تنها راهحل غرب برای حل مسئله هستهای ایران مذاکره است
خبرگزاری تسنیم : یک موسسه آمریکایی با اشاره به عملی نبودن حمله نظامی به ایران معتقد است که تنها راه باقی مانده در خصوص برنامه هسته ای مذاکره با ایران است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، «نائوفومی هاشیموتو» نویسنده اندیشکده «مؤسسه خاورمیانه» در تحلیل تغییر موضع آشکار اخیر اسرائیل درباره هستهای ایران مینویسد، آمریکا و اسرائیل تصمصم گرفتهاند اختلافات خود را در انظار عمومی بیان نکنند؛ اما دو طرف هنوز هم بر سر موضع خود در قبال ایران به توافق نرسیدهاند. در حال حاضر اولین قدم برای حل مسئله هستهای ایران، آغاز دوباره گفتگوها و به رسمیت شناختن حق این کشور در استفاده از انرژی هستهای برای مصارف صلحآمیز است.
با توجه به آخرین تحولات در زمینه برنامه هستهای ایران، بررسی موضوعاتی از جمله چارچوب زمانی این فعالیتها و اختلافات بین اسرائیل و آمریکا اهمیت دارد
بنا به موضع اخیر تهران و واشینگتن درباره برنامه هستهای ایران و تحلیلهای متخصصین امور ایران در کاخ سفید، به نظر میرسد مسائل سیاسی فراوانی اکنون مطرح است. نکات اصلی در اینباره از قرار زیر است:
• آمریکا و اسرائیل ظاهراً اختلافات شدید خود را درباره تعیین «خط قرمز» برای برنامه هستهای ایران کنار گذاشتهاند.
• چارچوب زمانی برنامه هستهای ایران بسیار مهم است و باید با توجه به رویدادهای آینده نظیر انتخابات ایران و اسرائیل معین شود.
• مسئله اختلاف میان اسرائیل و آمریکا درباره شرایط اقدام نظامی علیه ایران باید مورد بررسی دقیقتری قرار بگیرد.
• اگر توانستیم نهایتاً با ایران به توافقی واقعگرایانه دست پیدا کنیم، باید انگیزههای بنیادین و واقعی ایران را نیز برای رسیدن به سلاح هستهای شناسایی کنیم.
دلیل کاهش ظاهری تنشها بین آمریکا و اسرائیل این است که دو طرف به این نتیجه رسیدهاند که علنی کردن اختلافاتشان به سود ایران تمام خواهد شد
به نظر میرسد از اواخر آگوست تا اواسط سپتامبر، آمریکا و اسرائیل بالأخره توانستهاند دستکم تنشهای علنی بین خود را درباره تعیین خط قرمز و یا زمانبندی برای توسعه هستهای ایران کنار بگذارند. چند دلیل احتمالی وجود دارد که میتواند نشان دهد چرا واشینگتن و تلآویو مجادلات خود را دیگر در انظار عمومی انجام نمیدهند. دو طرف ممکن است به این نتیجه رسیده باشند که نمایش علنی اختلافنظرهایشان برای منافع هر دو طرف مضر است؛ زیرا ایران میتواند از این شکاف به سود خود استفاده کند. به علاوه، آمریکا و اسرائیل اکنون به درک بهتری از وضعیت پیشرفتهای هستهای ایران و در نتیجه زمانبندی پیشرفتهای آینده این کشور رسیدهاند. البته باید توجه داشت که حتی اگر آمریکا و اسرائیل از پیشرفتهای هستهای کنونی ایران هم اطلاعات دقیقی داشته باشند، همواره باید کمبودهای اطلاعاتی را لحاظ کرد؛ بنابراین این وضعیت دائماً قابل تغییر است. دلیل آخر نیز این که ممکن است آمریکا و اسرائیل در حال حاضر تمرکز خود را به تدوین مخفیانه برنامههای خود برای آینده نزدیک معطوف کرده باشند. اگر دو طرف دارند درباره کلیت اقدامات آینده خود (از جمله تحریمهای دیپلماتیک) بحث میکنند، آنگاه این احتمال وجود دارد که توانسته باشند دستکم موقتاً اختلافات خود را کنار بگذارند.
اسرائیل اخیراً موضع تند خود را درباره برنامه هستهای ایران و لزوم حمله نظامی به این کشور کنار گذاشته است
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در صحبتهای ماه سپتامبر خود در مجمع عمومی سازمان ملل، اشاره کرد که ایران هنوز شش تا نه ماه با رسیدن به مرحلهای مهم در برنامه هستهای خود فاصله دارد. به علاوه، ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل نیز در مصاحبهای با روزنامهای اعلام کرد که ایران یک سوم از اورانیوم غنیشده خود را برای ساخت میلههای سوخت هستهای به منظور استفاده در رآکتورهای پزشکی تبدیل کرده و بنابراین توان خود را در ساخت سلاح هستهای هشت تا ده ماه به تعویق انداخته است.
بعید است اسرائیل یا ایران بخواهند تا قبل از انتخاباتهای خود گامی جدی درباره برنامه هستهای ایران بردارند.
اگر تحلیل ما از تغییر موضع اسرائیل صحیح باشد، رویدادهایی که باید مد نظر داشته باشیم عبارتند از انتخابات ژانویه 2013 در اسرائیل و انتخابات ریاستجمهوری ژوئن 2013 در ایران. با توجه به تحولات اخیر یعنی کاهش تنشها بین آمریکا و اسرائیل، تا قبل از ژوئن 2013 نه انعقاد معاملهای نهایی بین این دو و ایران ممکن است و نه اقدام نظامی توسط اسرائیل علیه ایران؛ زیرا هر دوی این رویدادها برای رهبران دو طرف ریسک بالایی محسوب میشود که هیچکدام حاضر نیستند تا قبل از انتخابات آن را بپذیرند. به ویژه درباره ایران، از آنجا که این ریسک میتواند با دستآوردهای بسیار بزرگ سیاسی همراه باشد، ممکن است ایران اجازه تجدید مذاکرات با 1+5 و یا حتی آغاز ارتباط مستقیم با آمریکا را نیز صادر کند؛ همانطور که گزارشهایی در اینباره منتشر اما بلافاصله توسط تحلیلگران امور ایران رد شد. با این حال، شایعات درباره چنین احتمالی همچنان منتشر میشود تا راه برای رسیدن دو طرف به توافق باز بماند، عملیات نظامی به تعویق بیفتد و یا حتی غرب به لغو تحریمها علیه ایران در شش تا هشت ماه آینده تشویق شود. اما بعید است ایران تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری به چنین اقدامی چراغ سبز نشان دهد.
اختلاف بین اسرائیل و آمریکا درباره اقدام نظامی علیه ایران هنوز ادامه دارد؛ اما از طرف دیگر، اسرائیل به تنهایی توان انجام چنین حملهای را ندارد
درباره اقدامات عملی جامعه جهانی نسبت به ایران هم ادامه و حتی تشدید تحریمها در مدت باقیمانده تا انتخابات این کشور به نظر راهحل خوبی میآید؛ به ویژه با توجه به تأثیر شدیدی که این تحریمها بر نرخ تبادلات ایران و وضعیت افراد مهم مرتبط با تجارت و صنایع درون این کشور داشته است. در زمینه حمله نظامی هم همانطور که بازیگرهای مهم بینالمللی درخواست کردهاند، باید به فکر تعیین یک سری معیارها باشیم. این موضوع یکی از حوزههای اختلاف بین اسرائیل و آمریکا بوده و احتمالاً هنوز هم هست. به نظر میرسد اسرائیل صرفاً به وضعیت پیشرفت هستهای ایران توجه میکند که به عقیده این رژیم از ملاحظات سیاسی مهمتر است و در صورت شکست همه راههای دیگر، به خودی خود «شرایط» را برای حمله نظامی فراهم میکند. از طرف دیگر، آمریکا و 1+5 معتقدند به دلایل متقنی نیاز دارند که حمله نظامی را در منظر جامعه جهانی قانونی و قانعکننده جلوه دهد و بنابراین بتوانند حتی پس از حمله نظامی هم همچنان به تحریمهای شدید خود ادامه دهند تا از رسیدن ایران به سلاح هستهای در آینده هم جلوگیری شود. اسرائیل هم خود از محدودیتهای خود در انجام اقدام نظامی آگاه است و میداند نمیتواند برنامه هستهای ایران را به طور کامل از بین ببرد. اگر قرار باشد حملهای شود که بتواند تأسیسات و زیرساختهای هستهای ایران را فلج کند، آمریکا برای انجام این حمله آمادهتر است؛ بنابراین اسرائیل احتمالاً تنها زمانی حمله میکند که مطمئن شود ایران دارد به آستانه دستیابی به سلاح هستهای میرسد و آمریکا هم برای توقف این روند قدمی برنخواهد داشت.
برای رسیدن به توافق با ایران، ابتدا باید حق این کشور در استفاده از انرژی هستهای برای منافع صلحآمیز به رسمیت شناخته شود
موضوع اساسی دیگری که معمولاً در بحث پیرامون برنامه هستهای ایران مورد غفلت واقع میشود درک انگیزههای این کشور از تولید سلاح هستهای است. اگر در نظر بگیریم که توافقی واقعگرایانه بین 1+5 و یا آمریکا از یک سو و ایران از سوی دیگر حاصل شود، آنگاه باید دید چگونه میتوانیم انگیزههای بنیادین ایران را برای تولید سلاح هستهای از بین ببریم. اگر حکومت ایران واقعاً برای دفاع از خودش است که میخواهد به سلاح هستهای دست پیدا کند، غرب هم باید به این موضوع بپردازد و به حکومت این کشور اطمینان دهد که هیچکس در جامعه جهانی به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست. بنا به افکار عمومی ایران، هر توافق احتمالی با ایران باید شامل به رسمیت شناختن حق این کشور در توسعه برنامه هستهای برای اهداف صلحآمیز و تحت حمایت و نظارت آژانس باشد، نظیر آنچه توسط کشورهای دیگر مثل ژاپن پذیرفته شده و اجرا میشود. 1+5 و به ویژه آمریکا اگر میخواهند از پیشرفت بیشتر غنیسازی توسط ایران جلوگیری کنند، باید مذاکرات معنادار با این کشور را از سر بگیرند و گزینههای مورد نظر در قرارداد نهایی با جمهوری اسلامی را روی میز بگذارند. انجام این کار باعث میشود طرفهای دخیل از اهداف اصلی ایران از برنامه غنیسازی اورانیوم مطلع و مانع ساخت سلاح هستهای توسط ایران شوند؛ تحولی که موجب بیثباتی بیشتر در منطقهای میشود که همین الآن هم بینهایت غیر قابل پیشبینی شده است.
انتهای پیام/