اجرای مدل تربیتی قرآن توسط پیامبر زیربنای ساخت مدینه فاضله بود
خبرگزاری تسنیم : حجت الاسلام والمسلمین طائب گفت: پیامبر اسلام در فرصت کوتاهی موفق شد که یک جامعه الگو و مدینه فاضله بوجود بیاورد چراکه پیامبر مدل تربیتی قرآن را در جامعه اجرا کرد.
به گزارش خبرنگار آئین و مذهب خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام و المسلمین مهدی طائب در دومین شب از محرم در ادامه منبر سبک زندگی خود به تشریح مسئله ربوبیت خداوند و تاکید «رب» بودن خدا در قرآن پرداخت.
وی در ابتدا گفت: پیامبر اسلام در فرصت کوتاهی موفق شد که یک جامعه الگو و مدینه فاضله بهوجود بیاورد چرا که پیامبر مدل تربیتی قرآن را در جامعه اجرا کرد و جامعه نیز آن را دریافت که این موفقیت تنها در جامعهای شکل میگیرد که سعادت هدف آن است.
طائب در خصوص اهمیت سعادت به روایتی اشاره کرد و گفت: فرد بزرگی از عالمان یهود خدمت پیامبر اسلام آمد و گفت: در تورات داریم که خداوند به هر پیامبری میفرستد امر میکند که از اهلش جانشینی را معین کند. خداوند نیز 7بار در زمان آن رسول و 7بار هم در زمان آن وصی، جامعه را امتحان میکند؛ حال میخواهم بدانم که آن جامعه درنهایت و بعد از آن وصی چه خواهد شد؟
پیامبر اسلام در پاسخ به این عالم یهودی فرمودند که اگر جامعه در این آزمایشها موفق شوند، به سعادت میرسند.
طائب در ادامه گفت: سعادت از دیدگاه اسلام این است که آخرت انسان آباد باشد و البته مسیر آبادانی آخرت چیزی جز این دنیا نیست. دنیا و آخرت یک حرکت واحدند که یکی ختم به دیگری میشود اما تجلی حرکات و اعمال در این عالم، خودش را در آخرت نشان میدهد.
وی افزود: تربیت اسلامی دنبال این است که انسانها به سعادت برسند که حصول این امر وابسته به دو عاملِ "اصول حاکم" و "ریزرفتارها" است و اگر این دو کامل شود، میشود تجلی آن را در چهرههایی نظیر علی ابن ابیطالب(ع) و امام حسین(ع) مشاهده کرد.
حجتالاسلام و المسلمین طائب با تاکید بر اینکه اصل اول، توجه به ربوبیت حق است، گفت: قرآن از خداوند تعابیر مختلفی چون الله، خالق، رب و... دارد اما بیشترین مطلبی که خداوند در قرآن بر آن تاکید کرده است، حضور فعلیاش در این دنیا است که این همان اثبات رب بودن است.
وی تصریح کرد: آیا این عالم همانند چیزی است که یهودیها به آن اعتقاد دارند و میگویند که خداوند خلق کرده و رها کرده است؟ بهخاطر اثبات نادرستی این ادعاست که کلمه "رب" در قرآن باندازه "الله" استفاده شده است.
طائب با اشاره به اینکه تمام انبیا ربوبیت حق را بیان کردند، گفت: زمانی که پیامبر اسلام توسط مشرکان مورد انکار قرار گرفت، ایشان در جواب آنها فرمودند که پروردگار من خداست و رب من مرا هدایت کرده است. زمانی که هود نبی هم تحت فشار اطرافیان قرار گرفت و در حالی که به ایشان وعده پول و ثروت برای دست کشیدن از عقایدش میدادند، در پاسخ به حرفها و وعده آنها فرمود: اگر خدایی که رب من است، راه درست را به من نشان داده و رحمتش را بر من عطا کرده است رها کنم، شما خدای دیگری میشناسید که مرا کمک کند؟
وی افزود: حضرت یوسف نیز پس از طی مراحلی از چاه تا کاخ، تحمل هفت سال زندان و ... در نهایت به قدرتی در مصر دست یافت. زمانی که پدر و مادر یوسف نزد او در مصر آمدند، به او سجده کردند و در اینجا حضرت یوسف گفت: ای پدر! این تاویل رویای من است؛ رب من این امر را محقق ساخته است. این حرف بمعنای آن است که حضرت یوسف از ابتدا تا زمانی که در مصر به قدرت رسید، دستی را میبیند که او را هدایت کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین طائب تاکید کرد: اگر در عالم هم چنین دیدگاهی حاکم بود آیا اصلا مشکلی میان مردم پدید میآمد؟ برخی این مساله را با جبر و اختیار مخلوط میکنند و به آن شبهه وارد میکنند، اما باید بدانیم که فرد درستکار و خلافکار هر دو در دایره ربوبیت خداوند اعمال خود را انجام میدهند اما یکی درست استفاده میکند و دیگری غلط استفاده میکند.
وی در ادامه به تشریح روایتی از تجلی ربوبیت خداوند پرداخت و گفت: "ظهری" از روات بزرگ اهل سنت است که اصالتا ناصبی است. وی در حادثه کربلا در مدینه ماند و وقتی امام سجاد(ع) به مدینه برگشتند، ظهری قاضی القضات شده بود.
ظهری بواسطه حکم اشتباهی که با صدور آن فردی را اعدام کرده بودند، بسیار حالت روانی بدی پیدا کرده بود و مایوس و ناامید راهی قبرستان شد و پیش خود میگفت که من قطعا جهنمی هستم. هرکسی پیش او میرفت تا او را از قبرستان برگرداند نمیتوانست او را مجاب کند تا اینکه امام سجاد(ع) به سراغ او میروند و میگویند: اینکه تو از رحمت خدا مایوس هستی بسیار بدتر از حکم غلطی است که صادر کردهای. یاس از رحمت خدا راه حلی ندارد. اما می توانی بواسطه حکم اشتباهت نزد خانواده فرد معدوم بروی و از آنها حلالیت بطلبی و پول خون او را پرداخت کنی.
با این سخنان حضرت علی ابن الحسین(ع)، ظهری کمی آرام گرفت و از قبرستان برگشت.
مدتی بعد درحالی که ظهری کنار امام سجاد نشسته بود، فردی از ارادتمندان حضرت نزد امام آمد و گفت که اوضاعم خراب است و 400دینار بدهکارم درحالی که نهایت درآمد روزانهام 5 درهم است.
ظهری میگوید که دیدم علی ابن الحسین(ع) به پهنای صورت گریه میکند و وقتی از ایشان دلیل گریهشان را پرسیدم، فرمودند: گریه میکنم بخاطر این مصیبت که مومنی نیازمند است و من چیزی ندارم تا گرفتاری مومنی را برطرف کنم.
ظهری بههمراه فرد دیگری از جانب حضرت مرخص شدند و رفتند. فرد همراه ظهری در راه به او گفت: اینها[اهل بیت] که ادعا دارند مشکلات عالم با یک دعایشان حل میشود، چگونه است که به 400دینار محتاج شدند؟ فرد بدهکار که پشت آن دو در حال حرکت بود نزد حضرت آمد و شرح ماوقع را بازگو کرد. حضرت که روزه بودند، دستور دادند تا افطاری و سحریشان را بیاورند. دو قرص نان آوردند که حضرت آنها را به فرد نیازمند دادند و گفتند که انشاءالله با این دو قرص نان مشکل تو حل شود. آن فرد میگوید که در راه از بازار ماهی فروشها میگذشتم و یک قرص نانم را با آخرین ماهی فرد ماهیفروش عوض کردم و در مسیر خانه، نان دیگرم را با مقداری نمک معاوضه کردم.
فرد بدهکار روایت کرده است که وقتی به خانه رسیدم، شکم ماهی را خالی کردم و دیدم پر است از مروارید و فردای آنروز، مرواریدها را به قیمت 400 دینار فروختم و نزد امام زینالعابدین(ع) رفتم و ماجرا را شرح دادم. امام سجاد(ع) نیز در پاسخ به این فرد و با اشاره به ماجرایی که میان ظهری و همراهش اتفاق افتاده بود، فرمودند: به خدا قسم اینها "امر" خدا و "امر" اولیا را نمیدانند. به سعادت نمیرسی مگر آنکه تسلیم خدا باشی(بپذیری که خداوند رب است) و ترک کن اینکه به خدا بخواهی بگویی که برای من چه چیز را محقق کن.
حجتالاسلام و المسلمین طائب در پایان منبر شب دوم محرم خود گفت: علامه طباطبایی می گوید که عالم امر، عالمی است که همراه با اراده تحقق آنی وجود دارد و این یعنی حضرت سجاد(ع) میخواهد بفهمانند که در عالم، یک رب وجود دارد.
انتهای پیام/