احتمال پایان برتری تکنولوژی نظامی آمریکا
خبرگزاری تسنیم : اشاعه تکنولوژیهای پیشرفته در سایر مناطق جهان باعث شده آمریکا دیگر نتواند به عنوان قدرت برتر و بلامنازع در این حوزه ابراز وجود کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ؛ پایگاه اینترنتی خبری تحلیلی AOL defense در مقالهای به قلم سیدنی فردبرگ با اشاره به اشاعه تکنولوژی در سرتاسر جهان به مساله افول برتری تکنولوژیکی آمریکا پرداخته و استدلال میکند که نباید به این نوع برتری بیش از اندازه متکی بود.
به باور نویسنده در شش دهه گذشته آمریکا میتوانست به خود ببالد که قدرت اول اقتصادی و تکنولوژیکی جهان است. اما اکنون ارتش آمریکا به آیندهای در ورای سال 2030 مینگرد که در آن انتظار میرود تولید ناخالص داخلی چین از آمریکا پیشی بگیرد.
در یکی از سمینارهای اخیر ارتش در مورد "روندهای راهبردی"، تعداد زیادی از افسران نظامی و کارشناسان غیرنظامی به بررسی جهانی پرداختند که در آن آمریکا ممکن است علاوه بر برتری اقتصادی، بخش عمدهای از برتری تکنولوژیکی خود را نیز از دست بدهد.
یک افسر خارجی در سمینار گفت: "از تکنولوژی خیلی انتظار نداشته باشید، ممکن است روزی مجبور شوید در شرایط برابری تکنیکی یا حتی ضعف تکنیکی بجنگید!"
حتی در ایام تاریک دهه 1950، که شوروی یک اقتصاد روبه رشد و یک ارتش بسیار قدرتمند داشت و در مسابقه فضایی گوی سبقت را از آمریکا ربوده بود، آمریکاییها همیشه میتوانستند روی سلاحهای برتر خود به عنوان یک وزنه تعادل در مقابل این برتری شوروی حساب کنند.
تکنولوژی بهتر الزاما نمیتواند به پیروزی بر دشمنان مصمم و زیرک کمک کند (کره، ویتنام، عراق یا حتی افغانستان را در نظر بگیرید)، اما چیزی است که آمریکا همیشه روی آن حساب کرده و در تمامی سطوح مناقشات آن را به نفع خود فرض نموده است.
با این حال تا سال 2030، برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم، که در آن جتهای Me-262 و تانکهای پانتر آلمانی از هواپیماهای ملخی و تانکهای شرمن آمریکایی پیشی گرفتند، نیروهای آمریکایی ممکن است مجبور به مواجهه با دشمنی گردند که سلاحهای بهتری در اختیار دارد.
در سند چشمانداز راهبردی ارتش آمریکا، که چند روز پیش منتشر شد، اینگونه عنوان شده است که سرمایهگذاری در عرصه تکنولوژی از سوی دشمنان بالقوه، باعث میشود برتری حسابشده در مقابل نیروهای آمریکایی به یک تهدید جدی مبدل گردد.
این موضوع که تکنولوژی نظامی، از موشک تا GPS، به سرعت در سرتاسر جهان اشاعه مییابد، چیز جدیدی نیست. این هم موضوع جدیدی نیست که برخی فکر میکنند آمریکا در سال 2030 از نظر تکنولوژی عقب خواهد افتاد. اما متفکرین برجسته نگران آنند که دشمنان بالقوه، بویژه چین، برتری تکنولوژیکی آمریکا را در چند حوزه کلیدی از بین برده، یا حتی از آن سبقت بگیرند.
اندرو کرپینویچ (Andrew Krepinevich)، رئیس مرکز پرنفوذ ارزیابیهای راهبردی و بودجهای، میگوید " در تعیین این موضوع که چه کسی در سال 2030 برتری نظامی-تکنیکی را در اختیار خواهد داشت، عوامل بسیاری دخیل هستند.
من احتمال میدهم که برتری با ما باشد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد." وی افزود "ما هنوز بهترین دانشگاهها را دارا بوده و از فرهنگی پویا و کارآفرین برخورداریم که دائما در حال ابتکار و بازآفرینی است" – هرچند بیشتر دانشجویان دانشگاههای آمریکایی از خارج میآیند و پس از اتمام تحصیل به کشور خود بازمیگردند.
وی در ادامه گفت" با این حال برتریهایی که آمریکا از زمان پایان جنگ سرد به آنها متکی بوده، در حال افول هستند. بویژه ما در حال از دست دادن موضع برترمان در زمینه هدایت دقیق هستیم."
مرکز ارزیابیهای راهبردی و بودجهای در مورد تهدید استفاده از کپی تکنولوژی هدایت دقیق آمریکا بر روی راکتها، توپخانه، خمپارهها و موشکها، بارها به سیاستگذاران هشدار داده است.
در سال 1991 که بمبهای هوشمند آمریکا دنیا را متحیر ساختند، چنین تکنولوژیای بسیار گران و مدرن محسوب میشد، اما امروزه با قیمت ارزان و به آسانی در دسترس است. در مورد پهپادها نیز نگرانی مشابهی وجود دارد، چرا که چین، ایران، و حتی حزبالله تحت حمایت ایران، اکنون با پهپادهای شناسایی خود آزمایشاتی را انجام میدهند.
پهپادهایی که برای شناسایی هدف، و سلاحهای هوشمندی که برای نابودی آن اهداف استفاده میشدند، در واقع چشم و مشت ماشین نظامی آمریکا در دوره پس از جنگ سرد بودهاند. اگر دشمنان بتوانند این ترکیب را کپی نمایند، در این صورت پایگاههای هوایی، بنادر و پایگاههای عملیات پیشدستانه آمریکا که به مدت چندین دهه زیربنای توسعه توان نظامی آمریکا بودهاند، به شکلی وحشتناک آسیبپذیر خواهند شد.
رادارهای پیشرفته و موشکهای سطح به هوا میتوانند تهدیدی برای هواپیماهای پنهانکار ما باشند، همانهایی که زمانی گلولههای نقرهای نامرئی تلقی میشدند. هر چند موشکهای ضدهوایی دوش پرتاب در مقابل جنگندههای پنهانکار بیفایده هستند، اما میتوانند هواپیماهای ترابری و بالگردها را (که برای تحرک نظامی بسیار ضروری هستند) زمینگیر کنند.
هکرها و سیستمهای ایجاد پارازیت میتوانند کنترل پهپادها را مختل نمایند. در یکی از بازیهای جنگی شبیهسازی شده در تابستان امسال، یک درگیری هوایی و دریایی با یک دشمن کاملا مسلح به کشته شدن (شبیهسازی شده) حدود 500 نیروی آمریکایی و ائتلاف در هفته اول انجامید.
کرپینویچ و مرکز ارزیابیهای راهبردی و بودجهای استدلال میکنند که راه مقابله با پهپادها و تسلیحات هدایت دقیق دشمن استفاده از انرژی هدایت شده یا به عبارتی "لیزر" است. موشکهای ضدموشک کنونی، مانند پاتریوت، از موشکهای هدف خود فقط اندکی سریعتر هستند، اما به طور قابلتوجهی گرانتر بوده و فقط یک بار میتوان آنها را شلیک کرد.
در مقابل، لیزرهای ضدموشک میتوانند پرتاب های مهاجم را با سرعت نور ساقط نمایند، و مادامی که منبع برق وجود داشته باشد میتوان آنها را به دفعات نامحدود شارژ کرد. اما لیزر هنوز به یک سلاح آماده برای نبرد تبدیل نشده است، و همچنین دشمنان خبره ممکن است راههایی برای مقابله با آنها بیابند.
افسر خارجی حاضر در کنفرانس ارتش گفت " شما آمریکاییها در جستجوی راهحلهای فنی نوعی تعصب فرهنگی دارید، و آن به این شکل است که فکر میکنید برای تمامی مشکلات میتوانید راهی ابداع کنید.
اما تکنولوژی هم محدودیتهای خود را دارد، و همانطور که دیدیم "انقلاب در امور نظامی" و تاکتیکهای "شوک و وحشت"، که دونالد رامسفلد به آنها میبالید، در آرام ساختن افغانستان یا عراق ناکام ماندند. وی در ادامه گفت: من با پیشرفت استفاده از تکنولوژی مخالف نیستم، اما تجربیات اخیر نشان میدهند که برتری تکنولوژیکی قابلتوجه مزیت تاکتیکی خیلی زیادی بوجود نمیآورد."
با مشاهده شکستهای تکنولوژیکی اخیر، نظیر توقف برنامه "سامانه نبرد آینده"، متفکران نظامی – حتی زمانی که به آینده دوردست پس از 2030 میاندیشند – دیگر روی تکنولوژیهای انقلابی حساب نمیکنند.
سرهنگ کوین فلیکس (Col. Kevin Felix)، اخیرا در یک میزگرد عنوان کرده بود که خیلیها معتقدند ما نیروهای روباتیکی خواهیم داشت که با برخورداری از هوش مصنوعی به صورت مستقل عمل خواهند کرد.
اما وی، که رئیس بخش جنگ آینده TRADOC (فرماندهی آموزش و دکترین نیروی زمینی ارتش آمریکا) است، پس از مشورت با کارشناسان در سمینار روندهای راهبردی، با پایین آوردن سطح انتظارات از قابلیتهای روباتهای جنگی گفت "ما از آنها استفاده خواهیم کرد، اما محدودیتهایی وجود خواهند داشت. ترمیناتوری در کار نیست!"
کیت واکر، رئیس مرکز تلفیق توانمندیهای TRADOC، پس از سمینار مذکور در گفتگو با گزارشگر AOL Defense گفت "اینکه تکنولوژی محدودیتهای خود را دارد، و این موضوع که دیگران ممکن است با ما برابرای کرده یا از ما پیشی بگیرند، به این معنا نیست که آمریکا باید هزینه کمتری برای پژوهش اختصاص دهد، کاملا برعکس. به هنگام بلاتکلیفیهای راهبردی، مانند امروز، دانش و تکنولوژی آخرین چیزی است که باید آن را کنار بگذارید."
مساله دیگری که وجود دارد این است که چند تکنولوژی کلیدی، مثل لیزر، برای سرمایهگذاری تعیین شده و در مورد بقیه صرفهجویی گردد، که آن هم کار آسانی نیست. یک کارشناس غیرنظامی شرکت کننده در این سمینار گفت "اگر فقط بخواهیم به سه یا چهار حوزه بپردازیم، خود را در معرض خطر بزرگی قرار خواهیم داد، زیرا اینجا هیچ کس نمیداند آن سه یا چهار حوزه کدامها باید باشند."
آینده به هیچ وجه معلوم نیست، و پس از سالها تلاش برای همپا بودن با نیازهای جنگی زمان حال، ارتش تفکر نظاممند را بتازگی شروع کرده است. در سال 2012-2011 نیروی زمینی مجموعهای از بازیهای جنگی، مطالعات و سمینارها در مورد مناقشات آتی برگزار کرد، اما منظور آنها سال 2020 بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، واکر به AOL Defense گفت "سال گذشته تلاش کردیم از نو شروع کنیم، زیرا فکر کردن در مورد آینده را فراموش کرده بودیم." تنها در پاییز امسال بود که ارتش نگاه به آیندهای ماورای سال 2030 – که در آن پیشرفت چین و اشاعه تکنولوژی باعث دگرگونی جهان خواهد شد – را آغاز کرد.
اما اگر ارتش نتواند آینده را پیشبینی کند، و اگر نتواند روی تکنولوژی حساب کند، پس روی چه چیزی میتواند حساب کند؟ بر اساس سند چشمانداز راهبردی ارتش، "نیروی زمینی باید از بزرگترین موهبت خود بهره ببرد، یعنی رهبران و سربازان باتجربهای که طی ده سال گذشته درسهای ارزشمند آموخته و تجربیات بینظیری کسب کردهاند"
اقتصاد و تکنولوژی یک کشور در زمان جنگ اهمیت بسیاری دارد، اما آنها به تنهایی به پیروزی نمیانجامند. تبدیل پتانسیل تکنولوژیکی و اقتصادی به قدرت نظامی مستلزم برخورداری از کارشناسان نظامی و غیرنظامی متفکر در حوزه امنیت ملی است.
کرپینویچ سخنان خود را با این تشبیه ادامه میدهد که اکنون مثل دوره بین دو جنگ جهانی است، که در آن همه از دانش هوانوردی، سیستمهای مکانیزه، و رادیو برخوردار بودند؛ اما برندگان بزرگ جنگ آنهایی بودند که توانستند این تکنولوژیها را به بهترین شکل با اهداف نظامی سازگار کنند.
یکی از معروفترین این برندگان البته آلمان نازی بود. ایده موسوم به "حمله رعدآسا" (Blitzkrieg) با تلفیق هواپیماها، تانکها، کامیونهای تدارکات، و مخابرات رادیویی در یک ماشین جنگی پرسرعت، لهستان، فرانسه و بیشتر روسیه را در نوردید.
امپراتوری ژاپن در تکنولوژی ناو هواپیمابر، که توسط بریتانیا ابداع شده بود، خبره گردید و در پرل هاربر به شکلی ویرانگر از آن استفاده کرد. اما آمریکا نیز نیروهای هوایی، دریایی و زرهی خود را در دهههای 1920 و 1930 به آزمایش گذارده بود. و از بین تمام کشورهای جهان فقط آمریکا از تاکتیکها و تکنولوژیهای جنگ آبی-خاکی برخوردار بود و اهمیت آنها نیز در صحنههای اقیانوس آرام و نورماندی به اثبات رسید.
آن کار فکری، آزمایش و سرمایهگذاری باعث پیروزی آمریکا در مقابل رقبایی شد که تکنولوژیشان حداقل به خوبی تکنولوژی خود ما بود. این همان نوع از تفکر آیندهنگرانه، تحت محدودیتهای مالی مشابه، است که امروز ارتش میخواهد آغاز کند.
انتهای پیام/