطانی باشد، ملبس به خیال غیررحمانی میشود و این یعنی اختیال. پس در واقع اختیال نوعی خیالپردازی بر مدار قوهی وهمیهای است که بر مدار شیطانی در حال گردش است.
خداوند کریم نیز در قرآن میفرماید: «و لا تصعر خدک للناس و لا تمش فى الارض مرحا ان الله لا یحب کل مختال فخور»: از در کبر و نخوت از مردم روى بر مگردان و در زمین چون مردم فرحناک راه مرو، خدا خودپسندان گردنفراز را دوست نمىدارد (سورهی لقمان، 18).
پس اولین مورد در آسیبشناسی این معضل در حال رشد، چه در سینما و چه در تئاتر و تلویزیون، نقص در تکامل روحی و وجودی پدیدآورندگان اثر، چه نویسنده و چه کارگردان، است. بسیار شاهدیم که نویسندگان و کارگردانان این عرصه دست به خلق آثاری زدهاند که گویی دفاع از مرز و خاک و میهن را امری مذموم و نکوهیده تلقی میکنند و به هیچ نحوی از انحا فضیلتی برای دفاع قائل نبوده و نیستند. شاید این طیف را بتوان به 2 گروه تقسیمبندی کرد:
1. گروهی که زمان جنگ را درک کردهاند؛
2. گروهی که جنگ را درک نکردهاند.
دربارهی گروه اول باید تحلیل و مطالعه کرد که چرا دربارهی مقطعی که خود در آن حضور داشتهاند به ورطهی شک و تردید و دودلی قدم نهادهاند که از حوصلهی این مقال خارج است؛ اما بحث در مورد گروهی که جنگ را درک نکردهاند متفاوت است.
برخی از آثاری که این گروه در مورد دفاع مقدس و جنگ تهیه کردهاند، بنا بر شرایط اجتماعی و سیاسی کشور، به نوعی ضد جنگ و دفاع مقدس است. آنها، به دلیل قوهی وهم خویش، خواه به دلیل عدم شناخت صحیح جنگ و خواه به دلیل تأثیرات اقوال و اسناد پیش رویشان ، جنگ راوارونه نمایش میدهند.
در خوشبینانهترین حالت و با فرض صحت ادعای این گروه در مورد جریان و قصهای که میخواهند در قالب تئاتر و نمایش دربارهی آن کار کنند، به جرئت میتوان گفت که تکیهی ایشان بر استثنائات جنگ است که درصد کمی از حجم اتفاقات روزمره و طبیعی جنگ را شامل میشوند.
در عین حال که شاید در بستر هر جنگی در دنیا اتفاقاتی رخ دهد که امکان رسانهای کردن و به تصویر کشیدن آن بر پردهی عریض سینما، به دلیل مسائل و تبعات مختلف روانی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی، چندان صحیح نباشد. این امر در تمام دنیا امری طبیعی است. برای مثال، در جنگ آمریکا با عراق، مگر هالیوود تمام مسائل و مشکلات سربازان آمریکایی و تبعات جنگ را به تصویر میکشد؟ جواب مسلماً منفی است، زیرا هدف سیستم رسانهای آنان هدف بزرگتر و کلانتری است که همانا فریب افکار عمومی دنیا و چپاول سرمایههای ملل مظلوم است؛ نه اینکه با تکیه بر عواطف و احساسات، نمونههای نادر جنگی را به تصویر بکشد.
علاوه بر مورد فوق، جذابیتها و رنگولعابهای سیاسی و جناحی نیز میتواند همچون مار خوشخطوخالی برای فعالین این عرصه باشد. برای مثال، ما در سالهای دوران حاکمیت جریان اصلاحات بر کشور و بر مبنای آرا و نظریات روشنفکرانهی مدیریت کلان فرهنگی کشور، با انبوهی از آثار ضدجنگ در عرصهی فرهنگ و هنر این مملکت مواجه بودیم که هر کدام برای ایجاد تردید دربارهی جنگ برای یک نسل کافی بود.
بسیاری از نویسندگان و کارگردانان عرصه تئاتر و سینما دست به خلق آثاری زدهاند که گویی دفاع از مرز و خاک و میهن را امری مذموم و نکوهیده تلقی میکنند و به هیچ نحوی از انحا فضیلتی برای دفاع قائل نبوده و نیستند.
عدم استناد به واقعیات مستند جنگ و توجه ویژه به موارد شاذ و بسیار نادر
حتماً در طول جنگ 8سالهی ما با دشمن بعثی مواردی بوده است که از نظر برخی جزء استثنائات و موارد کمنظیر تلقی میگردد و شاید از نظر آماری، کمتر از 5 درصد را شامل شود؛ اما تعصب کور و لجاجت متعصبانهی برخی، مانع از به روی صحنه آمدن آن 95 درصد غالب میشود و اینجاست که با حمایت برخی از مدیران فرهنگی غافل، دیگر حق با اکثریت نیست!
