سریال‌های ما به روز نیست چون روند ساخت طولانی است


صدا وسیما

خبرگزاری تسنیم : باید اعتماد متقابلی بین سینماگران و مدیریت فرهنگی برقرار شود و همه در کنار یکدیگر قرار بگیرند نه مقابل هم!

روح‌الله حجازی تاکنون تله فیلم‌های «سفرنامه خواب»، «ماه جبین»، «آواز خاک»، «اگر باران ببارد»، «سپیده، «سایه»، «ستاره» و... را در مقام کارگردان و فیلم «کمی دورتر» که جایزه بهترین تله فیلم از جشنواره جام‌جم را دریافت کرده در مقام تهیه‌کننده ساخته است. او در حال حاضر دومین اثر بلند سینمایی‌اش «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» را پس از «در میان ابرها» روی پرده اکران دارد. فیلمی که اگر به آن عمیق و کارشناسانه نگاه کنیم می‌بینیم که در میان فیلم‌های حال حاضر موضوع متفاوتی دارد و به نوعی دیگر به مسائل روز جامعه که خیلی‌ها با آن درگیرند پرداخته و آن را از زوایای دیگر مورد بررسی قرار داده است. لازم به ذکر است فیلم اول «در میان ابرها» در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی فیلم اول را دریافت کرد.

نام فیلم شما شباهت زیادی به فیلم «زندگی خصوصی» حسین فرح بخش دارد. ابتدا این نام را شما انتخاب کردید یا ایشان؟

پروانه ساخت فیلم ما سه ماه قبل از فیلم ایشان صادر شده بود. زمانی که ما از این جریان مطلع شدیم اعتراض خود را به گوش مسئولان رساندیم و در نهایت مجبور شدیم برای اینکه نام فیلم را تغییر ندهیم شکایت کنیم و از مراجع قانونی اقدام کردیم.

با توجه به اینکه اکثر فیلم‌ها با نام‌های یک یا نهایتاً دو بخشی همراه است، چه شد که این نام را برای فیلم انتخاب کردید؟

همانطور که گفتم انتخاب نویسنده اثر بود و من با توجه به سهمی که در این فیلم داشتم باید بگویم که همه داستان در این اسم خلاصه شده است و خود میم نیز به نوعی حرفی عمومی است و می‌تواند همه خانم‌ها و آقایان را در بر گیرد و شاید همین برای مخاطب استعاره‌ای باشد.

معمولاً وقتی مخاطبان این فیلم را می‌بینند در وهله اول تنها چیزی که به ذهن‌شان می‌رسد این است که کارگردان قصد به تصویر کشیدن سوء‌تفاهمات زن و شوهری را داشته!

به نظر من اصلاً تعریف غلطی است که بگوییم این فیلم به چه اشاره می‌کند. ممکن است همه تعاریف درست باشد و ممکن هم است که هیچ کدام درست نباشد. آنچه شما می‌گویید به داستان فیلم بر می‌گردد، زن به شوهرش سوءظن دارد و در جایی هم این قضیه برعکس می‌شود. این قصه است که درام را پیش می‌برد. حال همه تحلیل‌هایی که منتقدان و مخاطبان به این موضوع دارند (سنت، مدرنیته و...) در جای خود قابل احترام است.

خط داستانی ما در مورد آقایی بود که به واسطه ارتقای شغلی مشکلاتی برایش به‌وجود می‌آید. این خط اصلی داستان بود حالا به طبع آن هر فیلمسازی دغدغه‌هایش را وارد اثر می‌کند، حال چه بخواهد و چه نخواهد این اتفاق می‌افتد. اما اینکه بگوییم ما از ابتدا قصد داشتیم که آگاهانه درباره تقابل سنت و مدرنیته صحبت کنیم خیر چراکه این بحث خطرناکی است و اصلا خیلی سینمایی نیست. داستانی بود که دغدغه و مسئله هر سه ما در این کار شد و حالا می‌بینیم که از کنار آن بحث‌های دیگری هم به‌وجود آمده و هر فردی درباره آن به یک نکته اشاره می‌کند که بخشی از آن می‌تواند مسائل مربوط به داستان باشد و بخشی دیگر به لایه‌های زیرین مربوط است.

نظر شما چیست؟

در همان ابتدا با علی طالب‌آبادی ایده‌ای داشتیم که یک خطی‌اش به این صورت بود که مردی به واسطه ارتقای شغلی‌اش موقعیتش عوض می‌شود و تغییر می‌کند، حال در این شرایط می‌خواهد همسرش را هم تغییر دهد و پس از تغییر همسرش با او دچار مشکل می‌شود. بعد از طرح این قصه یک خطی مانند تمامی داستان‌ها مسائل دیگر هم کم‌کم به داستان اضافه می‌شد که در پرداخت به ما کمک می‌کرد. طبیعی است که اگر فیلمساز، قصه خوب داشته باشد ناخودآگاه دغدغه‌اش هم ایجاد خواهد شد، البته اگر دغدغه‌اش را هم تا حدودی داشته باشد.

فکر می‌کنید رسالت این فیلم چیست؟ آیا می‌تواند در این روزمرگی که تمام عناصر موجودمان درگیر سنت و مدرنیته‌اند، راه تعاملی را به مردم نشان دهد؟ یا فقط هشداردهنده است؟

به نظرم خیر. نه سینما و نه هنر هیچ‌کدام مطب دکتر نیستند که برای مردم نسخه بپیچند. سینما نمی‌تواند درمان کند، بلکه فقط همان‌طور که گفتید هشدار می‌دهد. در شرایط خوب یک فیلمساز یا یک هنرمند دردی را در جامعه می‌بیند که دغدغه‌اش می‌شود و او را درگیر خود می‌کند و تصمیم به ساخت آن می‌گیرد.

خیلی‌ها معتقدند در این فیلم بحثی روانشناختی مطرح شده است که تحلیل آن باید توسط جامعه‌شناسان صورت گیرد.

بله، در این فیلم هم یک بحث جامعه‌شناسی و روانشناختی مطرح شده که افراد خبره در این زمینه می‌توانند آن را تحلیل کنند و بر اساس آن راهکارهایی ارائه دهند که تا الان هم در رابطه با مسئله پیچیده‌ای که در این فیلم مطرح شده جامعه شناسان راه‌حل مناسبی نداشته‌اند. به عقیده من فیلمساز مثل یک دیده‌بان است که طرح موضوع می‌کند و دیگر نمی‌تواند روی سایر این مسائل تمرکز داشته باشد.

این فیلم دومین ساخته سینمایی شما بود. چطور شد که فیلمنامه کار به شما پیشنهاد شد؟

همراه علی طالب‌آبادی دو فیلمنامه نوشتیم و هیچ کدام مجوز نگرفت. در ابتدا طرح اولیه را با شفیعی و طالب آبادی مطرح کردم که موافقت شد.
نکته جالب این بود که تا الان دوستان این فیلم را از زوایای مختلفی بررسی کرده‌اند و هر کسی از ظن خود یار این اثر شده است . آن هم به این دلیل است که روی مسئله پیچیده‌ای مثل زندگی زناشویی دست گذاشته‌ایم که گستره وسیعی دارد و بارها هم می‌تواند جای بحث داشته باشد.

یکی از کاراکترهای اصلی این فیلم را ابراهیم حاتمی‌کیا بازی می‌کند. حضور او در این فیلم برای توجیه اقتصادی اثر بود یا... ؟

ایشان در سینمای ما وجاهت خود را دارند و اصولاً آدمی نیستند تا بخواهند برای فروش یک فیلم در آن بازی کنند. در اصل ما دنبال یک گزینه متفاوت برای این نقش بودیم که تا به حال بازی نکرده باشد و همچنین از عوامل پشت صحنه باشد. طی جلسه‌ای به این نتیجه رسیدیم که ایشان بهترین گزینه برای نقش گوهریان قصه ما هستند. در نهایت حاتمی‌کیا فیلمنامه را خواند، مسئله مطرح شده در آن را دوست داشت و لطف کرد و با ما همراه شد.

حمید فرخ ‌نژاد و مهتاب کرامتی همان آقا و خانم میم هستند که در این فیلم کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. دلیل انتخاب این دو بر چه اساسی بود؟

از همان ابتدا به یک زوج فکر می‌کردیم و بر همین اساس اگر یکی از زوجین به هر دلیلی نمی‌توانست با ما کار کند، بالطبع فرد دیگر هم حذف می‌شد. با توجه به سبقه فرخ‌نژاد فهمیده بودیم که یک سری از نکات ریز بازیگری را بهتر می‌تواند نشان دهد، مثل موقعیت‌هایی که ایشان جدی صحبت می‌کند و به دلیل آشنا بودن دیالوگ‌ها برای مخاطب، با اینکه کمدی هم نیستند، او را به خنده می‌اندازد و فرخ‌نژاد به خوبی از عهده این سبک نقش‌ها بر می‌آید. علاوه بر این او توانست دوگانگی‌ای که مدنظر ما بود را به خوبی نشان دهد. یکسری بازیگر‌ها تک هستند و ما نمونه‌شان را در سینما نداریم و یکی از آنها هم فرخ‌نژاد است. همچنین مهتاب کرامتی که توانایی‌هایش را با متفاوت ظاهر شدن در این نقش نشان داد. او بازیگر باهوشی است.

از چه نظر این زوج‌ها را در کنار هم قرار می‌دادید؟

یکسری فاکتورها بود که بنا به موضوعیت فیلم آنها را زوج گونه نگاه می‌کردم. یک زوج دیگر هم داشتیم اما به نتیجه رسیدیم که این دو نفر انتخاب درست‌تری هستند. معتقدم که در این قصه حمید فرخ‌نژاد و مهتاب کرامتی جواب می‌دادند و در فیلم بعدی‌ام که ادامه همین فیلم است هنگامه قاضیانی گزینه خوبی است، چرا که قصه و فضای آن فیلم تا حدودی با این فیلم فرق دارد. ریسک بزرگی است اما اول آقای شفیعی قرارداد را با بازیگران بستند و بعد نقش‌ها بر طبق بازیگران نوشته شد.

مسئله دیگری که در مورد فیلم وجود دارد این است که چرا مهتاب کرامتی مسئله بچه‌دار شدنش را پنهان می‌کند؟ و آیا در مدرنیته قرار گرفتن مانع از این موضوع می‌شود؟

بچه قبل از ارتقای شغلی به دنیا آمده و قصه از جایی آغاز می‌شود که ارتقای شغلی صورت گرفته است. درست است که بچه در قصه و در زندگی آنها جایی ندارد و خیلی جدی گرفته نمی‌شود و مرد قصه علاوه بر همسرش با بچه هم دچار چالش می‌شود. پس طبیعی است که اگر قرار بود بچه دیگری به جمع آنها اضافه شود باز دردسر تازه‌ای سر راهشان قرار می‌گرفت.
در حقیقت مرد قصه ما خودش هم نمی‌داند که چه می‌خواهد، هم می‌خواهد مدرن شود و هم اینکه نه!

تا الان استقبال مردم چطور بوده است؟

به نسبت مسائلی که از ابتدای سال برای اکران فیلم‌ها دیدیم خوب بوده اما به دلیل تعداد سالن‌های کمتری که به نسبت فیلم صدرجدولی داریم بالطبع فروش‌مان کمتر از آنها بوده و مطمئنم در شبکه نمایش خانگی بیش از اینها دیده خواهد شد. ضمن اینکه ما تبلیغات خوبی در سطح شهر نداشتیم و با توجه به دغدغه فرهنگی‌ای که فیلم داشت بیشتر مخاطبان خاص از اکران فیلم مطلع بودند.

در حال حاضر که وضعیت سینما دچار بحران شده است نظری در این‌باره ندارید؟

باید اعتماد متقابلی بین سینماگران و مدیریت فرهنگی برقرار شود و همه در کنار یکدیگر قرار بگیرند نه مقابل هم! الان حتی نهاد‌های فرهنگی هم روبه‌روی هم هستند و به عبارتی سنگرکشی کردند و نسبت به یکدیگر گارد گرفتند. بین فیلمسازها اختلاف افتاده که هیچ‌کدام از اینها به نفع سینما نیست و افرادی که مسبب این شرایط هستند بعدا متوجه می‌شوند که چه ضربه سنگینی به سینما زدند، ضربه‌ای که جبران‌ناپذیر خواهد بود.

ادامه این روند را چطور می‌بینید؟

دیگر سینمایی باقی نخواهد ماند. هرچند یکسری از افراد با این مسئله موافقند و عده‌ای هم مخالف. اما در هر شرایط هر چقدر هم که آثارمان دچار ضعف باشد حداقلش این است که زاییده تفکرات فیلمسازان این مرز و بوم است و به هر حال خیلی بهتر از آثاری است که از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شوند. اثر بومی هر چقدر هم که ضعف داشته باشد برای این کشور است.

در حال حاضر و برای جشنواره امسال فیلمی دارید؟

بله، فیلمی که به آن اشاره کردم، ادامه همین زندگی خصوصی آقا و خانم میم است به نام «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» که در مرحله تدوین است و امیدوارم به جشنواره فجر امسال برسد.

منبع: روزنامه جوان

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم : انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon