شهادت محمد ابی بکر و تولد فیض کاشانی و سالروز سینما
خبرگزاری تسنیم : شهادت "محمد بن ابی بکر، تولد "ملامحمد محسن فیض کاشانی ، به نمایش درآمدن اولین فیلم جهان و سالروز ایجاد سینما وامضای نخستین قانون اساسی ایران توسط "مظفرالدین شاه" از وقایع امروز است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از راسخون، تقویم تاریخ 8 دی 1391 خورشیدی برابر با 14 صفر 1434 هجری و 28 دسامبر 2012 میلادی به شرح ذیل است:
تغییر نام خبرگزاری پارس به خبرگزاری جمهوری اسلامی (1360ش)
خبرگزاری یا آژانس خبری پارس به عنوان خبرگزاری رسمی ایران، در سال 1313 ش به عنوان یکی از واحدهای تحت نظر وزارت امور خارجه تأسیس شد. آژانس پارس در سال 1319 ش که اداره کل انتشارات و رادیو به وجود آمد، از آن وزارت به این اداره منتقل گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نام خبرگزاری پارس به خبرگزاری جمهوری اسلامی تغییر یافت و کار خود را وسعت بیشتری بخشید. این خبرگزاری در آغاز دفتری بیش نبود ولی در حال حاضر دستگاهی مجهز است که آخرین خبرهای ایران و جهان را اعلام مینماید.
امضای نخستین قانون اساسی ایران توسط "مظفرالدین شاه" با نام نظامنامه سیاسی (1285ش)
نخستین قانون اساسی مشروطه با نام نظامنامه سیاسی که توسط اولین مجلس شورای ملی ایران در 51 ماده تهیه و تدوین شده بود، در هشتم دی ماه 1285 ش به امضای پادشاه وقت ایران، مظفرالدین شاه قاجار، رسید و مظفرالدین شاه، خود پس از ده روز درگذشت. قانون اساسی امضا شده توسط شاه، در برگیرنده خواست واقعی مردم و علما نبود و اصولاً بدون وقت کافی و با عجله به طور عمده در جهت مسائل مجلس شورای ملی تدوین شده بود. این قانون همچنین از بسیاری مسائل مهم و اساسی دیگرِ حقوقی که میباید در آن مطرح میشد، بیبهره بود. از سوی دیگر، روشنگریهای روحانیت که در صف مقدم نهضت و مبارزات مشروطیت حضور داشتند، علیرغم کارشکنیهای مداوم درباریان، شرایطی را به وجود آورد که پس از مرگ مظفرالدین شاه، در همان آغاز سلطنت محمدعلی شاه، کمیسیونی در مجلس شورای ملی به منظور تهیه متمم قانون اساسی تشکیل شد. متمم قانون اساسی سرانجام در 107 ماده تصویب و در 15 مهر 1286 ش به امضای محمدعلی شاه قاجار رسید. قانون اساسی مشروطه در طول سالهای متمادی، به ویژه در دوره رژیم دیکتاتوری پهلوی، دستخوشِ تغییر و تحول بسیار شد، به طوری که در زمان محمدرضا پهلوی، چندین بار، اصول آن تغییر یافت و یا مواردی به آن اضافه شد. حذف و اضافه این اصول، معمولاً به ضرر حاکمیت مردم و اسلام بر کشور و در جهت تثبیت سلطه استبدادی پهلوی بود. دگرگونی اصول مهم قانون اساسی اولیه، از عوامل انحراف نهضت مشروطیت بود. در نهایت با طلوع آفتاب پرشکوه انقلاب اسلامی، قانون اساسی کشور نیز مورد بازنگری کلی قرار گرفت و قانون اساسی فعلی جایگزین آن شد.
