حقیقت معنای بینیازی: تفاوت غنای بالمال و غنای عنالمال
خبرگزاری تسنیم : در غنای عنالمال انسان از نظر روانی احساس میکند که پول احتیاج ندارد و در غنای بالمال به اشتباه خیال میکند که هرچه پولش بیشتر شود، احساس بینیازی کرده و دیگر به پول احتیاج نخواهد داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز هفتم صفر روز ولادت با سعادت حضرت امام موسی کاظم(ع) است و البته بنابر روایتی غیرمشهور شهادت امام حسن مجتبی(ع) نیز در چنین روزی نقل شده است؛ به همین مناسبت دو حدیث شریف از این دو امام همام با شرح آیتالله العظمی حاجآقا مجتی تهرانی ارائه میشود.
در روایتی در بحارالانوار(ج139/1) از حضرت موسی بن جعفر(ع) منقول است که فرمودهاند: «مَنْ اَرَادَ الْغِنَى بِلا مَالٍ وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلامَةَ فِی الدِّینِ فَلْیَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ فِی مَسْاَلَتِهِ بِاَنْ یُكْمِلَ عَقْلَهُ». هرکس بخواهد غنی شود، اما بدون مال؛ در باب غنا اینطور است که دو نوع غنا داریم: نخست غنای بالمال و دیگری غنای عنالمال که در مورد دومی اینجا جایش نیست و آنچه مردم دنبالش هستند، غنای بالمال است.
غنای بالمال یعنی چه؟ یعنی میخواهند با پول، برای خودشان آرامش روانی درست کنند. خیال میکنند پول هرچه افزوده شود، آرامش روانی برایشان پیدا میشود و حال اینکه اشتباه میکنند. اتفاقاً یک غنای عنالمال داریم، یعنی روح، احساس بینیازی میکند. چون غنا، بینیازی است. مردم دنبال این هستند که با پول خودشان را بینیاز کنند و حال اینکه اشتباه میکنند؛ بینیازی امر روانی است.
در غنای عنالمال انسان از نظر روانی احساس میکند که پول احتیاج ندارد. اما در غنای بالمال انسان خیال میکند هرچه پولش زیادتر شود، این احساس درونش پیدا میشود که دیگر احتیاج به پول ندارم، خیال میکند که هر چه بیشتر پول روی هم بگذارد، بیشتر احساس بینیازی میکند.
حضرت کاظم(ع) میفرمایند: اول اگر کسی بخواهد احساس بینیازی کند، اما نه بر اثر مال؛ دوم؛ «وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ» و دلش از بیماری کشنده حسد آسوده گردد، چون حسد یکی از بیماریهای روانی است و همین آدم را بیچاره میکند و حسد انسان را رنج میدهد و او را تا سرحد مرگ میبرد.
سوم: «وَ السَّلَامَةَ فِی الدِّینِ»، واگر کسی بخواهد دینش را هم حفظ کند و سالم بماند؛ این را خوب دقت کنید که روایت سه مورد را میگوید که: غنای بدون پول، راحتی دل از بیماری کشنده حسد، سلامت در دین. اگر کسی این سه را میخواهد ، «فَلْیَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ فِی مَسْاَلَتِهِ بِاَنْ یُكْمِلَ عَقْلَهُ»، باید درخواستهای که از خدا دارد تضرع کند، نه فقط دعا کند، بلکه تضرع کند چون تضرع بالاتر از دعا است.
تضرع یعنی خواستهای که همراه با سوز و ناله و سوزش دل باشد. لذا میگویند: تضرع همیشه با زاری همراه است. «فَلْیَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ فِی مَسْاَلَتِهِ»، درخواستهاش تضرع کند؛ چه بخواهد در سؤالش؟ «بِاَنْ یُكْمِلَ عَقْلَهُ»، از خدا بخواهد به او عقل بدهد. میفهمی یعنی چه؟ بخواهد خدا عقلش را کامل کند. معلوم میشود منشأ هر سه موردی که آقا فرمودند جهل و نفهمی و بیشعوری است.
کسی که دنبال پول میرود تا خودش را بینیاز کند، بیشعور است. کسی که حسد میورزد، بیشعور است. عقلش کم دارد. کسی که ضربه به دینش میزند، آن هم از نظر عقلی کم دارد. دین ما دین شعور است؛ هرچه سطح شعور بالاتر برود، از نظر دینی و همه این جهات، اینها هم همه بالا میروند.
حتی در بهشت، مقامات بهشتی بر محور عقل و شعور است، هرچه معرفت و شعور بالاتر، درجهاش در بهشت بالاتر. در روایتی آمده است که: ارزش یک رکعت نماز آدم با معرفت پیش خدا بیشتر است از هزار رکعت نماز انسان بیمعرفت دارد.
در روایتی دیگر در بحارالانوار(ج218/1) از امام حسن مجتبی(ع) منقول است که در آن حضرت میفرمایند: «عَجَبٌ لِمَنْ یَتَفَكَّرُ فِی مَأْكُولِهِ كَیْفَ لَا یَتَفَكَّرُ فِی مَعْقُولِهِ فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا یُؤْذِیهِ وَ یُودِعُ صَدْرَهُ مَا یُرْدِیهِ»؛ یعنی من در شگفتم از کسی که درباره غذایی که میخواهد بخورد، فکر میکند که چه بخورم که مفید باشد و مضر نباشد، ولی «لَا یَتَفَكَّرُ فِی مَعْقُولِهِ»؛ یعنی برای جسمش فکر میکند که چه چیزی را وارد معدهام کنم، اما برای روحش فکر نمیکند که چه مطلبی را دارم گوش میکنم و در دل و روحم جایگزین میکنم.
اسلام میگوید: همانطور که از جسمت مراقبت میکنی و پیشگیری میکنی تا بیمار نشوی، از روحت نیز مراقبت کن؛ اگر هم بیمار شدی دستور میدهد که زود برو و از طریق توبه روحت را مداوا کن. حالا همانگونه که در باب جسم معمولاً بیماریها از راه تغذیه و تزریق وارد پیکره انسان میشود و کارشناس جسم که طبیب است میگوید: «این چیزها را بخوری، این مرضها را میآورد؛ این چیزها را بخوری، جسم را تقویت میکند؛ مراقبت کن که بیمار نشوی و...».
اسلام هم همین را میگوید؛ اسلام میگوید: آن مفاهیمی که وارد ذهن تو میشود، تغذیه روح تو است. هر مفهومی که وارد شود، در ذهن و روحت جایگزین میشود. پس مراقب باش که چه میخواهی وارد ذهنت کنی. مراقب باش که ویروس همراهش نباشد که سلامتی روحت را از بین میبرد. هم پیشگیریاش را گفته که چگونه از ورود بیماریها به روحت جلوگیری کنی، هم تقویتیاش را گفته که چه مفاهیمی را در روحت وارد کن تا سلامتی روحت حفظ شود، و هم بیماریاش را گفته است که اگر بیمار شدی چگونه معالجه کن.
انتهای پیام/