در یک بیان کلی، وظیفهی یک هنرمند متعهد و فعال در عرصهی تئاتر دفاع مقدس ترسیم فضای واقعی با کمک قوهی وهمیهی مخیل است، نه صرفاً پرورش فضایی موهوم بر مبنای اختیال غیرمستند شیطانی که خوشایند ذائقهی اپوزیسیون نیز باشد.
بزرگنمایی ضایعات جنگ و آسیبهای اجتماعی آن
شک نکنید جنگ در هیچ نقطهای از این پهنهی گیتی امری پسندیده و مورد قبول اکثریت قریب به اتفاق جوامع نیست. جنگافروزی و دمیدن بر آتش جنگ تنها باب میل سیاستمداران و کارتلهای اقتصادی است که منافعشان در ایجاد جنگ در هر جای عالم و فروش تسلیحات نظامی به طرفین مخاصمه است.
لذا آسیبهای اجتماعی جنگ نیز تبعاً مورد قبول هیچ انسانی نیست، اما همین آسیب اجتماعی که شاید بر پیکر اجتماع و شاید بر پیکر رزمندهای وارد آمده است، اگر در راه به دست آوردن حریّت و آزادگی باشد، آن وقت قضیه متفاوت میشود و دیگر ضایعه نیست، بلکه یک دستاورد بشری و انسانی مقبول است.
در نظام معرفتی جمهوری اسلامی، شهدا ـکه در برخی موارد از منظر کجاندیشان به عنوان تلفات انسانی جنگ از آنها یاد میشودـ به تعبیر بزرگان از دست نرفتهاند، بلکه برعکس بنا بر نص آیات قران کریم که مربوط به جهاد فی سبیلالله است، به دست آمدهاند و در تاریخ ماندگار شدهاند. در اینجا ذکر جملهای از سیدالشهدای اهل قلم، سید مرتضی آوینی، خالی از لطف نیست که فرمود: «پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.»
پس میتوان با تغییر نگرش به جنگ، تعابیر و مضامین را متحول نمود؛ در حالی که صدمات و جبرانهای زیادی، چه در قالب ساختاری و عمرانی و چه در قالب اجتماعی و حتی انسانی، بر پیکرهی نظام مقدسمان وارد آمده است که همه با آن آشنا هستیم؛ اما هنجارها و وجه غالب جنگ در بیان و توصیف نسبت به موارد شاذ و نادر جنگ اولویت دارند.
در نظام معرفتی جمهوری اسلامی، شهدا ـکه در برخی موارد از منظر کجاندیشان به عنوان تلفات انسانی جنگ از آنها یاد میشودـ به تعبیر بزرگان از دست نرفتهاند، بلکه برعکس بنا بر نص آیات قران کریم که مربوط به جهاد فی سبیلالله است، به دست آمدهاند و در تاریخ ماندگار شدهاند.
عدم معرفی صحیح جنگ و سیاستگذاری نامناسب از سوی مبادی و دستگاههای ذیربط
متولیان و نهادهایی که وظیفهی پرداختن به امر دفاع مقدس را دارند در کشور ما بسیارند و با صرف هزینههای کلان و زحماتی که متقبل میشوند تا کنون منشأ اثرات خیر زیادی بودهاند؛ اما واقعیت امر این است که با توجه به نیاز جامعه و سیاستهای کلان حکومت جمهوری اسلامی ایران و اهمیت و لزوم نشر فرهنگ مقاومت و پایداری، این تلاشها در حد خوبی در سطح جامعه ملموس نبوده است.
در بحث تئاتر، استفاده از نقل خاطرهها یا حتی تدوین نمایشنامههای اقتباسی از رمانهای موفق دفاع مقدس میتواند تا حدودی این فضا را بشکند و آثاری تولید شود که مورد قبول و رضایت خواص و عوام تئاتری باشد. در این حوزه میتوان با هدایت صحیح جوانان مستعد و متعهد، فضا را به گونهای آراست که در کنار حقیقت جنگ، به برخی از واقعیات که در اصل به حقیقت برتر جنگ لطمهای وارد نمیکنند نیز پرداخته شود.
جان کلام
در یک بررسی کلی، میتوان دریافت که اکثر تئاترهای دفاع مقدس در یکی از حوزههای ذیل جای میگیرند:
1. نمایشهایی دربارهی میدان جنگ و نبرد رویارو و اسارت و موارد مشابه؛
2. نمایشهایی دربارهی خاطرات آدمهای جنگ و وقایع مربوطه؛
3. نمایشهایی دربارهی بازگشت آدمهای جنگ به اجتماع و نحوهی نگرش جامعه به آنان؛
4. نمایشهایی دربارهی تحول شخصیتهای درگیر با جنگ؛
5. نمایشهایی دربارهی تألمات و ناملایمات جنگ.