اجتماع بزرگ مردم در میدان بهارستان تهران برای ملی شدن نفت و آزادی مطبوعات (1329ش)
پس ازآن که از اول تیرماه سال 1329 ش، مجلس شورای ملی برای رسیدگی به مسأله نفت، کمیسیون خاصی را تعیین نمود، بحث بر سر ملی کردن نفت بر سر زبانها افتاد و این مسأله پس از مدتی به طور جدی مطرح شد. در این میان، سپهبد رزمآرا، نخست وزیر رژیم پهلوی، به شدت با ملی شدن نفت مخالفت ورزید و ایران را ناتوان از استخراج و تولید نفت معرفی کرد. به دنبال نطق نخستوزیر و نیز وزیردارایی وقت در مجلس مبنی بر عدم توانایی مردم ایران در استخراج و فروش نفت، در روز هشتم دی ماه 1329 ش، آیتاللَّه سید ابوالقاسم کاشانی، رهبر مذهبی و پیشوای بزرگ مردم، طبق دعوت عام از همگان خواست تا درباره تصمیمگیری در مسأله نفت در میدان بهارستان تهران اجتماع نمایند. در این اجتماع عظیم، ناطقین با رهنمودهای آیتاللَّه کاشانی، نطقهای آتشینی ایراد نموده و دولت و شرکت نفت را مورد انتقاد قرار داده، تنها راه نجات ملت ایران را ملی کردن صنعت نفت دانستند. مطبوعات نیز به تبعیت از پیشوای روحانی خود، مقالات اساسی خود را به ملی کردن نفت اختصاص دادند. این تجمعات در روزهای ششم بهمن و دوازدهم بهمن آن سال نیز تکرار شد ولی باز هم نخست وزیر با آن مخالفت نمود. سرانجام با اعدام انقلابی رزمآرا توسط جمعیت فداییان اسلام در 16 اسفند آن سال، مجلس رأی به ملی شدن صنعت نفت ایران داد و دست اجانب به ویژه انگلستان از این نعمت خدادادی کوتاه شد.
تصویب قانون اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (1359ش)
در اجرای اصل یکصد و هفتاد و پنجم قانون اساسی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سازمانی است مستقل و مستقیماً زیر نظر قوای سهگانه: قضاییه، مقننه و مجریه و بدین منظور هر یک از قوا یک نماینده تعیین و به صورت شورای سرپرستی سازمان را اداره خواهند نمود. (ماده 1 قانون اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مصوب 8/10/1359)
شهادت شهید جعفر گمنام (1359ش)
شهید جعفر گمنام در سال 1335ش در شهرستان فردوس چشم به جهان هستی گشود. او تحصیلاتش را در مدارس نمونه فردوس به پایان رسانید. وی استعداد سرشاری در زمینه کارهای فنی و کشاورزی داشت. شهید گمنام، در خانوادهای مذهبی و پیرو سیره ائمه اطهار (ع) رشد و تربیت پیدا کرد و از نظر اخلاقی بسیار بلندنظر و دارای رفتار و اخلاقی نیکو و همتی بلند بود. بنا به اظهارات دوستان و آشنایان شهید، او در دوران تحصیل خود به الگویی واقعی از یک جوان شایسته در میان دوستان و همسالانش تبدیل و معروف شده بود. از جمله فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی این شهید بزرگوار میتوان به خدمات و فعالیتهای وی در پایگاه بسیج شهید شیخیزاده اشاره کرد که زمینهای برای استخدامش در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان فردوس فراهم آورد. شهید، علاقه خاصی به انقلاب اسلامی داشت و نسبت به حفظ ارزشهای آن احساس مسئولیت میکرد لذا به هنگام شروع جنگ تحمیلی برای حفظ همین دستاوردها و اعتقاداتش درحالیکه هنوز مدت زیادی از تهاجم صدامیان به مرزهای ایران اسلامی نگذشته بود، به جبهههای نبرد حق علیه باطل عازم شد و مدتی کوتاه از حضورش در جبهه نمیگذشت که بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه نخاع بهشدت مجروح و بر اثر همین جراحت شدید شهد شهادت را در تاریخ هشتم دیماه سال 1359 هجری شمسی در سن بیست و چهار سالگی نوشید... شهید جعفر گمنام، نمونه ایثار و فداکاری و از جان گذشتگی بود؛ بهطوریکه فقط 8 ماه پس از ازدواجش در شیرینترین روزهای آغازین زندگی، لباس رزم و جهاد در راه خدا را به تن کرد و شیرینی آخرت را به شیرینی دنیا ترجیح داده و جزو اولین گروه شهدای شهرستان فردوس شد. شهید گمنام همچنین، نخستین شهید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در خراسان است که خانواده و بازماندگانش، بارها بههمین دلیل طی سالهای گذشته، مورد بازدید و دلجویی مسئولان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان قرار گرفتهاند. از شهید جعفر گمنام، یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
شهادت شهید سیدعلیرضا حسینی (1360ش)
شهید سیدعلیرضا حسینی در سال 1337ش در خانوادهای مستضعف و مذهبی در شهر تهران چشم به جهان هستی گشود و از کودکی با اسلام ناب محمدی (ص) انس گرفت. از زمانی که سیدعلیرضا خود را شناخت، ارزشهای معنوی را بر مادیات ترجیح میداد و با خلوص نیت، خویشتن را مهیای خدمت به خلق مینمود. اوجگیری مبارزات شکوهمند امت مسلمان ایران، مصادف با فعالیتهای انقلابی چشمگیر او بود. تکبیرگویان در راهپیماییها سینهاش را سپر میکرد و شبها با پخش اعلامیه و شعارنویسی به مبارزه ادامه میداد. میگفت: «انقلاب اسلامی باعث شد تا من به زندگی از دید دیگری نگاه کنم.» از اینرو، پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، با همه نیرو خود را در خدمت آن قرار داد. در بسیج مستضعفین فعالانه شرکت داشت و بهعنوان سرپرست بسیج نیروگاه منتظر قائم، به کارکنان این نیروگاه فنون نظامی را میآموخت و آنان را برای مقابله با دشمنان انقلاب آماده میکرد. در انجمن اسلامی نیروگاه نیز شرکت داشت و همچنین یکی از اعضای هیأت اجرائی اتحادیه کارکنان نیروگاه منتظر قائم بود. در سنگر مساجد هم فعالانه حضور داشت و از اعضای گروههای مقاومت مساجد بود و در جهت خود کفایی و استقلال اقتصادی کشور و از میان برداشتن آثار رژیم ستمشاهی، در جهاد سازندگی نیز فعال بود و بهسبب تعهد و پشتکار فراوانش، مسئولیت جهاد سازندگی نیروگاه محل کارش را نیز بر عهده داشت. در مقابله با دسائس گروهکهای ضد انقلاب و وابسته به شرق و غرب، به کردستان عزیمت کرد و پس از بازگشت از آنجا، با برپا کردن نمایشگاهی، جنایات گروهکهای آن منطقه را به تصویر کشاند. بهدنبال تجاوز مزدوران بعثی به خاک میهن اسلامی، داوطلبانه به جبهه عزیمت نمود و در این باره گفت: «من نمیتوانم به خودم بقبولانم که برادرانم در مرزها شهید شوند و من به کارهای روزمره مشغول باشم.» پس از بازگشت از جبهههای نبرد حق علیه باطل، کماکان بار سنگین مسئولیتهای فراوانش را با عزمی استوار با سختی به دوش کشید و بهویژه پس از گسترش جنایات منافقین در مبارزه با آنها، با نهادهای انقلابی و دادستانی انقلاب همکاری نزدیک داشت و در همه سنگرهای اسلام، سنگرنشینی مقاوم و استوار بود. فعالیتهای انقلابی و صادقانه شهید حسینی، کینه و عداوت منافقین، این مزدوران خودفروخته آمریکا را برانگیخت؛ بهطوریکه آنان بارها وی را تهدید به مرگ کرده بودند. خودش میگفت: «میدانم درصدد هستند که مرا از بین ببرند، ولی من از اینها باکی ندارم.» عاقبت سحرگاه سهشنبه هشتم دیماه سال 1360 هجری شمسی، دو تن از تروریستهای منافق که در کمین او نشسته بودند، وی را هنگامی که به قصد سر کار رفتن از منزل خارج شده بود، به گلوله بستند. شهید حسینی، این سلاله پاک رسولالله (ص) در آغوش خواهر خود، جان به جانآفرین تسلیم کرد.
شهادت "محمد بنابی بکر" از یاران امام علی(ع) در مصر توسط معاویه (38 ق)
محمد بن ابی بکر ابن ابی قَحافه، یکی از یاران وفادار امام علی(ع) بود که مادرش، اسماء دختر عُمِیس پس از ابوبکر با امام علی(ع) ازدواج کرد. او از کودکی در دامان علی(ع) تربیت شد و به شایستگی، مهر علی در دلش جای گرفت. از این رو، وی از حواریّون و اصحاب خاصِّ آن حضرت شد و مورد عنایت ویژهی امام قرار داشت. محمد در جنگ جمل در رکاب امیرالمؤمنین بود که از جانب امام به حکومت مصر انتخاب شد. امّا مردم مصر از دَرِ نیرنگ با او وارد شده و در این هنگام، سپاه معاویه به فرماندهی عمروعاص بر مصر تاخت در حالی که مردم مصر، علیه او شورش کردند. جنگ شدیدی روی داد تا این که لشکر محمد بن ابی بکر رو به ضعف نهاد. سرانجام، محمد دستگیر و به فجیعترین وجهی به شهادت رسید. او علاوه بر شجاعت و شهامتِ زایدالوصفی که داشت، از علم و درایت و فهم و فراست و زهد و عبادتِ فوقالعادهای برخوردار بود. امیرالمؤمنین علی(ع)، چون خبر شهادت محمد بن ابی بکر را شنید، سخت بیتابی نمود و چندین بار در خطبههای خویش، وی را به این صفات میستود.
رحلت "ابن شدّاد" فقیه و مورخ مسلمان (632 ق)
ابوالمحاسن بهاءالدین مشهور به ابن شدّاد در سال 539 ق در موصل به دنیا آمد و در دوران کودکی قرآن را حفظ کرد. سپس علومی چون حدیث، تفسیر و قرائت قرآن را فراگرفت و در این رشتهها مهارت بسیار یافت. ابن شداد بعد از طی این مراحل، در مدرسهی نظامیهی بغداد، به تدریس پرداخت و در همین دوران بود که ابن خلکان، مورخ مشهور مسلمان، از محضر درس وی بهرههای بسیار بُرد. ابن شداد پس از چندی، برای کسب دانش بیشتر به سرزمینهای مختلف اسلامی سفر کرد و هنگامی که به شام رسید، کتابی را که دربارهی جهاد و آداب و احکام آن نوشته بود به صلاحالدین ایوّبی هدیه کرد. دوستی بین ابن شدّاد و صلاحالدین ایوبی همچنان ادامه یافت و او همچون مشاور و مورخ، در تمام سفرها به خصوص در جنگهای معروف صلیبی، همراه صلاح الدین بود. این دوستی موجب شد که ابن شداد بتواند شرح مستند وقایع دوران صلاح الدین ایوبی را بنویسد. یکی از همین نوشتهها - که بیشک اهمیت بسیاری در زمینهی تاریخ نگاری دارد - کتاب النّوادِرُ السُّلطانیه نام دارد. همچنین دَلایِلُ الاحکام در احادیث فقهی در چهار جلد و العَصا دربارهی حضرت موسی(ع) از دیگر آثار اوست. ابن شداد در 93 سالگی درگذشت.
تولد "ملامحمد محسن فیض کاشانی" محدث، عالم و مفسر بزرگ مسلمان (1007 ق)
ملامحمدمحسن بن شاه مرتضی کاشانی، حکیم، محدث، مفسر، متکلم، عارف و شاعر در کاشان متولد شد. او پس از فراگیری دورهی مقدمات، از محضر دو استاد بزرگ عهد خود در شیراز به نام سید ماجد صادقی بحرانی و ملاصدرای شیرازی بهره گرفت. ملامحسن کاشانی پس از مدتی به تَشرَّف دامادی ملاصدرا رسید و عنوان فیض را برگزید. تألیفات او را تا 200 اثر ذکر کردهاند که از مهمترین آنها میتوان به تفسیر صافی، نوادِرُالاخبار، الوافی، الانوار و الاسرار و کتاب علمُ الیقین اشاره کرد. هم چنین ملامحمد باقر مجلسی (صاحب بحارالانوار)، سید نعمتاللَّه جزایری، قاضی سعید قمی، ملامحمد صادق و... و دهها عالم فاضل، از جلمه شاگردان فیض کاشانی میباشند. ملامحسن در 1091 ق در 84 سالگی در کاشان بدرود حیات گفت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
درگذشت میرزا "عبدالرحیم ایروانی" عالم اسلامی (1294 ق)
رحلت فقیه بزرگ "شیخ محمدتقی بجنوردی" عالم و فقیه بزرگ (1314 ق)
آیت اللَّه حاج شیخ محمدتقی بجنوردی، عالمی شهیر و فقیهی باتقوا بود. او از حاکمان و دنیاداران دوری میگزید و در میان مردم جایگاهی بس رفیع داشت. گفتهاند، نمازها را با تأنّی بسیار میخواند و در آنها سورههای بزرگ را قرائت مینمود. آیت اللَّه بجنوردی مجالس با شکوهی در منزل خود برای بزرگداشت و تجلیل از حضرت امام حسین(ع) و اقامهی مراسم عاشورا برپا میکرد، که همچنان بیش از یک قرن است که ادامه دارد و هر ساله برپا میشود. این عالم عامل، که آثار و برکاتی از ایشان دیده شده است، پس از فوت، در حرم مطهر رضوی(ع)، در نزدیک درگاه ورودی به مسجد گوهرشاد مدفون گردید.
مرگ "کوندامین" ریاضی دان شهیر فرانسوی(1774م)
کوندامین، ریاضیدان، سیاح و مهندس معروف فرانسوی در سوم مه 1701م در پاریس به دنیا آمد. وی گرچه تحصیلات مرتبی نداشت ولی به سبب علاقه فراوانی که به جفرافیا و ریاضیات پیدا کرد، به مطالعه درباره این علوم پرداخت و دانشمند مشهوری شد. کوندامین در سال 1735م به همراه دانشمندان آکادمی علوم فرانسه، درصدد شناختن شکل حقیقی کره زمین برآمد. این تلاش به کشف برآمدگی خط استوا و فرو رفتگی دو قطب شمال و جنوب انجامید. همچنین کوندامین در رأس یک گروه علمی، برای اندازهگیری یک قوس نصف النهار کره زمین و با هدف تلاش برای شناخت شکل زمین به کشور پرو در امریکای جنوبی که در نزدیکی خط استوا بود، رفت و طی ده سال این عمل را به انجام رساند. کوندامین سرانجام در 28 دسامبر 1774م در 73 سالگی درگذشت.
کشف اکسیژن توسط "ژوزف پریسْتْلی" شیمیدان انگلیسی (1774م)
ژوزف پریسْتْلی، شیمیدان معروف انگلیسی طی آزمایشهای خود موفق شد تا در 28 دسامبر 1774م، گاز اکسیژن را کشف کند. اکسیژن گازی بیرنگ، بی بو و نامرئی است که نزدیک به نیمی از اتمهای جهان را شامل میشود. پریستلی، از گرما دادن اکسید جیوه قرمز به وجود اکسیژن پی برد، اما به اهمیت آن واقف نشد و بعدها دانشمندان دیگر آن را اکسیژن نامیدند. اکسیژن نقش مهمی در حیات آدمی ایفا میکند چرا که به هنگام تنفسْ، به درون بدن میرود و با غذا ترکیب میشود. حاصل این عمل، تولید انرژی است که در راه زنده ماندن و کار کردن مصرف میگردد. اکسیژن موجود در هوا باعث میشود اشیاء هنگام گرم شدن بسوزند؛ حتی بدن انسان از سوختن خفیف اکسیژن نیرو میگیرد و توان کار پیدا میکند. هیچ شیء بدون وجود اکسیژن آتش نمیگیرد و با شعلهور شدن شیء، گازهای حاصل از آن، با اکسیژن موجود در هوا ترکیب میشوند که در نتیجه، نور و روشنایی به وجود میآید.
پایان اولین دوره جمهوری فرانسه پس از تاج گذاری ناپلئون (1804م)
شکلگیری انقلاب کبیر فرانسه در اواسط سال 1789م به تزلزل پایههای امپراتوری در این کشور انجامید و پس از وقوع حوادث متعدد، به سرنگونی رژیم پادشاهی و اعلام حکومت جمهوری در سپتامبر 1792م منجر شد. از این رو، از بیست و دوم سپتامبر این سال، دوره اول جمهوری اول فرانسه معروف به دوره کنوانسیون آغاز شد که در طی آن، کمیته نجات ملی زمام امور را در دست گرفت و با راهاندازی دادگاههای انقلابی و اعدام هزاران نفر، دوران خونبار ترور و وحشت آغاز شد. اما این دوران دیری نپایید و با شورش مخالفان علیه رهبران آن، در اوایل 1795م به پایان رسید. در این زمان، کنوانسیونْ کمیتههای نجات ملی را منحل کرد و در اوت همین سال، قانون اساسی جدیدی را تصویب نمود. بر این اساس، کنفوانسیون برای اداره امور کشور، یک هیأت مدیره پنج نفری انتخاب کرد که تا سال 1799م به مدت چهار سال بر فرانسه حکومت کرد و این دوران به دوره حکومت هیأت مدیره یا دیراکتوار معروف شد. با این حال، رئیس هیأت مدیره با اختیارات وسیعی که در مدت حکومت بر فرانسه داشت به پادشاه جمهوری، شهرت یافت. رواج فساد در اواخر حکومت هیأت مدیره و بحرانهایى که بر اثر هرج و مرج داخلی و جنگهای خارجی بروز کرده بود، زمینه را برای انقلاب تازهای فراهم ساخت. در این حالْ، مجلس قانونگزاری که به مجلس پانصد نفری معروف بود، تغییراتی در ترکیب هیأت مدیره داد، ولی بحران ادامه یافت و در چنین شرایطی بود که ناپلئون بُناپارت، یکی از فرماندهان ارشد ارتش، با تمهید مقدمات قبلی، در روز نهم نوامبر 1799م با یک کودتای نظامی زمام امور را به دست گرفت. مجلس پانصد نفری ابتدا در برابر ناپلئون مقاومت کرد، ولی سربازان ناپلئون نمایندگان مخالف را از تالار جلسه بیرون کردند و باقیمانده نمایندگان که مرعوب شده بودند، طرح پیشنهادی ناپلئون برای تشکیل یک حکومت کنسولی را پذیرفتند. به موجب این طرح، هیأت مدیره پنج نفری به هیأت کنسولی سه نفری تبدیل شد و ناپلئون بُناپارت در مقام کنسول اول فرانسه، مقدمات اعلام امپراتوری خود را در پنج سال بعد فراهم ساخت. این امر نقطه پایان انقلاب فرانسه و آغاز دوره سوم جمهوری اول فرانسه معروف به دوره کنسولا بود. در دوران حکومت کنسولی، ناپلئون همراه با ادامه فتوحات نظامی خود دست به اصلاحات عمیقی زد که از آن جمله میتوان به تدوین یک قانون اساسی جدید برای فرانسه، تنظیم یک مجموعه قوانین، تأسیس نخستین بانک دولتی فرانسه و تثبیت وضع اقتصادی کشور اشاره کرد. با این اصلاحات، ناپلئون میتوانست خود را وارث و دنبالکننده هدفهای انقلاب فرانسه و یا به قول طرفدارانش، ناجی انقلاب بخواند. ولی واقعیت امر این است که این ناجی انقلاب، از همان روز کودتا در فکر به دست گرفتن قدرت مطلقه بود. دومین گام ناپلئون برای رسیدن به قدرت مطلقه، تجدیدنظر در قانون اساسی سال 1800م و تصویب قانون جدیدی در اوت 1802م بود که مقام او را به عنوان کنسول مادامالعمر تثبیت مینمود و مجالس قانونگزاری را عملاً تابع او میساخت. دو سال بعد ناپلئون تصمیم گرفت در قالب امپراتور فرانسه، رژیم سلطنتی موروثی را به فرانسه بازگردانَد و این تصمیم را در یک همهپرسی از تصویب مردم گذراند. در نهایت، ناپلئون در دوم دسامبر 1804م به عنوان امپراتور فرانسه تاجگذاری کرد و بدین ترتیب دوره جمهوری اول فرانسه، 26 روز بعد در 28 دسامبر به پایان رسید.
تولد "وودرو ویلسون" بیست و هشتمین رئیس جمهور امریکا (1856م) (ر.ک: 3 فوریه)
توماس وودرو ویلسون (به انگلیسی: Woodrow Wilson) (زاده: 28 دسامبر 1856، در گذشته: 3 فوریه 1924) بیست و هشتمین رئیس جمهور ایالات متحده بود که از سال 1913 تا 1921 در این مقام باقی ماند. ویلسون در سال 1919 دچار یک نوع بیماری که موجب فلج شدن وی گردید شد و فعالیتهایش محدود شدند. مهمترین ابتکار وی ایجاد جامعه ملل پس از پایان جنگ جهانی اول بود که دارای 14 ماده بود این پیمان اگرچه چندان نتیجه بخش نبود و حتی خود آمریکا نیز به آن نپیوست، ولی زیربنای ایجاد سازمان ملل متحد پس از پایان جنگ دوم جهانی شد.
به نمایش درآمدن اولین فیلم جهان در پاریس و سالگرد ایجاد سینما (1895م)
نیمه دوم قرن نوزدهم، یکی از پربارترین دورانها برای اختراعات و اکتشافاتی است که آثار و نتایج آن در قرن بیستم هم برجای ماند. به طوری که بسیاری از پیشرفتهای علمی و صنعتی و پزشکی در قرن بعد که چهره جهان را تغییر داد در واقع ادامه و تکمیل اختراعات و اکتشافات نیمه دوم قرن نوزدهم است. اختراع سینما نیز مربوط به اواخر قرن نوزدهم بود. اولین نمونه فیلم یا تصاویر متحرک به وسیله ادیسون مبتکر معروف امریکایى ساخته شد و او در سال 1888م این اختراع خود را در امریکا ثبت کرد ولی آن را تعقیب ننمود و به کارها علمی دیگر پرداخت. در این زمان یک مخترع فرانسوی به نام لویى لومْیِر این فکر را دنبال کرد و در سال 1895م چند صحنه از وقایع روزمره و نمایشهای کوتاه کمدی را فیلم برداری نمود. او در روز 28 دسامبر آن سال این فیلم را در یک سالن کوچک زیرزمینی در پاریس به معرض نمایش گذاشت. این نمایش با استقبال فراوانی روبرو شد و طی چند سال، نخستین سالنهای سینما در پاریس و لندن و نیویورک شروع به کار کردند. ولی فیلمهایى که طی این سالها به معرض نمایش گذاشته میشد، ترکیبی از نمایشهای کوتاه و صحنههای زندگی روزمره یا مناظر طبیعی به صورت صامت و بیصدا بود و سینما در سالهای قرن بیستم رونق بیشتری یافت. در سالهای بعد، دستگاههای پیشرفته برای ضبط و نمایش آثار سینمایی ساخته شد و به تدریج سینماهای متعددی با استانداردهای نوین، در تمامی کشورها دایر گردید.
روز ملی "نپال"
کشور نپال در دامنه کوه هیمالیا، در مرتفعترین نقطه جهان و بین پرجمعیتترین کشورهای جهان یعنی چین و هند قرار گرفته است. مساحت این کشور آسیایى 147/181 کیلومتر مربع و جمعیت آن نزدیک به 24 میلیون نفر میباشد. پیشبینی میشود که جمعیت نپال تا سال 2025م در حدود 38 میلیون نفر گردد. پایتخت نپالْ کاتْمانْدو نام دارد و واحد پول آن روپیه نپال است. بیش از 75% مردم نپال پیرو مذهب هندو هستند و به زبان نپالی صحبت میکنند. از شهرهای مهم نپال، پوخارا، بیرات نگر و لالیت پور است. نپال تا سال 1769م که به صورت کشور واحدی درآمد به امیرنشینهای کوچکی تقسیم شده بود که فرمانروایان آنْ، مقام سلطنت و رهبری مذهبی کشور را توأمان در اختیار داشتند. نپال تا نیمه قرن بیستم کشوری دور افتاده و منزوی بود و فقط از طریق هند یا انگلستان با دنیای خارج ارتباط داشت. در سال 1953م صعود نخستین کوهنوردان جهان به قله "اورست" که در کوههای هیمالیا در کشور نپال واقع شده است توجه جهانیان را به این کشور فراموش شده جلب کرد. نپال یک کشور پادشاهی است که تا سال 1990م دارای حکومت مطلقه سلطنتی بود و مجمع ملی این کشور، نقشی جز تایید تصمیمات شاه و دولت منتخب او نداشت. در سال 1990م نسیم آزادیخواهی که در سراسر جهان وزیدن گرفته بود به این سرزمین دور افتاده هم رسید و احزاب و گروههای سیاسی که در نپال پا به عرصه وجود گذاشته بودند، تظاهرات بزرگی برای استقرار دموکراسی به راه انداختند. پادشاه نپال نیز سرانجام به انجام انتخابات آزاد با شرکت تمام احزاب سیاسی تن در داد و آزادیهای سیاسی نیز بیشتر شد. از نظر اقتصادی، نپال کشور بسیار فقیری است که عمده تولید ناخالص ملی خود را از از نظر اقتصادی، نپال کشور بسیار فقیری است که عمده تولید ناخالص ملی خود را از تولیدات کشاورزی به دست میآوَرَد. این کشور دارای قدمت تاریخی بوده و نظام سیاسی حاکم بر آن مشروطه سلطنتی با دو مجلس قانونگزاری است.
انتهای پیام/