فقط گزینه سیاسی روی میز است!
خبرگزاری تسنیم : این اعتقاد وجود دارد که باراک اوباما بسان دیگر همتایان آمریکایی در دوره دوم ریاست جمهوری خود به سیاست خارجی بیش از داخل توجه داشته باشد و در راس این توجهات پرونده هستهای ایران قرار دارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، مرکز تحقیقات «الجزیره» در پژوهشی به قلم «خلیل جهشان» به قضیه پرونده هستهای ایران، پس از انتخابات میپردازد و تاکید میکند که «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا در دومین مرحله از ریاستش بر کاخ سفید برخلاف مخالفت اسرائیل و محدود بودن زمان گفتوگو، به دنبال راهحلی برای پرونده هستهای ایران است.
وی در بخش اول، مطلب خود می نویسد: شواهد کنونی در واشنگتن حاکی از آن است که آمریکا تصمیم دارد، در آیندهای نزدیک باب گفتوگوهای دو جانبه را با ایران باز کند و مطابق گزینه دوم در تلاش برای تحریک ایران برای متوقف کردن برنامه هستهای خویش است؛ این سیاست بسان سیاست «چماق و هویج» است که در صورت مثبت بودن پاسخ ایران به این امر و پیشنهادهای جدید آمریکا، برخی تحریمها نیز به تدریج علیه ایران لغو میشود.
به عقیده برخی دیگر دیدگاه جدید آمریکا، از سویی در قبال موضوع هسته ای ایران و از سوی دیگر درباره مسائل موجود میان دو طرف، از کمی انعطاف و نرمش دیپلماتیک برخوردار شده است. در گذشته آمریکا این ارتباط را به شدت رد میکرد تا ایران را از هرگونه دستاورد سیاسی محروم کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، «جهشان» در بخش دوم، مطلب خود را اینگونه ادامه میدهد: میتوان از دیدگاه جدید آمریکا با عنوان «از چاله در آمدن و به چاه افتادن» یاد کرد، یعنی «از چاله مجازاتها و تحریمها درآمدن و به چاه قید و بندهای برنامه هستهای افتادن». و احتمال دارد آمریکا پیشنهاد دیگری چون ادامه فعالیتهای هستهای کنترل شده را بدهد و در مقابل بخواهد عملیات غنیسازی کاهش یابد.
شایعات منتشر شده در روزنامه نیویورک تایمز در ماه اکتبر مبنی بر این بود که آمریکا برای اولین بار به منظور انجام گفتگوهای مستقیم پیرامون برنامه هستهای ایران با این کشور به توافق اساسی رسیده است. برخلاف دیدگاه اسرائیل، اوباما معتقد است که بحران ایران می تواند راهحل سیاسی داشته باشد. این شایعات برسر چند دیداری است که در دوره اول ریاست جمهوری اوباما بین مسؤولان آمریکایی و همتایان ایرانی و با شرکت برخی مسؤولان کاخ سفید و نزدیک به اوباما و با نظارت معاون اصلیاش «والری گرت» انجام شد.
سخنگوی رسمی کاخ سفید هرگونه توافق نهایی آمریکا و ایران را به منظور باز کردن باب گفتوگوهای دو جانبه انکار کرد. اما تمامی مسؤولان حکومتی بر استقبال از چنین گفتوگویی پافشاری کرده و برای انجام دیدارهای دو جانبه با مسؤولان ایرانی اعلام آمادگی میکنند.
«هیلاری کلینتون»، وزیرخارجه آمریکا در پایان هفته گذشته تصریح کرد که این کشور درصورت آمادگی ایران، دوباره آماده انجام گفتوگوهای مستقیم دو جانبه با این کشور است. کلینتون در ادامه مدعی شد: چنانکه ایران آمادگی خود را برای اعتمادسازی بین دو کشور ابراز دارد، آمریکا نیز آماده است پاسخی همانند آن بدهد.
اظهارات کلینتون با پاسخ قاطع «علی اکبرصالحی»، وزیر خارجه ایران مواجه شد.
*دیدگاه اسرائیل درباره ایران و نقش آن در منطقه
اسرائیل، ایران را نظامی سرسخت و دشمنی خطرناک برای موجودیت خود می داند که امنیت این رژیم و سیاستهای آن را در منطقه و بیرون آن به شدت تهدید میکند. چنانکه ایران را به اجرای عملیات تروریستی متهم کرده و آموزش و تأمین مالی بسیاری از جنبشها و گروههای تروریستی[مقاومت] چون حزبالله، و ... را بدان نسبت میدهد.
علاوه بر این، تلآویو مدعی است که ایران دارای برنامه هستهای مخفی و گستردهای با اهداف نظامی است که امنیت و ثبات و آسایش تمامی جهان و به ویژه امنیت اسرائیل و یهودی بودن آن را تهدید میکند. با توجه به این امر، بیش از ده سال است که اسرائیل با هدف توقف فعالیتهای هستهای ایران در تلاش برای رودررویی مستقیم با این کشور است. اسرائیل در حملات آشکار و سری از انواع روشهای دیپلماتیک و نظامی و مخابراتی استفاده نموده و از تحریمهای جهانی سخت و شدیدتر علیه ایران حمایت می کند.
چنانکه اسرائیل در ترور کارشناسان داخل و خارج ایران دست داشته و برای نفوذ در تأسیسات هستهای با سازمانهای امنیتی سایر کشورها همکاری کرده و تاسیسات کامپیوتری ایران را از طریق اینترنت هک و به تعطیلی کشانده است. بنابر گزارش رسانههای آمریکا اقدامات اخیر به «بازیهای المپیک» ملقب شده است.
به نظرمیرسد، معاهده کاملی پیرامون جلوگیری ایران از برنامه هستهای، میان اسرائیل و آمریکا وجود دارد. اما همپیمانان برای رسیدن به این هدف مشترک، بر سر تعدادی از سیاستها اختلاف دارند. هدف واحد اما تصمیمات و شیوههای گوناگونی وجود دارد. بنابراین اسرائیل سخت معتقد است که رویکرد آمریکا در قبال ایران ضعیف و غیرجدی است، زیرا آمریکا همواره به دنبال راه حل سیاسی بوده و تسلیم فشارهای اسرائیل برای حمله به ایران نمیشود.
طی انتخابات آمریکا، شاهد حملات غیرمعمول اسرائیل به اوباما و دولتش بودیم و این دخالتی آشکار در امور داخلی آمریکا به شمار میرود و واشنگتن به هیچ کشور دیگری اجازه چنین کاری را نمیدهد. روشن است که اسرائیل سیاست مجازات و تلاشهای دیپلماتیک آمریکا در قبال ایران را غیرمفید میداند که تا کنون در متوقف ساختن برنامه هستهای این کشور موفق نبوده است.
بسیاری از فرماندهان اسرائیلی اشاره کردند که آنان تحمل این را ندارند که آمریکا رویکردهای غیر نظامی را تجربه کند، چرا که اسرائیل به تنهایی و با همه شیوههای موجود آماده رویارویی با ایران است.
پس از سخنرانی نخست وزیر اسرائیل در سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر، اختلافات بین واشنگتن و تلآویو شدیدتر شد.
هیلاری کلینتون در سخنانش گفت که کشورش هیچ «ضرب الاجلی» را برای متوقف ساختن برنامه هستهای ایران، بر آن تحمیل نمیکند.
وی افزود: «همه گزینهها روی میز قرار دارند، ولی ما به گفتوگو و اقدامات دیپلماتیک اعتقاد داریم».
ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا افزود: آمریکا و اسرائیل چشم انتظار تهدید ایران هستند و هرکدام از آنها جدول زمانی گوناگونی دارد.
بسیاری از اختلافات سیاسی آمریکا و اسرائیل ناشی از این است که به عقیده آمریکا هنوز ایران تصمیم نهائی را برای گسترش تسلیحات هستهای نگرفته است؛ این درحالی است که به عقیده اسرائیل این تصمیم از مدتها پیش گرفته شده و ایران برای رسیدن به اهداف نظامی- هستهای خود جهش بزرگی کرده است.
*پیامدهای رابطه آمریکا و ایران برای امنیت و ثبات منطقه
پیروزی یا شکست آمریکا در حل بحران هستهای ایران، بطور کلی درحفظ امنیت و ثبات خاورمیانه و علی الاخصوص در منطقه خلیج فارس مسأله مهمی بشمار میآید. پیامدهای رابطه آمریکا و ایران تنها شامل مناطق مجاور ایران نخواهد شد، بلکه اوضاع بسیار حساس سوریه، عراق، یمن، لبنان، و فلسطین را تحت الشعاع قرار خواهد داد. به همین جهت آمریکا در راستای ادامه این بحران و متشنج شدن آن و به خطر افتادن امنیت ناپایدار منطقه، بینهایت نگران است.
ازسویی دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس اهمیت زیادی به گسترش این برنامه میدهند، چرا که تأثیرات مستقیم و طولانی مدت آن بر اوضاع داخلی آنها و منطقه تاثیر می گذارد. اما کشورهای شورای همکاری خلیج[فارس] برخلاف اهتمام مشترکشان در باره تهدید بودن ایران، از ترس ابعاد سیاسی و راهبردی برنامه هستهای ایران و آینده این کشور در منطقه، برسر بهترین شیوه برای مواجهه با این بحران اختلاف نظر دارند.
بنابر اذعان ناظران، و اظهارات علنی و غیر علنی شورای همکاری خلیج فارس، برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس موافق حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران بوده و برخی دیگر از فرجام این اقدام و پیامدهای منفی آن برای منطقه بیم دارند. در حقیقت، کشورهای منطقه از همه گزینههای ارائه شده برای حل بحران آمریکا و ایران در هراس هستند، چرا که هرکدام از آنها هزینهای هنگفت در بردارند.
در صورتی که آمریکا به تنهایی یا بطور مشترک، گزینه نظامی و حمله به ایران را برگزیند، کشورهای حوزه خلیج فارس از تایید اجباری جنگ جدید در منطقه هراسان میشوند، چون ابعاد آن در آینده مشخص نیست. کارشناسان نظامی و تحلیلگران راهبردی مراکز مطالعاتی آمریکا پیشبینی میکنند که ایران تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم خود را بر ضد منافع غرب در منطقه عملی میکند.
فهرست پایگاههایی که ایران در صورت تهدید شدن آنها را هدف قرار خواهد داد، بدین شرح است:
• نیروها و پایگاههای آمریکا در منطقه خلیج فارس.
• تأسیسات نفتی منطقه و به ویژه پایگاههای سوخت رسانی به غرب.
• اهداف نظامی و غیر نظامی اسرائیل و از جمله آن تأسیسات هستهای دیمونا و غیره.
تن دادن به راه حل نظامی نه تنها برای ایران که برای کشورهای ذی نفع و عموما منطقه فاجعه بزرگی خواهد بود. کارشناسان هزینههای حمله نظامی را صدها میلیارد دلار شامل تجهیزات و آموزش پیشبینی میکنند، در حالیکه نتایج مورد انتظار بسیار محدود بوده و کسی پایان برنامه هستهای ایران را برآورد نمی کند؛ و شاید این حمله برنامه را فقط به مدت دو تا چهار سال به عقب بیندازد، اما هزینههای جنگ و زیانهای ناشی از آن در منطقه چندین برابر بیشتر از کشورهای غربی خواهد بود.
هزینههایی که بر اثر هزینههای مستقیم جنگ و زیانهای مادی که از توقف احتمالی تولید و صادرات نفت و رکود فعالیتهای تجاری در منطقه ناشی خواهد شد. بنابراین، به نظر میرسد گزینه سیاسی یعنی گشودن باب گفتوگوها بین آمریکا و ایران بهترین انتخاب بوده و کمترین ضرر را برای منافع کشورهای منطقه داشته باشد. البته، این گزینه نیز با مشکل مواجه خواهد شد. به همین جهت، امکان موفقیتآمیز بودن آن به دلایل زیر محدود است: بی اعتمادی دو طرف به همدیگر و اختلاف اسرائیل و اطرافیانش با آمریکا.
انتهای پیام/