کتاب آلبوم عاشورا: انعکاسی از لحظه‌های حماسه‌‌آفرین سیدالشهداء(ع)

کتاب آلبوم عاشورا: انعکاسی از لحظه‌های حماسه‌‌آفرین سیدالشهداء(ع)

کتاب حماسه بزرگ حضرت سیدالشداء (ع) اثری است که عاشورا حسینی را به زیبایی به تصویر کششیده و شما را به دنیای عاشقان حسین وارد می‌کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا کتاب آلبوم عاشورا اثر «محبوبه زارع» با موضوع عاشورا حسینی اثری است که به زیبایی حماسه آفرینی حضرت سیدالشهدا (ع) را به تصویر کشیده است.

 این کتاب با استناد به منابع معتبر کهن، رویدادهای حماسه کربلا، امام حسین (ع) و یارانش را در روز عاشورا به تصویر می‌کشد. نوشتار حاضر در قالب نثری روان و ادبی به تبیین ویژگی‌های بارز شجاعت، مردانگی، ظلم‌‏ستیزی، ایثار، عرفان، توحید و خصایل والای انسانی در حادثه کربلا می پردازد.  حال در ادامه، بخش‌های برگزیده‌ای از این کتاب را منتشر و با انتخاب گزیده‌ای متفاوت و زیبا از کتاب، شما را با این کتاب آشنا می‌کنیم.

به مدینه وارد می­‌شوید، نگاهت به حرم پیغمبر می­‌افتد، کوچه‌­های مدینه حال غریبی دارند، حس می­‌کنی که تمامی سراها با زبان حال، نوحه‌سرایی می‌­کنند و در اندوه کربلاییان اشک می‌­ریزند، سکوت می­‌کنی و گوش می­‌دهی، در و دیوار شهر می­‌نالند و نجوا می­‌کنند: «ای مردم! در نوحه‌سرایی و شیون یاری کنید، چراکه آن رادمردانی که ما در فراقشان شیون می‌­کنیم، همدم شب‌ها و روزهای ما، روشنی بخش تاریکی شبانگاهان ما و سرمایه اقتدارمان بودند. چه شب­‌هایی که آنان با کرامت خود، ترس و هراس را از این شهر دور کردند. ای کاش ما آن انسان مصمم و توانایی بودیم که می‌­توانستیم بلاگردان جان آنان باشیم و تیزی شمشیرها را به جای آنان بر جان خود بپذیریم.

کاش می‌­توانستیم حرارت مرگ را از آنان دور کنیم و به خود نزدیک گردانیم! کاش می‌توانستیم میان آنان و آن سپاه پست و خشونت کیش، مانعی نفوذناپذیر پدید آوریم، کاش می‌­توانستیم تیرهای دشمنان را از آنان دور کنیم، ای کاش! ای کاش ... ». میان ناله‌های تمام کائنات، تو خسته تراز همگان و بلادیده تر از هر کس، زخمی و مجروح به طرف حرم پیغمبر(ص) حرکت می‌کنی. زن‌ها دور تو را می‌گیرند. همه به تسلیت تو جلو می‌­آیند، اما چه تسلیتی، به راستی چه چیز می‌تواند تو را آرام کند.

 چه تسکینی برای دل دردمند تو وجود دارد! حال زین العابدین (ع) را که خودت بهتر می‌­دانی. لحظه به لحظه با او زیسته‌ای و ثانیه به ثانیه با او نفس کشیده‌­ای. می‌­دانی که نه یک روز و یک سال، که او چهل سال تمام عزاداری حسین (ع) را بر دوش خواهد داشت. رسالتی زیبا و شیرین! پاک و مقدس! روزها را روزه می‌­گیرد و شب­‌ها را احیا. هنگام افطار، خادم سفره‌اش را پهن می‌­کند در حالی که با سوز درون می‌گرید، سخن می‌­گوید: «چگونه آب بنوشم، در حالی که پدرم را با لب تشنه شهید کردند! «امروز زین العابدین(ع)به صحرا آمده است، روی تخته سنگی مشغول عبادت است، سر به سجده گذارده، هزار مرتبه ذکر خدا را می‌گوید، سر از سجده برمی‌­دارد.

 خادم از او می­‌پرسد: «آیا وقت آن نرسیده که کمتر گریه کنید و از عزا به در آیید»! می‌فرماید: «وای بر تو! یعقوب پیامبر(ص) دوازده پسر داشت، یکی از آنها از جلوی چشمش پنهان شده بود، آن قدر گریست که مویش سپید شد و قامتش خمیده و چشمش نابینا، چگونه از من می­‌خواهی که گریه نکنم.

حال آن که پدر و برادران و عموها و دیگر عزیزانم را روی زمین قطعه قطعه دیدم، درحالی که سر به بدن نداشتند! به خدا سوگند! هر وقت به یاد فرزندان فاطمه (س) در روز عاشورا می­افتم، یا عمه ها و خواهرانم را می‌­بینم، داغم تازه می­‌شود و اشکم سرازیر»! خدا می‌­داند بر تو چه می­‌گذرد و تو چگونه هنوز هم بر زمین راه می­‌روی و با مردم سخن می‌­گویی. شگفتا از صبر تو و واحیرتا از شکیبایی‌­ات! هنوز هم آه تو در منظومه آفرینش، مولد طوفان­‌هاست و جاری کننده انقلاب­‌ها! سلام تو بر کربلا و درود کربلا بر تو!»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران