حیدری: هویتم با «گفتگوی ویژه خبری» پیوند خورده/صندلی اجرا جای آزمون و خطا نیست


حیدری

خبرگزاری تسنیم: نام برخی چهره‌ها با پسوندهایی به ذهن متبادر می‌شود و در خاطر می ماند. «حیدری گفتگوی ویژه خبری» یکی از آن‌هاست.

برخی از چهره‌های فرهنگی، هنری، ورزشی و ... با پسوندهایی شناخته می‌شوند که شاید گاهی بدون آن پسوندها شناخته نشوند و با پسوندشان متمایز از سایر همکارانشان می‌شوند. حتی در دفتر تلفن هم اسامی این افراد با همان پسوندی که به شهرت رسیده‌اند، ثبت شده‌اند. مرتضی حیدری از جمله افرادی است که باعنوان «حیدری گفتگوی ویژه خبری» بیشتر شناخته می‌شود.

خبرگزاری تسنیم با حیدری که این روزها برنامه پایش را روی آنتن شبکه یک می‌برد به گفت‌وگو نشسته است. او از چگونگی ورودش به عرصه خبر و اجرا گفت و از حال و روز امروز برنامه، حیدری انتقادهایی به اجراهای حال حاضر هم دارد که وقتی تأمل می‌کنی، به حق، درست است و ... آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگوی چند ساعته است:

* تسنیم: آقای حیدری نزدیکی شما به برنامه «گفتگوی ویژه خبری» ایجاب می‌کند که شما همواره در کنار این برنامه باشید. اما به یکباره از این برنامه جدا شدید. علتش چه بود‌؟

صادقانه می‌گویم که من هم دلیل اصلی رفتنم را نمی‌دانم و این اتفاق علی‌رغم میل باطنی‌ام رخ داد. شاید اگر می‌خواستم پاسخ شما را به صورت سیاسی بدهم، می‌گفتم که خودم آمدم و دیگر دوست ندارم به آنجا برگردم! اما جواب دلی ِ آن این است که من خودم از این برنامه نرفتم و همیشه آرزویم این است که به این برنامه برگردم. هر زمانی که این فرصت برایم فراهم شود به آن برنامه برمی‌گردم. چون برنامه را به خود و خود را متعلق به برنامه می‌‌دانم.

به هرحال تصمیم مدیر مربوطه بود ضمن اینکه همزمان اتفاقی افتاد که این برنامه در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار گرفت و همکاران در باشگاه مسئولیت اداره و اجرای آن را به عهده گرفتند و عملاً فضا طوری شد که من از آنجا جدا شدم.

 

* تسنیم:با رفتن شما از این برنامه، کار اجرا به جوان‌ترها سپرده شد. این خوب نیست؟در ابتدا باید بگویم که حضور نیروهای جوان‌تر را نفی نمی‌کنم اما برنامه‌ای در سطح برنامه «گفتگوی ویژه خبری» که یکی از سنگین‌ترین برنامه‌های گفت‌و‌گو‌محور در رسانه ملی است، جای افرادی نیست که ‌بخواهند آزمون و خطا کنند. چقدر با نظر من موافق هستید؟

واقعیت آن است که من دقیقا حدود یک سالی است که از این برنامه جدا شدم، آذر‌ماه سال گذشته که بعد از دفاع پایان‌نامه دکترا از فرانسه برگشتم حقیقتاً تا به الان حتی یک قسمت هم از این برنامه را ندیدم هیچ دلیلی هم برای این کار نداشتم که بگویم عامدانه برنامه را نگاه نکردم به دلیل این بود که من در حال انجام یک کار پژوهشی هستم که بعد از غروب بیش از هفت الی هشت ساعت از وقتم را می‌گیرد از این رو آن ساعت‌ها تلویزیون تماشا نمی‌کنم به جز یکشنبه‌ها که برنامه «پایش» را دارم و درگیر آن هستم. چندبار هم اراده کردم که ببینم اما هر بار به دلیلی نشد. بنابراین در پاسخ به سوال شما توضیحی که می‌دهم که البته این پاسخ ارزیابی کار همکارانی که هستند، نیست؛ چون برای ارزیابی باید اول دید. اما بحث تئوریک قضیه این  است، صندلی اجرا اساساً صندلی آزمون و خطا نیست در هر حوزه‌ای نیز این مسئله صدق می‌کند.

مثلاً گاهی پیش می‌آید که وقتی به یکی از وزرا که به تازگی به برنامه آمده بود، تماس می‌گرفتیم و برای برنامه دعوتش می‌کردیم، مسئول دفترش می‌گفت‌ که فلانی به تازگی آمده، بگذارید شش ماه بگذرد، مسلط شود، بعد‌ من همیشه پاسخم این است که خطای بزرگ همین است. یعنی چه که شش ماه بماند تا مسلط شود! اگر مسلط نبوده، اصلاً نباید روی صندلی وزارت بنشیند. صندلی وزارت و وکالت، عضویت در شورای شهر و یا هر پست و منصب دیگر که صندلی آزمون و خطا نیست. آنجا صندلی اجرا است.

شما می‌بینید هنوز بعضی نماینده‌های مجلس اصول قانون اساسی را کامل بلد نیستند در صورتی که یک نماینده مجلس باید واو به واو قانون اساسی را با اصول و تبصره‌هایش حفظ باشد. حتی سیر تطور و تحول قانون اساسی را باید حفظ باشد که اساساً شورایی که قانون اساسی را تدوین کرد بعد چه تغییراتی کرد و فلسفه این تغییرات چه بوده است؟ بنابراین وقتی کسی روی صندلی‌ای می‌نشیند باید تمام آموزش‌های آکادمیک تمام تجارب اجرایی آزمون و خطاهایش را کرده باشد و از لحظه‌ای که روی آن صندلی نشست، باید کار مفید انجام دهد.

ساحت اجرا در صدا و سیما هم همین ویژگی را دارد. یک مجری باید درست انتخاب شود یعنی واجد ویژگی‌های فیزیکی مناسب مثل صدا و تصویر مناسب و علاوه بر این‌ها باید یک «آنی» داشته باشد، یعنی اینکه مخاطب بدون آنکه دلیلش را بداند بتواند با کسی که جلوی دوربین است ارتباط حسی خوبی برقرار کند. این به معنی زیبا بودن شخص، نیست. باید فرد قلابش را روی ذهن مخاطب گیر بیندازد. این هم چیزی نیست که بشود با آموزش ایجاد کرد. آن فرد باید ذاتاً ویژگی‌هایی داشته باشد که به خاطر آن ویژگی‌ها به دل مخاطب بنشیند.

* تسنیم: به نظر می‌آید که در شبکه‌های مطرح خبری دنیا هم اینطور رفتار می‌کنند که به مجری یک برنامه گفت‌و‌گو‌محور با موضوعات حساس و سنگین، مجالی برای آزمون و خطا نمی‌دهند؟

بله همینطور است. تردیدی نداشته باشید که اگر غیر از این باشد، آن مجری خود به‌خود حذف می‌شود. ضمن اینکه همه تلویزیون‌های موفق دنیا در ابتدا برای ورود یک مجری ویژگی‌هایی را در نظر می‌گیرند و بعد به او اجازه اجرا و گفت‌و‌گو در جلوی دوربین را می‌دهند.

 

* تسنیم: شما به عنوان یک مجری با تجربه که اگر اشتباه نکنم بیش از هزار برنامه را اجرا کردید. آیا نوع مدرک و رشته تحصیلی را هم زیرمجموعه همین ویژگی‌ها می‌دانید؟

در ابتدا بگویم که اشتباه نکردید من بیش از هزار اجرا داشته‌ام. اما درباره سوالتان به صراحت می‌گویم که خیر. به‌ اعتقاد من نوع و رشته تحصیلی به هیچ وجه برای یک مجری تلویزیون ملاک نیست. تحصیلات یک مجری، مهم نیست، مهم آن است که در رشته‌ای که اجرا دارد، آدم باسوادی باشد.

* تسنیم: وقتی تحصیلات و رشته تحصیلی را در مقوله اجرا غیر مرتبط می‌دانید، به طور حتم ویژگی و شاخصه‌هایی را مد نظر دارید تا یک فرد متقاضی برای اجرا به یک مجری تبدیل شود؟

به نظرم وقتی یک مجری ویژگی‌های ابتدایی اجرا را داشت تازه باید به دوره‌های آکادمیک اجرا فرستاده شود تا به مبانی حداقلی در اجرا دست یابد، بعد از آن هم مرحله آخر، دوره‌ای است که می‌بایست فرد متقاضی دوره‌های عملیاتی را نزد پیشکسوتان بگذراند، بعد از این مراحل مجری می‌تواند از اجرای برنامه‌های کوچک و کوتاه شروع کند و متناسب با پتانسیل و توانش پیشرفت کند.

* تسنیم: خود شما هم به همین دشواری وارد مقوله اجرا شدید؟

من زمانی که وارد سازمان صدا و سیما شدم از بین 5600 نفر، به عنوان یکی از 15 نفر برگزیده انتخاب شدم و بعد از آن طی آزمون‌های متعدد و کلاسهای 12 ساعته در روز، به هفت نفر تقلیل پیدا کردیم که به ما گفتند کارتان را از اجرای بخش خبر رادیو شروع کنید، حال ممکن است به خبر تلویزیون بروید ممکن هم است ‌که نروید. همینطور هم شد و از آن هفت نفر فقط من به خبر تلویزیون آمدم و سایر همکارانم در رادیو کار می‌کنند.

یادم هست که ما تا 6 ماه فقط شنونده و بیننده بخش‌های خبری بودم بعد از آن به من گفتند که حالا فقط می‌توانی بگویی؛ "ساعت هشت بامداد، ‌اینجا تهران است صدای جمهوری اسلامی ایران". فکر می‌کنم چیزی حدود 6 ماه من فقط همین را می‌گفتم. بعد از آن کم‌کم به من اجازه دادند خبرهای کوتاه مثل آب‌و‌هوا و اوقات شرعی را بخوانم و آرام آرام وارد بخش‌های کوتاه خبری شدم، سال‌هایی همزمان در رادیو و تلویزیون کار کردم و بعد که اداره رادیو و تلویزیون از هم جدا شد در خبر سیما ماندم و به ترتیب خبر علمی ـ فرهنگی، خبر خارجی شبکه دو و خبر جام جم را اجرا کردم.

 

* تسنیم: با نظر شما موافقم اما فکر می‌کنم بایستی مجری‌های رادیو و تلویزیون به خصوص بخش‌های خبری و برنامه‌های گفت‌و‌گومحور با تحریریه و بنیان خبرهای مرتبط با حوزه کاریشان آشنا باشند تا از هردوحیث آگاهی و تخصص غنی باشند. خود شما هم از جمله افرادی بودید که خبر و تحریریه خبر را به خوبی می‌شناسید. از این رو می‌بینیم که در کارتان موفق هستید.

بله اتفاقا من هم معتقدم که این مسئله کمک شایانی به کار مجری‌ها خواهد کرد. خود من سال‌ها کار تحریریه کردم. اصلا یکی از مشکلات و معضلاتی که ما در خبر رادیو و تلویزیون داریم این است که همکاران یا کار گویندگی و یا کار تحریریه اجرا می‌کنند اما هر دو را با هم انجام نمی‌دهند. خوشبختانه برای من فضایی فراهم شد تا هم‌زمان هم کار تحریریه و هم کار گویندگی انجام دهم و این به من کمک بسیاری کرد.

سال‌ها کار دبیری خبر انجام دادم و در چند دوره هم به عنوان جانشین سردبیر و سردبیر مشغول به کار بودم. خیلی‌وقت‌ها خبرهایی که می‌خواندم را خودم می‌بستم. سال‌ها خبر شبکه دو و «گفتگوی ویژه خبری» زمانی که جانشین سردبیر بودم بسیاری از خبرها را خودم می‌بستم، ضمن اینکه گفت‌وگو را هم خودم اجرا می‌کردم و خبر را نیز می‌خواندم.

حالت دیگری هم وجود دارد اینکه شما بیایی که با یک‌سری آموزش‌های مقدماتی ناگهان روی صندلی‌ای بنشینی که قرار است مهم‌ترین اجراهای تلویزیونی را داشته باشی. طبیعتاً ضعف‌هایی خواهد داشت.

* تسنیم: می‌توانیم «گفتگوی ویژه خبری» و مجری‌های جوان و کم‌تجربه‌اش را به عنوان مصداق بارز مطرح کنیم؟

نمی‌خواهم کسی را مستقیم مورد نقد قرار دهم اما این مسئله‌ای که به آن اشاره کردم در همه رشته‌ها صدق می‌کند. من چون کمی با فن خلبانی آشنایی دارم. عرض می‌کنم که در خلبانی بعد از آموزش‌های مختلف به مراحل کارآموزی می‌رسی، شما برای اینکه از مرحله‌ای به مرحله بعد بروی یک زمانی را حتماً باید پر کنی. اگر شما نابغه خلبانی جهان باشید باید آن مراحل را طی کنی. در پزشکی هم همینطور است مثلاً دوره جراحی مغز و اعصاب بعد از پزشکی عمومی پنج سال است این چهار سال و یازده ماه نمی‌شود. بیشتر از پنج سال می‌شود اما کمتر نه. برای اینکه چیزهایی در بستر زمان و تجربه اتفاق می‌افتد. چیزهایی وجود دارد که شما باید در لحظه در موردش تصمیم بگیری.

در مدیریت هم همین طور است. کسی که روی صندلی وزارت می‌نشیند باید آنقدر حواشی آن کار را دیده و تجربه کرده باشد که در لحظات حساس تصمیم‌گیری کند. کارهای روتین را همه انجام می‌دهند نکته مهم همان تصمیم‌گیری در لحظات حساس است. این تجربیات برای این است که شما در نقاط حساس بتوانی تصمیم درست بگیری.

مجری رباط نیست که روی صندلی بنشانی و از توی گوشی بگویی این را بگو، آن را بگو. اگر کسی وجود دارد که بلد است توی گوشی به او بگوید این کار را انجام بده و آن حرف را نگو، خودش بیاید روی صندلی، چرا باید آدم دیگری آنجا بنشیند؟

متاسفانه این روزها اصطلاح خنده‌داری مد شد باعنوان مشاوران جوان! اصلاً مشاوران جوان مثل آب و روغن است که با هم مخلوط نمی‌شود. شما قدری فکر کنید و ببینید که اصلا جوان می‌تواند مشاور باشد؟ مشاور یعنی کسی که کوله‌باری از تجربه دارد. منِ هجده یا بیست‌و‌چند ساله، چطور می‌توانم به وزیری که پنجاه ـ شصت ساله که مدت‌ها مدیریت کرده است، مشاوره بدهم؟ خنده‌دار نیست؟ یا مثلاً نخبه جوان! نخبه که نمی‌تواند جوان باشد. شما می‌توانی بگویی جوانی که استعدادهایش شکوفا شده است. شما می‌توانی بگویی این آدم مستعد است.

*تسنیم: اما بسیاری از همکاران شما به خصوص برنامه‌سازان مجری‌ها را به بهانه جوانگرایی و بهره‌وری از مشاوران جوان و اتاق فکر جوانان نخبه جابجا کرده و در برنامه تغییراتی به وجود می‌آورند.

بله در جامعه ما هرازگاهی همین بحث ‌اوج می‌گیرد که به نظر من کمی هم رندانه است و آن‌هایی هم که این حرف‌ها را می‌گویند خیلی هم به گفته‌هایشان باور ندارند. مثلاً می‌گویند "جوان‌گرایی"، اتفاقاً خیلی از آن‌هایی که شعار جوان‌گرایی می‌دهند سن خودشان بسیار بالا است. اگر شما دنبال جوان‌گرایی هستید جای خودتان را به جوانان بدهید چرا رده‌های دو و سه سنی را می‌خواهید حذف کنید، حرف از جوانگرایی می‌زنید؟ مثلاً من شصت سال دارم منصب مهمی هم دارم برای اینکه رده‌های میانی و پایینی را حذف کنم و بهانه‌ای ندارم این‌طور می‌گویم.

من که به این حرف باور ندارم من به آن مفهومی که این دوستان می‌گویند به جوان‌گرایی اعتقاد ندارم. ولی اگر آن‌ها می‌گویند جوان‌گرایی اول خودشان بروند و جای خود را به جوانان بدهند. هرچیزی در جای خودش خوب است.

فرض کنید بنده کشتی‌گیر ماهری هستم، سال‌ها هنرنمایی کرده و قهرمان می‌شوم تا اینکه می‌رسم به سی‌و‌‌پنج سالگی و دیگر جسم من، در اجرای فنون کشتی یاری‌ام نمی‌کند. اما من کوله‌باری از تجربه هستم. آنجا است که جوان‌گرایی معنا می‌دهد که کشتی‌گیر 20 ساله را روی تشک بیاورم و از بیرون راهنمایی‌اش کنم خودم اگر روی تشک بروم نمی‌توانم آن کار را بکنم چون توان جسمی او را ندارم. من از لحاظ دانش و تجربه و فکر بیشتر از او می‌فهمم و او از لحاظ توانایی جسمی، امروز از من آماده‌تر است. مدالی که می‌گیرم برای هردویمان است. شما خیلی وقت‌ها دیده‌اید که مربی‌ها خیلی بیشتر از شاگردشان خوشحال می‌شوند. حقیقت هم همین است چون مربی است که برنده شده است. در ورزش این مورد شناخته شده است برای اینکه مربی دیگر جسم‌اش کشش ندارد و می‌فهمد که نمی‌تواند 90 دقیقه در زمین فوتبال بدود. ولی دانشش را از کنار زمین، به داخل زمین می‌فرستد و آن‌ها کار را انجام می‌دهند و وقتی قهرمان می‌شوند مربی است که برنده شده نه آن‌ها، بازیکنان عامل اجرایی بوده‌اند.

در بحث اجرا هم وقتی یک مجری روی صندلی اجرا می‌نشیند فضا را مدیران فراهم کرده‌اند، مهمان‌ها را مدیران هماهنگ کرده‌‌اند و ...، مجری فقط آن کار را اجرا کرده اگر برنامه افتخاری دارد اول برای مدیران‌ و بعد برای مجریان است. گاهی اوقات بعضی حس‌ها در بعضی افراد برنامه‌ساز یا تهیه کننده وجود دارد که فرد ممکن است بعد از مدتی فکر کند که اگر فلان مجری توانسته موفق باشد، پس من هم می‌توانم در برنامه خودم به اوج برسم و آنجاست که متاسفانه می‌گوید: چرا فلانی؟ من خودم هستم!

کسی که روی صندلی اجرا می‌نشیند، قرار نیست جسمش بدود. قرار است مغزش فعالیت کند. در حوزه اجرا، جوان‌گرایی معنا نمی‌دهد. چیزهایی در عالم فقط بر اساس انباشت اتفاق می‌‌افتد. یعنی تا انباشت نشود، خروجی نمی‌دهد. در کار مدیریت و اجرا تا یک دوره‌ای از اجرا طی نشود آن نقطه بلوغ فرا نمی‌رسد. وقتی به نقطه بلوغ رسیدی، هرچقدر که تمرکز بیشتری داشته باشی می‌توانی خروجی‌های بهتری دهی.

 

*تسنیم: البته این شیوه، شیوه متداول در کلیه برنامه‌های مجری‌محور شبکه‌های مطرح دنیاست که متاسفانه ما در برنامه‌ها به خصوص تلویزیونی از این شیوه بهره نمی‌بریم.

دقیقا. در دنیا خیلی‌ها چهل‌ ـ پنجاه سال یک برنامه گفت‌وگو‌محور دارند و بدون هیچ وقفه‌ای آن برنامه را اجرا می‌کنند و البته در کارشان، بسیار موفق هم هستند. هیچ‌وقت هم نمی‌آیند به اسم جوان‌گرایی بگویند این مجری برود و فلانی سر جایش بنشیند! یا فلانی خیلی سر این کار بوده، حالا نوبت شخص دیگری است! اصلاً این کار نوبتی نیست! قدمت افراد در آن ساحت‌ها فوق‌العاده مهم است. نعوذ‌بالله مثل این است که بگویی مراجع تقلید ما پیر شده‌اند برویم یک سری مرجع تقلید جوان بیاوریم! ساحت مرجع تقلید سن بالا است.

* تسنیم: صراحتا بفرمایید که آیا در حال حاضر، با همان شیوه‌ای که شما ورود کردید. مجری‌ها وارد می‌شوند؟
حیدری: مطلقاً نه!

*تسنیم:فکر نمی‌کنید این آزمون که از بخش تلویزیون ما حذف شده، اتفاقی را حاصل می‌کند که مجریان بدون پیشینه کار خبری، تجربه کافی و اجرای نامناسب وارد رادیو و تلویزیون می‌شوند و در آینده‌ای نزدیک این حوزه به یکی از پر انتقادترین بخش‌های رسانه ملی تبدیل می‌شود. حال آنکه در حال حاضر هم اجرای مجریان بخش «گفت‌و‌گوی ویژه خبری» عاری از ایراد و انتقاد نیستند. اصلا یکی از دلایلی که باعث محبوبیت کار شما در اغلب اجرای این برنامه شد، صداقت، بی‌طرفی و به جا صحبت کردن بود. اما مجریان جوان حال حاضر برنامه نه تنها بی‌طرفی در کلامشان هویدا نیست بلکه نوع بیانشان هم به لحاظ تکنیکی دچار اشکال است. به طوری‌که مخاطب از همان ابتدا می‌تواند بفهمد که مجری طرف کدامیک از مهمانان است و موضعش در قبال آن موضوع چیست.

من پاسخ این مبحث را با این سوال می‌دهم که آیا خبر و رسانه حق دارد جانب‌دارانه رفتار کند یا خیر؟ من چون گاهی خبرنگاری و خبرنویسی هم درس می‌دهم، به دوستان تاکید کرده‌ام که از جانبداری و جهت‌گیری پرهیز کنید. یکی از مثال‌هایی هم که برایشان می‌زنم سقوط هواپیمایی است که در آن تعدادی از هم‌وطنانمان جانشان را از دست داده‌اند. آیا ما حق داریم بنویسیم که در حادثه سقوط هواپیمای 747 "متأسفانه" دویست نفر از هم‌وطنان‌مان جانشان را از دست دادند. نگفتن ِ لغت "متأسفانه" به مراتب،‌ از گفتنش بهتر است. گاهی در خبرهایمان می‌نویسیم در حادثه "دلخراش"، "جانسوز" و "جانکاه" سقوط یک هواپیمای ...! این خبر نیست، این رنج‌نامه است. ما در خبر حق قضاوت نداریم و باید فقط خبر دهیم. حال برسیم به رسانه، به واقع رسانه در مصاحبه و مناظره باید مطلقاً بی‌طرف باشد. فقط یک استثنا دارد و آن استثنا زمانی است که شما در مورد موضوعی مشغول مصاحبه هستی که 75 میلیون ایرانی در آن موضوع وحدت‌نظر دارند.

فرض کنیم دارویی آلوده در سطح کشور توزیع شده و 10ها‌هزار نفر هم بر اثر استفاده از  این دارو فلج شده‌اند. طبیعی است که در اینجا 75 میلیون ایرانی انتظار دارند که شما به عنوان مجری، وزارت بهداشت را از بند آویزان کنی! آنجا اگر شما جانب‌دارانه رفتار نکنی کار غیرحرفه‌ای کرده‌ای. شما دارید جانب تمام مردم ایران را می‌گیرید حتی اگر آن وزیر با شما شخصاً دوست باشد و اگر لازم شد بعد از برنامه از او عذرخواهی‌ هم بکنی.

البته شاید در هر هزار موضوع یک مورد اینطور باشد و واقعاً 999 مورد دیگر این‌طور نیست وقتی شما درحال اداره مناظره یا مصاحبه‌ای هستی طیفی از دیدگاه‌ها نسبت به آن موضوع در جامعه وجود دارد.

تیر خلاص به یک اجرا اعم از مصاحبه و مناظره زمانی است که مخاطب بعد از برنامه بفهمد مجری چه نظری داشته است. این توهین به شعور بیننده است که شما در واقع بخواهید به جای آن قضاوت کرده و به جای آن نتیجه بگیرید.

فرض کنید امروزشورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه‌ای علیه ما صادر می‌کند من می‌آیم می‌گویم در پی تصویب قطعنامه "ضد انسانی" و "غیر حقوقی" سازمان ملل که در گذشته "بی‌سابقه بود" و...  حالا ما امشب با آقایان فلانی و فلانی در این رابطه گفت‌وگو می‌کنیم. تو که همه‌ حرف‌ها را زده‌ای دیگر در چه موردی می‌خواهی گفت‌وگو کنی؟ موضع رسانه درست آن است که بعد از گفتمان و استدلال‌های مدیران و ... مخاطب خودش به جمع‌بندی برسد که کار سازمان ملل ضد انسانی و غیرحقوقی است.

 

*تسنیم: قبول دارید که وقتی مجری از همان ابتدا موضع می‌گیرد و در گفته‌هایش جهت و هدفی را پیگیری می‌کند، مخاطب به راحتی گارد می‌گیرد؟

دقیقا. وقتی از ابتدای برنامه موضع مجری مشخص می‌شود، مخاطبان دو دسته می‌شوند یک دسته آن‌هایی که با شما هم‌نظر هستند و دسته‌ دیگر آن‌هایی که موضع شما را قبول ندارند. فردی که با شما هم‌نظر ‌است که وقتش را تلف نمی‌کند که بنشیند آن‌ها را گوش کند، چون خودش این اعتقادات را دارد. آن شخصی هم که با شما مخالف است می‌گوید وقتی موضع‌ات از اول مشخص است من چه چیز را گوش کنم؟

به اعتقاد من بهترین شکل آن است که اگر شما چنین قطع‌نامه‌‌ای را بررسی می‌کنی، مهمانانی را دعوت کنی که هم موافق و هم مخالف باشند تا در این چلنج افکار، مخاطب به این نتیجه برسد که قطعنامه شورای امنیت "ضد انسانی" است.

*تسنیم: با توجه به اینکه هر رسانه‌ای با هدفی راه‌اندازی می‌شود من به شخصه نه در شبکه‌ای دیده‌ام و نه خبری خوانده‌ام که موضع برنامه‌سازان و مجریان برنامه‌ها خیلی عیان و آشکار بوده به طور قطع اگر هم در شبکه‌ای این اتفاق می‌افتد آن شبکه در لیست مخاطب از مجموعه شبکه‌های به ظاهر بی‌طرف خارج شده و در واقع نزد مخاطب اعتمادش را از دست می‌دهد.

هیچ رسانه‌ای به خاطر ارتقای سطح بنده و شما پول خرج نمی‌کند. حال این هدف می‌تواند مقدس یا شیطانی باشد. رسانه‌ها می‌خواهند یک سری سیاست‌ها را دنبال کنند که در نهایت می‌خواهند یا باورها و نگرش‌های مخاطبانش را با خود همسو کنند و یا رفتار مخاطبین را به سمتی هدایت کنند که دلشان می‌خواهد.

اما یادمان نرود که جانب‌دارانه رفتار کردن در رسانه، آن‌هم به صورت واضح، تیر خلاص به رسانه است. متأسفانه بسیاری از رسانه‌های ما در این زمینه غیرحرفه‌ای عمل می‌کنند و بسیاری از برنامه‌ها اینطور است. رسانه این همه پول خرج می‌کند، انرژی می‌گذارد تا به دنبال هدفی باشد و برای آن هدف سیاست‌گذاری می‌کند انتهایش می‌خواهد مخاطبان به نگرشی و باوری می‌رسند که آن رسانه می‌خواهد و رفتار می‌کند که آن رسانه می‌خواهد. منتها خیلی وقت‌ها این می‌شود "نقض غرض". بنابراین این خطای فاحشی است که ما در موضوعاتی که همه مخاطبان ما هم‌نظر نیستند، جانب‌دارانه رفتار کنیم.