در تمام موارد بالا، اکثراً نمایشهایی را شاهد بودهایم که در آنها بیشتر به واقعیت جنگ پرداخته شده است. ضمن احترام به کلیهی نهادها و افرادی که متعهدانه و با عشق به میهن خود و سرافرازان 8 سال دفاع مقدس، به تولید آثار ارزشی روی آوردهاند و میآورند و با تأیید موارد فوق، برخی مغرضان با سوءاستفاده از آزادی که حاصل خونهای شهداست، آثاری را به روی صحنه بردهاند که رزمنده را انسانی عصیانگر و بیمنطق تصویر کرده است یا جانباز را موجودی ترسیم میکند که برای اطرافیانش ایجاد زحمت و مزاحمت مینماید. همچنین در برخی موارد به زندگی بازماندگانی از جنگ پرداخته میشود که خانه و کاشانه و زن و فرزندشان به تاراج و یغما رفته است. گاهی نیز بنا به عادت مألوف، به ترسیم عشقهای زمینی و تمنیات نفسانی برای رزمندگان در خطوط مقدم جنگ مبادرت میورزند یا حتی کوتاهی نهادهای مرتبط با تسهیلات برای شهدا و جانبازان را دستمایهی کار خود قرار میدهند.
اما اینها هیچ کدام نمیتوانند اثرات ماندگار و تأثیرگذار حماسهسازان سالهای دفاع را تیره سازد، چون دفاع از آب و خاک و ناموس و مرز هر کس برایش عزیز و مقدس است، اما شاید بهتر باشد این مقاله را با طرح این موضوع به پایان ببرم که ملل و اقوام دیگر دنیا برای افرادی که برای دفاع از میهن خود جنگیدهاند و دچار اندکی حادثه و سانحه شدهاند یا کشته شدهاند، به طور ویژه و اکمل، انواع و اقسام تسهیلات رفاهی را در سطح اجتماع، با حفظ مهمترین اصل، یعنی احترام، در نظر میگیرند و با اینکه خود مبدع و مبتکر تفکرات لیبرالیستی و اومانیستی هستند، از اصل دفاع از وطن غافل نمیشوند و با این کار برای خود اسطوره میسازند و در غایت امر، برای خود تاریخی پرافتخار رقم میزنند.
ما در جنگی که تمام شرق و غرب عالم را حامی و مدافع دشمن بعثیمان میدیدیم، بر اساس تکلیف و فریضهی دینی، که همانا دفاع از مرزهای جغرافیایی و اعتقادیمان بود، با عنصری به نام حقیقت مواجه بودیم و حقیقت در نظام استعلایی کائنات یعنی واقعیت برتر. این در حالی است که برخی غافلان کجاندیش یا بعضی مغرضان فریبخورده با آگراندیسمان کردن واقعیتهای نادر، سعی دارند حقیقت جنگ را وارونه جلوه دهند و آن را بسط و تعمیم دهند.
اصولاً وظیفهی کلیهی نهادهای تبلیغی و فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تشریح و تبیین حقیقت است که باید به وسیلهی رسانههایی مثل تئاتر به نسلهای آتی منتقل گردد. جنگ ما جنگ عقیده بود و برای پاسداری از این عقیده، متحمل هزینههای مادی و معنوی بسیاری شدهایم. حال چگونه است که ما با داشتن اسطورهها و قهرمانانی چون همت، باکری، باقری، کاظمی، زینالدین، متوسلیان، چمران، دستواره، کریمی و... که هر کدام اگر در غرب متولد شده بودند، منشأ دهها اثر سینمایی و نمایشی میشدند، چنین رفتار میکنیم و با دستان خویش این گونه سرمایهسوزی میکنیم؟
غربی که امروز برای پر کردن خلأ هویتی خویش، دست به دامان یونان باستان شده است و بر مبنای اسطوره، بر کالبد اومانیسمی میدمد که در کنه آن، سراسر شیطانی و ضدبشری است و با صرف میلیاردها دلار برای جوامع در حال توسعه، تاریخ جعلی و تحریفشدهی خویش را بر پردهی سینما روبهروی چشمان مخاطب میگذارد و برای من و تو، جیمز باند، هری پاتر، رمبو، باربی و امثالهم را خلق میکند.
این وظیفهی نهادهایی است که میتوانند با یک رفرم و با یک بازنگری هوشمندانه جلوی این ضرر هویتسوز را بگیرند و آب رفته را دوباره به جوی برگردانند؛ چرا که مظلومیت حماسهی ماندگار جوانان شرافتمند این آب و خاک در صحنههای نمایش و تئاتر کشور بسیار مشهود و هویداست.
انتهای پیام/
تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.