از لابیستهای تسلیحاتی تا فرهنگ عشق سلاح
خبرگزاری تسنیم : فاجعه تیراندازی در مدرسه ابتدایی ساندی هوک در شهر نیوتاون ایالت کانکتیکات، یک مقصر نداشت و عوامل بسیاری این دست کشتارها را در آمریکا سبب میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز مطالعاتی گلوبال ریسرچ، لابیهای قدرتمند تسلیحاتی در آمریکا به طرق مختلف سیاستمداران و سیاستگذاران آمریکا را تحت تأثیر قرار داده و مانع وضع قوانین کنترل سلاح گرم میشوند. این در حالی است که اقدامات خشونتآمیز برون مرزی دولت آمریکا نیز گسترش خشونت در این کشور را دامن میزند.
به واقع نهادها و افراد بسیاری مسئول این دست اتفاقات هستند. این مسئولیت شامل حال نظام سیاسی و سیاستمداران، انجمن ملی تسلیحات و دیگر لابیهای تسلیحاتی و حکومتهای فدرال، ایالتی و محلی، میشود. هر یکی از ایشان در سلاخیهایی که اخیراً و پیش از آن انجام شده است، نقشی غیر مستقیم ایفا کردهاند.
از جمله نهادهای مسئول، نظام سیاسی است که از تقویت قوانینی که حمل و تملیک انواع مختلف سلاحهای گرم را محدود میکند، سر باز میزند. مورد دیگر سیاستمداران وظیفه نشناسی هستند که کار را برای مجرمان، بیماران روانی و کسانی که صلاحیتی برای در اختیار داشتن سلاح ندارند، راحت کردهاند. در سال گذشته بیش از 11 هزار فقره جنایت با استفاده از اسلحه گرم در آمریکا رخ داده است و 20 هزار مورد هم به صورت ناخواسته یا در اقدام به خودکشی با استفاده از سلاح گرم، جان خود را از دست دادهاند؛ صرف نظر از شمار بسیاری که زخمی و راهی بیمارستان شدهاند. با این حال در چند دهه اخیر بخش قابل توجهی از سیاستمداران آمریکایی هیچ اشتیاق و شهامتی برای وضع قوانینی سختتر در این باره نداشتند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، اوباما در سخنرانی خود پس از قتل عام کودکان 6 تا 7 ساله در نیوتاون اعلام کرد که «اقدام معنادار»ی که ماهیتی تعریف نشده دارد به انجام خواهد رساند. اما اوباما به هیچ وجه ریسک پذیر نبوده و هیچ تمایلی به گلاویز شدن با لابیهای حامی ترویج استفاده از سلاح در دور اول ریاست جمهوری خود نشان نداد. از این رو باز هم شاهد سخنپراکنیهای بیهوده بودهایم؛ در حالی که 80 درصد از مردم آمریکا خواهان آن هستند که مالکان سلاح از پلیس مجوز دریافت کنند و نزدیک به 90 درصد ایشان هم خواهان آن هستند که پیش از فروش سلاح، پیشینه خریدار بررسی شود.
از سوی دیگر، قتل عام 20 کودک نونهال کل کشور را دچار شوک کرد که این میتواند به لحاظ سیاسی مزیتی برای کاخ سفید و کنگره باشد تا قانونهای لازم را به تصویب برسانند. بیشتر جمهوری خواهان محافظه کار برای ممانعت از پیشرفت طرحهای کنترل تسلیحات از هیچ کاری فرو گذار نخواهند کرد، اما در صورتی که طرحهای قانونی ارائه شده ضعیف و محدود باشد، احتمال اشکالتراشی آنها نیز کمتر میشود. رو هم رفته انتظار ایجاد تغییرات عمده نمیرود.
زمانی، رؤسای جمهور دموکرات، بر خلاف راستگراهای سرسخت، خواهان حمایت از اقدامات کنترلی سلاح گرم بودند، اما در سالهای اخیر اثری از این تمایل به چشم نمیخورد. پس از برخی اقدامات جزئی کلینتون در دوران ریاست جمهوری، که به دنبال تیراندازیهای اوایل دهه 1990 رخ داد، در دوران بوش هیچ اثری از این قبیل اقدامات دیده نشد و در چهار سال گذشته هم که دولتی دموکرات بر سر کار بود، هیچ اقدامی صورت نگرفت.
ادای احترام به کودکان قربانی کشتار سندی هوک
* همدستهای قاتلان
دیگر مسئولان همدست با قاتلان، انجمن ملی تسلیحات و دیگر مالکین صنایع یا لابیستهای تسلیحاتی آمریکا هستند؛ نهادی همانند [انجمن] مالکین سلاح در آمریکا (Gun Owners of America) که لری پرات، مدیر عامل آن، در اظهار نظری بلافاصله پس از فاجعه اخیر چنین میگوید: «دست حامیان کنترل سلاح گرم به خون این بچههای بیگناه آلوده است. قوانین فدرال و ایالتی دست به دست هم داده و مانع آن شدهاند تا هیچ معلم یا کارمندی در مدرسهای که کودکان آن به قتل رسیدهاند، سلاح در اختیار نداشته باشند. این حادثه هولناک بر همه آشکار کرد که لازم است قوانین ممانعت از وجود سلاح در مدرسه، ملغی شوند.»
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، لابیهای تسلیحاتی، که بسیار با نفوذ و ثروتمند هستند، از طریق باج دادن یا تهدید به عدم همکاری در جریان انتخابات، سیاستمداران را تحت تأثیر قرار میدهند. انجمن ملی تسلیحات هم برای تکمیل کردن کار خود به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای مالکین و صنعت تسلیحات گرم، با تزویر و رنگ و لعاب بسیار، تأکید کرد که قوانین اندک و ناچیز موجود هم به تدریج مانع آن خواهد شد که شهروندان برای دفاع از حریم خصوصی خود، شکار یا تفریح، به تسلیحات دست پیدا کنند.
به نظر میرسد درصد بالایی از مردم آمریکا بر این باورند که تبلیغات این لابی و مخالفتهای ایشان، قوانین مربوط به سلاح گرم را تقویت میکند. ظاهراً ایشان گمان میکنند قانون اساسی این حق را برای آنها به وجود آورده است تا جامعه را به نسخه جدیدی از غرب وحشی تبدیل کنند، که در آن هر کس میتواند با گلوله «از حریم خود» حتی در برابر بیگناهان و افراد غیر مسلحی که احساس میکند او را تهدید کردهاند، دفاع کند.
دولت فدرال نیز باید مسئولیت ایجاد فرهنگی را بپذیرد که در آن استفاده از سلاح گرم و خشونت منجر به بالا رفتن قتل و کشتارهای جمعی در آمریکا شده است. با توجه به آماری که اخیراً به ثبت رسیده است، در سال گذشته به طور میانگین هر ماه 30 حادثه از این قبیل جرائم، به ثبت رسیده است. در برابر هر 100 هزار نفر، 5 قاتل در کشور وجود دارد. در انگلیس این رقم 1.2 و در ژاپن 0.5 است.
آمریکا، که همکاری نزدیکی با صنایع تسلیحاتی دارد، بزرگترین فروشنده تسلیحات جنگی در سراسر جهان است، که بیشتر آنها ارتشهای کشورهای خارجی هستند. همچنین بیشترین بودجه نظامی در تاریخ جهان را به خود اختصاص داده است. واشنگتن با در صدر قرار دادن ارتش و جنگ این احساس را در همه مردم جهان به وجود آورده است که آمریکاییها، عاشقترین مردم دنیا به اسلحه هستند، هم در داخل کشور و هم در خارج از آن.
*کیک گیلاس
بر اساس گزارشات سازمان توسعه و همکاری اقتصادی، آمریکا پرخشونتترین کشور در میان کشورهای توسعه یافته است. از زمان بردهداری تا جابهجا و نابود کردن مردم بومی این سرزمین تا زمان جنگهای مدرن، تغییر رژیم و شکنجه مردم در آن سوی مرزها، «خشونت برای آمریکاییها» به زعم اچ. راپ براون، «به مثابه خوردن کیک گیلاس است». نشریه مادرجونز در گزارشی به تاریخ 30 جولای اعلان کرد که در آمریکا طی 30 سال اخیر «حداقل 62 رویداد کشتار جمعی با استفاده از سلاح گرم اتفاق افتاده است و کشتارهای انفرادی بیشماری که در 30 ایالت کشور، به ثبت رسیده است.»
دولتهای ایالتی و محلی نیز در ایجاد فرهنگ خشونت و علاقه به سلاح گرم، مسئول هستند. در چند دهه اخیر به بهانه مبارزه با قاچاق و جنگ علیه تروریسم اقدامات بسیار گستردهای برای میلیتاریزه کردن پلیس صورت گرفته است. در 20 سال گذشته تا سال 2007، تیمهای تسلیحات و تاکتیکهای ویژه (اسوات) 1500 درصد افزایش حجم داشتهاند.
خشونت و ضرب و جرح از سوی نیروهای پلیس نیز به امری عادی تبدیل شده است ـ بیشتر در مناطق شهری و در برابر تظاهرات کنندگان، کارگران و معترضان مردمی. ما ابزارهای خشونت آمیز بسیاری را در اختیار نیروی پلیسی قرار دادهایم که به هیچ وجه برای مقابله با موقعیتهایی که در برابر آن قرار میگیرند، مناسب نیستند. از جمله:
برای تیمهای اسوات: مسلسلهای سنگین خودکار، تفنگهای نیمه اتومات سبک، تفنگهای ساچمهای سنگین، تفنگهای تکتیراندازی، گاز اشکآور، دودزا، نارنجکهای تشعشعزا. برای پلیس معمولی: اسلحه نیمه اتوماتیک سبک، کلت کمری، تفنگ ساچمهای یا مسلسل نیمه اتوماتیک، باطوم، تفنگهای شُکِر، اسپری فلفل، گاز اشکآور، جلیقه ضد گلوله و ادوات ایجاد سر و صدا. به تازگی هم استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای کاربردهای تسلیحاتی و جاسوسی، به کار گرفته شدهاند.
قوانین ضعیف کنترل سلاح گرم و یک نظام سیاسی مطیع در برابر لابیهای قدرتمند، به علاوه تاریخی سرشار از خشونت، جنگ افروزی و جنگ طلبی علیه ملتهای بیدفاع و کوچک، روی هم رفته عوامل مهمی هستند که فرهنگ عشق به سلاح را در آمریکا ایجاد کردهاند.
انتهای پیام/