*تسنیم: بحث ستاره شدن، هم از جمله مباحثی است که ممکن است به خاطر برخی مسائل از جمله حسد و ... مانع ادامه همکاری مجری، بازیگر و ... با مجموعه مرتبطش باشد، به نظر شما ستاره ماندن «حیدری گفتگوی ویژه خبری» ترسناک است؟

ما ایرانی‌ها در کنار محاسن اشکالاتی داریم که گریز‌ناپذیر هستند که اگر نپذیریم و اصلاح نکنیم مشکلات حل نمی‌شود یکی از ویژگی‌های ما ایرانی‌ها آن است که از سرمایه‌های اجتماعی‌مان خوب محافظت نمی‌کنیم در عالم سیاست خیلی از سیاست‌مداران ما بدون اینکه مقصر بوده باشند هم حذف می‌شوند هم خراب. در عرصه‌های هنر، ورزش و... هم به نوعی از این شیوه استفاده می‌کنیم.

از سویی برخی از افرادی هم که خودشان را رقیب حیدری می‌دانند در جهت حذف او برمی‌آیند، از این رو برای قد کشیدنشان هرگز دوست ندارند تلاش کنند، این افراد معتقدند که اره کردن و بریدن پای رقیب از هرکاری بی‌زحمت‌تر است.

البته ناگفته نماند که مدیران ارشد سازمان، به شدت دنبال ستاره‌سازی هستند و از مجریان موفق و اصطلاحا ستاره‌ها استقبال می‌کنند اما متاسفانه در سطوح پایین‌تر مدیریتی، رقابت‌های ناسالمی که به شما عرض کردم باعث موفقیت ستاره‌ها می‌شود. صدا و سیمای ما به شدت به ستاره‌ها احتیاج دارد. ستاره است که بیننده را به تلویزیون جذب می‌کند. من مقاله‌ای سال‌ها پیش نوشتم و به این مسئله اشاره کردم که بعد از 11 سپتامبر و شوک بزرگ آن حادثه، بی‌تردید سه ـ چهار نفر از ستاره‌های تلویزیون‌های آمریکا، مردم را از شوک بیرون آوردند. هرگز "جورج بوش" و مقامات سیاسی‌اش قادر به انجام چنین کاری نبودند.

مقوله دیگری که اطمینان دارم که عوارضش همه ما را دچار مشکل کرده، مقوله نمامی، سخن‌چینی، زیر‌آب‌زنی است که متاسفانه در ایران این مسئله بسیار پر‌رنگ شده است. این همان مثال "ناصر‌الدین شاه" است که آنقدر در گوشش می‌خوانند "امیرکبیر" را که صدر‌اعظم و شوهر خواهر و نور‌چشمش است، می‌کشد و بعد پشیمان می‌شود.

این مقوله اصلاً هم به سواد ربطی ندارد و اتفاقا آن‌هایی که باسوادترند، با زیرکی بیشتری این کار را دنبال می‌کنند و انحصارا مختص به یک سازمان خاص هم نیست. این‌ها را ما باید اصلاح کنیم. همکاران خبرگزاری‌ها و سایت‌ها دستنویس مطلبی را که همکاران نزدیک من از محل کارم فکس کرده بودند را به من نشان دادند که هیچ سندیتی هم نداشت و دروغ بود، به نظرتان انگیزه‌ آن فرد ارسال کننده، چه بود؟ بدون شک هدفش حذف من و دیده شدن خودش بود.

* تسنیم: پس خیلی هم از علت حذفتان از برنامه «گفتگوی ویژه خبری» بی‌اطلاع نیستید؟

خب به هرحال با این فضاها در جامعه بزرگ شده‌ایم و به خصوصیات برخی از همکارانمان هم آشنایی داریم. من سال‌هاست جمله استاتوس ایمیل‌ام ثابت است "بیایید از پیشرفت و موفقیت هم خوشحال شویم" و قصد دارم تا آخرین روز عمرم این را پاک نکنم تا شاید حداقل برای برخی از آدم‌ها تأثیرگذار باشد. مطمئن باشید با تاثیر این پیام خیلی از اتفاقات در کشورمان دچار تحول می‌شود.

 

*تسنیم: در حال حاضر که برنامه «پایش» را اجرا می‌کنید، آیا بخش یا قسمتی از حس برنامه «گفتگوی ویژه خبری» را به برنامه «پایش» برده‌اید؟

جواب این سوال هم مثبت و هم منفی است؛ مثبت است از این نظر که بالاخره من همان آدم هستم. البته ساختار برنامه «پایش» با «گفتگوی ویژه خبری» متفاوت است اما به هرحال، بخش‌هایی از آن به فضای گفت‌وگوی ویژه خبری نزدیک می‌شود.

* تسنیم: دلیل اینکه برنامه «پایش» را قبول کردید این بود که بعد از آن برنامه می‌خواستید از شبکه دیگری یک برنامه گفت‌وگو‌محور داشته باشید یا هدف دیگری داشتید؟

من «گفت‌و‌گوی ویژه خبری» را فوق‌العاده دوست داشته و دارم. اینکه احساس می‌کنم هویت من به گونه‌ای به «گفت‌و‌گوی ویژه خبری» گره خورده و در واقع من از بنیان آن برنامه بودم هفت سال بدون توقف هر شب این برنامه را اجرا کردم. حدود 2هزار‌و 500 شب، پیوسته، بدون توقف در حساس‌ترین شرایط برنامه را ادامه دادم. به طوری که یکبار صبح عمل جراحی داشتم و شب برنامه را اجرا کردم. در شش سال آخر حضورم عمدتاً مجری اصلی بودم تا سال گذشته که از برنامه جدا شدم. هر زمان هم این فضا برایم فراهم شود که برگردم، بی‌تردید قبول می‌کنم و برمی‌گردم.

* تسنیم: از نظر روحی آسیب ندیدید‌؟

حضرت امیر(ع) جمله‌ای دارند که من آن را آویزه گوشم کرده‌ام که می‌فرمایند؛ "برای دنیایت جوری باش که انگار تا ابد در آن هستی و برای آخرتت طوری باش که انگار فردا می‌روی". من به کار تلویزیون همیشه اینطور نگاه می‌کنم. وقتی دارم کار انجام می‌دهم احساس می‌کنم قرار است صد سال دیگر این کار را انجام دهم. بنابراین سعی می‌کنم با تمام وجود کارم را انجام دهم و هیچ‌وقت هم برایم تکراری و بی‌تفاوت نمی‌شود. برای همین از نظر روحی اذیت نشدم.

در مورد برنامه «پایش» هم فرصت خوبی بود زمانی که جناب سیاح، تهیه کننده برنامه، پیشنهاد دادند که بروم و همکارشان باشم دیدم، به خاطر اشتراکات دیدگاه‌هایمان کار را پذیرفتم و اکنون که بیست‌و‌چند قسمت از این برنامه می‌گذرد از همکاری با این گروه و به خصوص جناب سیاح رضایت دارم.

*تسنیم: در کل شما معتقد هستید که در هر برنامه‌ای اگر تیم خوب بسته شود و اختلاف‌نظرها ناچیز باشد مجموعه می‌تواند با قدرت کارش را پیش ببرد. حال می‌خواهد «گفتگوی ویژه خبری» باشد یا «پایش». در حال حاضر هم که به ایام برگزاری انتخابات نزدیک می‌شویم بهتر است که گروه‌های سازنده به بسیاری از موارد به خصوص میهمانان و موضوعات توجه کنند.

واقعیت این است که نطفه برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی خوب، زمانی بسته می‌شود که شما موضوع و مهمانان برنامه را درست انتخاب می‌کنید. آنجایی که مجری می‌نشیند و اداره برنامه را شروع می‌کند، انتهای کار است. مثلاً فرض کنیم مناظره‌ای قرار است برگزار شود. انتخاب موضوع مناظره فوق‌العاده مهم است که قرار است راجع به چه موضوعی برگزار شود، بعضی از موضوعات در ذات خودشان مناظره‌بردار نیستند چراکه مباحث مناظره‌ها از جمله موضوعاتی است که همه مخاطبان نسبت به آن نظر می‌دهند.

خیلی وقت‌ها گفته می‌شود در فضای مناظره مجری مثلاً فضای دخالتش باید کجا باشد. مجری اگر توانمند باشد به راحتی می‌تواند جلسه را اداره کند. نقش مجری مثل داور کشتی یا تکواندو است. افراد همدیگر را کتک می‌زنند و داور فقط نگاه می‌کند اما به یک جایی که رسید کات می‌دهد، ولی اگر قرار باشد که این‌ها با هم مدارا و از هم تعریف کنند مسابقه برگزار نمی‌شود.

جواب سوال شما این است که باید تدارک خوب برای انتخابات شود و مجریان توانمند و باتجربه طولانی باید انتخاب شوند.

*تسنیم: البته بحث حمایت هم پشتوانه بسیار خوبی برای مجری‌های مناظرات و گفت‌و‌گوهای ویژه است. آیا به واقع سازمان صدا و سیما از مجریان چنین برنامه‌هایی حمایت می‌کند؟ مثلاً اگر در گفت‌و‌گویی یکی از برنامه‌های رئیس جمهور را نقد کنید و حامیان از کار شما گله‌مند شوند، از شما حمایت می‌شود؟

حیدری: بله سازمان همیشه در تمام دوره‌ها از مجریانش حمایت کرده است، البته تذکر همواره وجود داشته و دارد که شما آن حرف را نباید می‌زدید و یا فلان تذکرتان بجا نبود که البته درست هم هست اما اینکه فشاری از بیرون بیاید و سازمان آن را به ما منتقل کند، هرگز چنین نیست و خوشبختانه از این جهت فوق‌العاده حمایت می‌شویم. البته تردیدی نداشته باشید که اگر این مسئله با حمایت همراه نبود سطح کیفی برنامه های گفت‌وگومحور و ویژه که طرف حساب مدیران، مسئولان و وزرای کشور هستند تا این حد بالا نمی‌رفت.

گفت و گو از سید کامران علمدهی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران