غزه در آتش وخون

برآیند تحولات اخیر رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که بنیامین نتانیاهو به دلیل شکست‌های امنیتی ،سیاسی و اقتصادی برای پیروزی در انتخابات زودهنگام حزب لیکود دست به عملیات نظامی گسترده‌ای علیه نوار غزه زده. در ابعاد امنیتی و نظامی با توجه به اینکه نتانیاهو در طول 3 سال گذشته علیرغم شعارهای خود نتوانسته به هیچ‌گونه اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته‌ایایران دست بزند لذا برای جبران شکست خود وکسب آرای یهودیان افراطی، غزه را مورد حمله قرار داد.  بروز اختلاف میان حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو و دو حزب کادیما و کار رژیم صهیونیستی  شرایط دشواری برای نخست‌وزیر رژیم اسرائیل به‌وجود آورده است.
در ابعاد اقتصادی کاهش سطح در آمد یهودیان ساکن فلسطین اشغالی، افزایش نرخ بیکاری و مهاجرت بیش از270 هزار یهودی از فلسطین اشغالی به خارج در طول سالهای اخیر، به افزایش نارضایتی‌ها از عملکرد اقتصادی کابینه نتانیاهو در اراضی اشغالی منجر شده است.
در ابعاد منطقه ای رخدادهای اخیر جهان عرب و موج بیداری اسلامی که به سرنگونی دیکتاتورهای هم پیمان اسرائیل در مصر وتونس منجر شده رژیم اسرائیل را در یک انزوای سیاسی کاملی قرار داده است.
تجربه نشان داده که هرگاه رهبران افراطی رژیم صهیونیستی دچار یک بن‌بست سیاسی و اقتصادی شده‌اند تلاش می‌کنند تا از رهگذر فرافکنی وبحران‌سازی منطقه‌ای وجهانی از این بن‌بست خارج شوند.
حملات گذشته ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان، سوریه، سودان وغزه در چارچوب تلاش رهبران این رژیم  برای انتقال بحران خود به خارج از مرزهای فلسطین اشغالی قابل تجزیه و تحلیل است.
حمله اخیر اسرائیل به نوار غزه هر چند در کوتاه مدت ممکن است دست‌آوردهایی برای رژیم صهیونیستی به‌همراه داشته باشد اما پاسخ کوبنده حماس به این تهاجمات قطعا معادلات نظامی را به سود ملت فلسطین تغییر خواهد داد.
استفاده جنبش حماس از موشکهای میان برد فجر 5 که جنوب تل آویو را هدف قرار داده است یک تحول نوعی وکیفی در ایجاد" توازن وحشت" میان حماس واسرائیل بوجود خواهد آورد.
هر چند برون داد حمله هواپیماهای رژیم صهیونیستی به نوار غزه تنها شهادت" احمد الجعبری "از فرماندهان بلند پایه حماس بود اما در نهایت سرنوشت این حمله به سرنوشت تهاجمات اسرائیل به لبنان در جنگ 33 روزه و غزه در جنگ22 روزه  منجر خواهد شد. متاسفانه نهادهای منطقه ای وبین المللی مانند اتحادیه عرب، سازمان همکاری های اسلامی وشورای امنیت سازمان ملل در برابر تجاوزات ارتش اسرائیل به نوارغزه سکوت اختیار کرده اند واین امرتشویق ارتش اسرائیل برای ادامه
حمله به غزه را به دنبال داشت.
این در حالی است که اتحادیه عرب در طول 20 ماهی که از بحران سوریه می گذرد در یک اقدام مداخله جویانه دهها نشست فوق العاده علیه دولت سوریه برگزار کرده است.
مصر نیز به عنوان بزر گترین کشور عرب منطقه می بایستی از ظرفیت های کلان سیاسی و منطقه ای خود برای  تشکیل یک نشست فوق العاده در سطح سران عرب استفاده کند اما متاسفانه محمد مرسی رئیس جمهوری مصر تنها به اعزام نخست وزیر خود به غزه برای یک بازدید 3 ساعته اکتفا کرده است.
در چنین فرایندی به نظر می‌رسد که مردم  غزه قربانی یک تعامل منطقه‌ای وبین المللی شده است زیرا قطر وعربستان سعودی به دلیل سکوت خود در برابر این حملات وحشیانه عملا در کنار اسرائیل قرار گرفته اند.
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا نیز که خود را وامدار آرای یهودیان و لابی صهیونیستی  آمریکا می‌داند در برابر این جنایت سکوت اختیار کرده زیرا قطعا نتانیاهو بدون دریافت چراغ سبز از آمریکا دست به ارتکاب چنین جنایتی نمی‌زند.
اکنون ملت فلسطین برای خلق حماسه جدید و ایجاد توازن وحشت با رژیم صهیونیستی باید به سمت همگرائی داخلی ووحدت ملی حرکت کنند واز ظرفیت های بازدارنده بومی خود با هوشمندی کامل استفاده کنند تا شکست دیگری را در کارنامه نظامی رژیم اسرائیل ثبت کنند.
حماس، جهاد اسلامی، جنبش فتح وجبهه خلق برای آزادی فلسطین باید با تشکیل یک اتاق جنگ مشترک سازوکار مبارزاتی و میدانی خود را برای مقابله با تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی تعریف کنند زیرا تکیه این گروه‌ها به اتحادیه عرب و نهاد‌های بین‌المللی مشکل آنان را حل نخواهد کرد.