پژمرده شدن گلفروشان پشت چراغهای قرمز


کودکان کار

خبرگزاری تسنیم : داستان کودکان خیابانی انگار پایان ندارد. داستان دسته‌گلهای کوچکی که پشت چراغ قرمز خیابان‌های شهر پرپر می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، العالم گزارش داد: بحث ساماندهی کودکان خیابانی صحبتی نیست برای امروز و دیروز، سالهاست کارشناسان در خصوص ساماندهی این کودکان هشدار می دهند و مسئولان وعده ساماندهی کودکان خیابانی را می دهند اما حضور کودکان خیابانی در معابر عمومی کرمان ادامه دارد.

پدیده کودکان خیابانی مختص کرمان نیست بلکه این معضل اجتماعی که جنبه های مختلفنی نیز دارد در اکثرشهرهای بزرگ دیده می شود.

کودکان خیابانی همراه با فصل گل نرگس آمدند

طی روزهای اخیر بحث کودکان گل فروش در معابر مختلف کرمان پر رنگ تر شده است و با آغاز فصل زمستان و باز شدن شکوفه های گلهای نرگش شاهد حضور کودکان در معابر اصلی شهر و یا در خیابان بهشت زهرا برای فروش دسته های گل به مردم هستیم.

اما کمتر کسی فکر می کند این کودکان گل فروش که گاهی سن آنها آنقدر پائین است که به پنجره خودروها هم نمی رسد چگونه در سرمای زمستان محبت می فروشند اما خودشان از محبت کردن محرومند.

کودکانی که فال زندگی همشهریانشان را می فروشند اما قرعه فال در زندگی خودشان بد افتاده است.

وضعیت نامناسب این کودکان زنگ خطری است برای آینده آنان و در این میان مسئولان باید چاره اندیشی در خصوص وضعیت آنان کنند.

آنچه که در خصوص کودکان خیابانی و حتی متکدیان بیان می شود حضور اتباع خارجی از جمله افاغنه و پاکستانیها در میان این قشر است هر چند که بسیاری از متکدیان خارجی به صورت حرفه ای و برای گذران زندگی دست به این اقدام می زنند اما دنیای کودکان دنیایی جداگانه است و ملیت نمی شناسد.

کودکان خیابانی و نگرانیهای اجتماعی

کودکی که در حال شکل گیری شخصیت است با حضور در خیابانها با انواع ناهنجاریهای اجتماعی روبرو می شود و در نهایت در همین محیط نیز رشد می کند و در دوران جوانی و نوجوانی نتیجه اش برای اجتماع تبدیل به ناهنجاری های گاه جبران ناپذیر اجتماعی می شود.

نکته دیگری که در خصوص این کودکان وجود دارد نگرانی در خصوص سوء استفاده باندهای پشت پرده از وجود این کودکان است یک روز کودکان کار در معابر کرمان دستمال کاغذی می فروشند یک روز همه فال فروش می شوند روز دیگر شیشه های اتومبیل را می شویند و امروز نیز گل فروش شده اند.

به نظر می رسد مسئولان باید با نگاهی دقیق تر ابعاد حضور کودکان خیابانی در معابر شهر را کنکاو کنند.

از سوی دیگر ساماندهی این پدیده و جمع آوری کودکان خیابانی از معابر عمومی بار دیگر پرونده چگونگی همکاری دستگاههای متولی از جمله بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی، کمیته امداد را باز می کند.

ساماندهی کودکان خیابانی و نقطه صفر

در حقیقت نبود چرخه تعریف شده در خصوص ساماندهی کودکان خیابانی این پروسه را دچار سردرگمی و دورهای باطلی می کند که نتیجه اش پس از گذشت چند ماه به نقطه صفر باز می گردد به این نکته نیز باید توجه داشت که ورودی کودکان خیابانی به معابر عمومی هیچ گاه به دلایل مختلف بسته نمی شود و این امر به سیاستهای کلان اقتصادی و خانوارها بستگی دارد.

موانع و سردرگمی ها در چرخه ساماندهی به کودکان خیابانی در حالی ادامه دارد که دنیای کوچک این کودکان شب روز در خیابانها در لابلای ماشینها ادامه دارد.
از سوی دیگر جامعه نیز دغدغه های خاص خود را با مواجه با این پدیده اجتماعی مطرح می کند.
شهروندان در اکثر موارد در کنار اینکه دچار همدردی با این کودکان می شوند اما حضور این افراد را به نوعی موجب بروز مزاحمتهای اجتماعی می دانند.

اصرار این کودکان برای فروش فالها، دعاها، گل و دستمال کاغذی در بسیاری موارد موجب رنجش دیگر افراد اجتماع می شود.
نباید فراموش کرد در کنار اینکه برخی افراد قصد سوء‌استفاده از این کودکان برای سودجویی دارند گروهی از این کودکان نیز واقعا چاره ای جز کار کردن در معابر عمومی برای گذر از سختیهای زندگی خانواده ندارند.
در اکثر مواقع پشت دستهایی کوچکی که شاخه های گل را می فروشند زندگیهای دردناک خانواده هایی وجود دارد که بسیاری از افراد اجتماع حتی تصورش را نیز نمی توانند بکنند.
هر چند کمک کردن به این کودکان نمی تواند راه چاره ای اساسی برای حل مشکلات این شکوفه های گل فروش نیست اما  سکوت و گذر از کنار این آسیب اجتماعی در دراز مدت موجب افزایش آسیبهای اجتماعی در زمینه های مختلف می شود.
شناسایی افراد محتاج و تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار گرفتن آنها، تنها راه چاره است و بدون شک مسئولان باید برای رفع مشکلات در این راه کوشش کنند.
دقایقی با کودکان گل فروش/ چشمانی که با تردید می نگردند
ساعت 9 و 20 دقیقه شب است و زهرا دخترکی گل فروش با موهای بور در حالی که سعی کرده خود را با لباسهای گرم بپوشاند دسته ای گل نرگس به دستش می گیرد و به طرف اتومبیل می آید و تقاضای خرید گل می کند.
ابتدا دسته ای گل از زهرا می خرم و بعد اتومبیل را آن سوی چهار راه متوقف می کنم به سمت دخترک می روم زهرا پشت در مغازه ای پر از فیلم و سی دیهای بازی بچه ها ایستاده و فیلم کودکانه ای نگاه می کند و غرق افکارش است.
دستم را روی شانه دخترک می گذارم زهرا از ترس اینکه صاحب مغازه برای ماخذه اش آمده از جا می پرد اما بعد از اینکه برایش توضیح می دهم کمی سکوت می کند و بعد می گوید نمی خواهم حرف بزنم.
وقتی اصرار می کنم دخترک که سنش به زحمت به چهار سال می رسد به سمت دیگر خیابان می رود و موضوع را با دیگر بچه ها در میان می گذارد و پسرهایی که حداکثر سنشان به هفت تا هشت سال می رسد به سمتم می آیند.
پسرکی که به نظر می آید بزرگتر گروهشان است با کنجکاوی نگاهم می کند می پرسم اسمت چیست و با اکراه جواب می دهد امیر.
امیر اما می گوید نمی توانم در مورد زندگیم صحبت کنم پدرم به من اجازه نمی دهد.
می گویم فقط بگو چه کسی شما را برای فروش گل به اینجا فرستاده و گلها را از کجا می آورید امیر می گوید خانواده هایمان نیاز دارند هر کس کاری می کند ما هم اینجا هم بازی می کنیم و هم گل می فروشیم گلها را هم هر روز یک نفر می آید و به ما می دهد.
امیردیگر حاضر نیست در مورد زندگیش توضیح دهد و بچه ها را با خود جمع می کند می برد و لابلای ماشینها محو می شوند.

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم : انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon