تضاد رفتاری امریکا و پاسخ محکم ایران


انرژی هسته‌ای

خبرگزاری تسنیم : صداهای متفاوتی در خصوص مذاکره امریکا با ایران از زبان آنها شنیده می‌شود در خوشبینانه‌ترین حالت، همان استراتژی نخ‌نمای گذشته است که با هدف ترغیب و صرفاً برای امتیاز گرفتن از ایران صورت می‌گیرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، روزنامه جوان نوشت: در بررسی ادبیات این دو استراتژی می‌توان به توصیه «پیتر ردمن» استراتژیست معروف بنیاد نیکسون اشاره کرد؛ توصیه‌ای که موفقیت یک سیاست مداخله را نیازمند تحقق دو شرط می‌دانست:

1- اینکه کشور‌های هدف، تهدید را جدی تلقی کنند و متناسب با آن مجبور به واکنش شوند
2- متحدان ایالات متحده از قدرت بلامنازع امریکا حمایت کنند.
امریکایی‌ها در طول این سه دهه، تمامی امکانات تبلیغاتی و بلوف سیاسی خود را بسیج کردند تا جدی بودن تهدیدات خود را به صفحه ظهور برسانند. آنچه امروز تحت عنوان مذاکره مستقیم با ایران در ادبیات مقامات کاخ سفید مطرح می‌شود، در واقع برای تحقق توصیه اول «ردمن» صورت می‌گیرد که حتماً این بخش نیز مورد مناقشه جدی مقامات امریکایی است. 

از این رو باید گفت صداهای متفاوتی که در روزهای اخیر در خصوص مذاکره امریکا با ایران از زبان آنها شنیده می‌شود در خوشبینانه‌ترین حالت، همان استراتژی نخ‌نمای گذشته است که با هدف ترغیب و صرفاً برای امتیاز گرفتن از ایران صورت می‌گیرد. باوجود سه دهه رفتار خصمانه امریکایی‌ها، اکنون بر کسی پوشیده نیست که سیاست تهدید یا همان نشان دادن چماق به عنوان بزرگ‌ترین راهبرد مورد نظر مقامات امریکایی است، ولی در کنار این سیاست، آنان همواره امیدوار بودند که با گذشت زمان نوعی ضعف و اخلال در واکنش‌های دولتمردان ایرانی ایجاد شود. شاید اشتباه استراتژیک برخی عناصر سیاسی در داخل کشور در مقاطعی باعث نوعی خوش‌بینی در طرف امریکایی شده است که تصور کنند می‌توانند راهبردهای خود را با بهره‌گیری از این سیاست پیش ببرند.

طبیعی بود وقتی راهبرد «فشار از درون» و «چانه‌زنی از بیرون» که در دوره دوم ریاست جمهوری کلینتون در دستور کار دموکرات‌ها قرار گرفت و با یک برگردان هدفمند یا خوشبینانه آن ناشیانه توسط عناصر سیاسی دوم خرداد تبلیغ می‌شد، باید هم امریکایی‌ها امیدوار به نتیجه‌بخش بودن سیاست خود می‌شدند.

هرچند در این دوره نیز از هیچ کوششی برای تقابل با ایران فروگذاری نکردند و با قرار دادن ایران در محور شرارت، بنای بدترین رفتارها را با ایران اسلامی گذاشتند تا آنجا که با هر عقب‌نشینی و نرمشی از سوی عناصر اصلاح‌طلب درون قدرت، زیاده‌خواهی مقامات کاخ‌سفید بیشتر رخ می‌نماید.با روی کار آمدن جریان اصولگرا در قدرت، آن فضای خوشبینی که امریکایی‌ها به اتخاذ راهبرد‌های خود بسته بودند، از بین رفت و این بار هم در کلام هم در اقدام عملیاتی،‌شاهد یک رفتار خصمانه‌تر بودیم. پروژه تقابل با فعالیت‌های هسته‌ای ایران که از دولت اصلاحات تسلیم‌پذیر در مقابل غرب صورت گرفت، در دولت نهم به اوج خود رسید و برای فشار بیشتر به جمهوری اسلامی، تحریم‌ها شکل جدی‌تری به خود گرفت. اما نکته مهم در این فرآیند، مواضع چندگانه و متضادی بود که در طول سال‌های اخیر بارها شاهد بروز آن از سوی دولتمردان کاخ سفید بودیم که در چرایی این مواضع متناقض و متضاد، دو فرض قابل تصور است:

1- مواضع چندگانه و متناقض مقامات امریکایی ناشی از بلاتکلیفی و منازعه‌ای است که در مراکز تصمیم‌گیری و متفاوت امریکا در قبال جمهوری اسلامی وجود دارد. در واقع سیاست خارجی امریکا بر فرآیند نیروهای مختلف و متعددی است که مواضع متفاوتی را از خود بروز می‌دهند. دستگاه‌ها و نهاد‌هایی مانند وزارت‌ خارجه، وزارت دفاع، سازمان سیا، شورای امنیت ملی، کاخ سفید، کنگره، شورای روابط خارجی و شورای همکاری اسرائیل و امریکا (ایپک) برای کنترل نهایی سیاست خارجی امریکا در حال رقابت هستند. افزون بر این، نقش جامعه یهودیان امریکا و لابی‌های صهیونیستی و بنگاه‌های تجاری- اقتصادی در تأثیرگذاری بر جهت‌گیری‌های سیاست خارجی امریکا قابل توجه است.

اکنون این سؤال مطرح است اینکه هیلاری کلینتون بحث مذاکره مستقیم با ایران را مطرح می‌کند، با کدام نگاه و از کدام جایگاه سخن می‌گوید؟ آیا این مواضع، بر‌آیندی از دیدگاه کلیت نظام حاکم در امریکاست، اگر اینچنین است چرا باید همزمان با طرح مذاکره با ایران، بحث تحریم‌های گسترده از سوی آنها مطرح شود، آنگونه که با وقاحت تمام بحث فروش نفت در برابر غذا و دارو را برای جمهوری اسلامی مطرح می‌کنند. مقامات امریکایی در مقابل این تناقض رفتاری چه پاسخی دارند؟ آیا تصور می‌کنند ملت ایران سیاست چماق و هویج آنها را که اتفاقاً هیچ نشانه‌ای از هویج در مقابل چماق دیده نمی‌شود، باور دارند؟

2- مقامات امریکایی در مقابل کدام علامت‌های مثبت از درون جامعه ایران به خود اجازه داده‌اند با چنین ادبیات سخیفی وارد گفت‌وگو با ایران شوند. کدام پالس مثبت از سوی کدام جریان سیاسی یا کدام رفتار امید‌بخش باعث گرایش کلینتون به ورود به بحث مذاکره مستقیم با ایران شده است. به نظر می‌رسد آنچه باعث امید‌واری مقامات کاخ سفید در این فر‌آینده شده، امید آنها به باز‌گشت فتنه 88 بوده است. آنها تصور می‌کنند با طرح مذاکره مستقیم با ایران می‌توانند نوعی همراهی کاذب در بخشی از جامعه ایران برای اتخاذ این رویکرد، فراهم کنند و در نهایت هم توانسته‌اند سیاست تحریم گسترده خود را نسبت به ایران اسلامی اعمال کنند و هم به خیال خام خود، ایران را به پای میز مذاکره بنشانند. آنچه مسلم است اینکه سیاست جمهوری اسلامی در مقابل سیاست‌های امریکا روشن است و در طول این سه دهه بار‌ها و بار‌ها پیش شرط‌های ایران برای مذاکره با امریکا اعلام شده است. جمهوری اسلامی معتقد است امروز نیز کوچک‌ترین نرمشی در سیاست‌های خصمانه امریکا دیده نمی‌شود و بلکه بالعکس هر روز شاهد فشار‌ها و دشمنی‌‌های بی‌حد و حصر مقامات کاخ سفید هستیم و تا زمانی که این سیاست‌ها بر قوت خود باقی است، ذره‌ای عقب‌نشینی و چراغ سبز به امریکا خیانت به مردم، انقلاب و کشور است.

اگر تا دیروز کاخ سفید نیم‌نگاهی هم به بخشی از جریان دولت داشت با این تصور که بستری برای اتخاذ سیاست‌هایش فراهم شده است، اکنون با پاسخ‌ روشن و دندان‌شکن همتای وزیر خارجه امریکا، این امید‌ها تبدیل به یأس شده است. دکتر صالحی وزیر خارجه ایران در پاسخ خانم کلینتون آن چیزی را گفت که مردم انقلابی ایران انتظار آن را داشتند و این پاسخ نشان از آن دارد که ملت بزرگ ایران در راهی که بر‌گزیده است لحظه‌ای تردید ندارد و سخن همه مسئولان ایرانی به در‌خواست مقامات امریکایی یکی است و آن «نه بزرگ» به زیاده‌خواهی و دشمنی‌های مزورانه آنهاست.

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم : انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon