جنون آنی یا جنون تاریخی؟!

تیراندازی

خبرگزاری تسنیم : کشتارهای دسته‌جمعی که اخیرا مردم آمریکا را هدف گرفته‌اند نه یک جنون آنی بلکه تاریخی طولانی هستند که هنوز هم ادامه دارد و تکرار می‌شود.

به گزارش تسنیم، گلن فورد، تحلیلگر آمریکایی، طی مقاله‌ای در پایگاه خبری تحلیلی "اینفورمیشن کلیرینگ هاوس" به طور اجمالی به واکاوی مساله کشتار در جامعه آمریکا پرداخته و آن را حاصل نژادپرستی نهادینه شده در این جامعه معرفی می‌کند. وی می‌نویسد:

به عنوان کسی که در آمریکا به دنیا آمده است، با تماشای فیلم‌های کابویی بزرگ شدم که نقطه اوج آنها زمانی بود که سفیدپوست‌ها در یک واگن قطار محاصره شده، سرخ‌پوست‌ها را با شلیک از اسب‌هایشان می‌انداختند تا اینکه در انتها هیچ سرخ‌پوستی زنده نمی‌ماند.

سرخ‌پوست‌ها زمانیکه تیر می‌خوردند از درد نمی‌نالیدند؛ بلکه فقط می‌مردند. در مورد ژاپنی‌های چشم‌بادامی نیز اینگونه بود؛ آنها در حالیکه در صفوف پیاپی به سمت مسلسل‌های آمریکایی یورش می‌بردند، بیدرنگ ساکت و بیجان روی زمین می‌افتادند. تقریبا به نحوی مشخص بود که این مراسم کشتار سینمایی برپا گردیده بود تا اجتناب‌ناپذیری پیروزی نهایی نژاد سفید بر نژادهای تیره‌تر را به تصویر بکشد.

این جریانات در واقع حکم شیر مادر را برای ملت سفید آمریکا داشتند. قتل عام درونمایه مذهب ملی آمریکا را شکل می‌دهد. این مذهب مراسمی از پیشروی همراه با نسل‌کشی در سرتاسر قاره‌ای است که قبلا انسان‌های بیچاره دیگری در آن سکونت داشتند.

لطفی که آمریکا به فرهنگ اروپا کرد این بود که از "همه ملت‌های اروپا" دعوت کرد به سواحل آمریکا آمده و به شهروندان "سفید" آنجا تبدیل گردند؛ شهروندانی که جایگاهشان بواسطه پستی اجباری سیاهان و باقیماندگان سرخپوستان تعریف می‌شد. مراسم سوزاندن سیاهان به صورت فستیوال‌های عمومی بزرگ با شرکت هزاران نفر سازماندهی می‌شد تا بر حق جمعی سفیدها برای ارتکاب قتل مهر تایید بزند. این انحصارطلبی در زمینه خشونت چیزی بود که آنها را به آمریکایی‌های سفید مبدل می‌ساخت.

سیاست خارجی آمریکا انعکاسی از ریشه‌های این ملت و سیر تکاملی آن در تبدیل شدن به قلدری است که به خودش اجازه می‌دهد هر وقت اراده کرد دست به کشتار بزند. کشتار یک میلیون فیلیپینی در اواخر قرن بیستم؛ بمباران هوایی روستاهای هائیتی در کمتر از یک نسل پس از آن؛ نابودی هسته‌ای بدون توجیه دو شهر در پایان جنگ جهانی دوم؛ کشتار دو میلیون کره‌ای چند سال پس از آن؛ کشتار سه میلیون ویتنامی در دهه پس از آن؛ و کشتار 6 میلیون کنگویی از سال 1996 بدین سو، و خیلی‌های دیگر که همگی به اسم برتری تمدن آمریکایی قتل عام شدند. این کشتارها در واقع افیون توده‌های آمریکایی‌ است.

از چنین فرهنگی انتظار تولید چه نوع انسانی می‌رود؟ انجیل می‌گوید "آنها را از روی قتل‌عام‌هایشان خواهید شناخت". جالب است که قتل عام‌های امروزی پدیده‌ای تقریبا منحصر به سفیدهاست. با این حال تعداد کمی از سفیدها این سوال را می‌پرسند که "مشکل آمریکای سفید چیست؟

" به نظر می‌رسد که آمریکای سفید فاقد ظرفیت خودآزمایی است. این جامعه از درک این واقعیت ساده عاجز است که فرهنگی که نابودی ملل دیگر را جشن می‌گیرد، از ارزش‌های انسانی بی‌بهره است. و در انتها علیه خود خواهد شد.

این تنها درسی است که از نیوتاون، کلمباین و آرورا می‌توان آموخت. همان نقص فرهنگی بازار هنگفتی را برای بازی‌هایی همچون "کیش قاتل" (Assassin’s Creed) بوجود می‌آورد که جدیدترین نسخه آن قتل‌های انفرادی و گروهی را با حوادث مربوط به جنگ انقلابی آمریکا در می‌آمیزد.

کودکان آمریکایی تمام روز می‌توانند به شبیه‌سازی قتل عام بپردازند و در حین انجام آن احساس میهن‌پرستی و باهوشی کنند. در بازی کیش قاتل تیمی از آدمکش‌ها از نژادهای مختلف حضور دارند – که علت آن هم احتمالا احترام به آن مرد خرمایی رنگ حاضر در کاخ سفید است که فهرست نهایی مقتولین را در اختیار دارد. این بازی معادل امروزی همان فیلم‌های کابویی دوران جوانی من است. همان مرض است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان