«بختک» نق کلیشه‌ای نمی‌زند

«بختک» نق کلیشه‌ای نمی‌زند

خبرگزاری تسنیم: «بختک» مستند بحث برانگیزی است و این بحث برانگیزی با گفت‌وگو با کارگردان فیلم بیشتر هم می‌شود. یک مستند اجتماعی با درونمایه‌های تلخ که دقیقا مرز تعمیم‌گرایی و پدیدارگرایی مستقل معضلات اجتماعی قدم می‌زند.

خبرگزاری تسنیم: «بختک» مستند بحث برانگیزی است و این بحث برانگیزی با گفت‌وگو با کارگردان فیلم بیشتر هم می‌شود. یک مستند اجتماعی با درونمایه‌های تلخ که دقیقا مرز تعمیم‌گرایی و پدیدارگرایی مستقل معضلات اجتماعی قدم می‌زند. گاهی اینطرف بام و گاهی آنطرف بام. محمد کارت مستندساز مهمی است. 

تسنیم: «بختک» به لحاظ فرم و موضوع به فیلم قبلی شما خیلی نزدیک است. آیا «بختک» ادامه فیلم «خون‌مردگی» است؟ دلیل تمرکزتان روی آن منطقه چیست؟

کارت: «بختک» فیلمی است که خودش قائم به ذات حرف‌های خودش را می‌زند و موضوع و روایتش مجزا با «خون‌مردگی» است. اما کسانی که «خون‌مردگی» را دیده باشند با توجه به این که هر دو از یک جغرافیا و فرهنگ حرف می‌زند حض بیشتری از شناخت منش کاراکترهای فیلم می‌برند.

در زمان تدوین «خون‌مردگی» به این فکر افتادم که فیلمی درباره خانواده آن قشر با محوریت زن بسازم و فیلم تلاش کند تا کندوکاو بیشتری در این سبک زندگی داشته باشد. با این انگیزه فضای کلی طراحی «بختک» شکل گرفت. کاراکتر‌ها از بین تعدادی گزینش و انتخاب شدند و پس از چند وقت معاشرت با آنها فیلم را شروع کردیم .

تسنیم: با یک فیلم نامه کامل سر صحنه رفتید یا فیلم در حین تصویربرداری و تدوین شکل گرفت؟

کارت: نه ما یک پلات کلی از طرحی که می‌خواستم انجام دهم داشتم سپس در طول تولید روایتم را پیدا کردم و آن را شکل دادم. در حقیقت از قبل تولید چیدمان و خط ربط روایتم مشخص نبود. در پلات کلی می‌دانستم که در مورد سه خانواده و متمرکز بر سه زن پیش خواهم رفت. چند روزی از شروع تصویربرداری گذشت تا نخ تسبیح روایت را پیدا کردم. بنا به اقتضاعات تولید و در حین تولید، روایت فضا شکل گرفت و به هم مرتبط شد.

تسنیم: در قسمتی از فیلم که یک درگیری بین شما و یکی از اهالی محل پیش می‌آید و شما زخمی می‌شوید، می‌بینیم که افراد زیادی در پشت صحنه فیلم شما مشغول نیستند. آیا در همه زمان تولید اینگونه بود؟

کارت: بله. گروه ما متشکل از من و تصویربردارم سعید کشاورزی و یک دستیار تولید به نام اشکان فتحی بود که سر صحنه نمی‌آمد و کارهای دیگری را انجام می‌داد. ما تیم نبودیم و فقط دو نفر بودیم. به این دلیل با تعداد کم سر صحنه رفتیم که نباید فضا، شکل جدی تصویربرداری خاصی می‌داشت و کاراکترهای فیلم و اهالی محله نباید فکر می‌کردند خیلی اتفاق جدی در حال رخ‌دادن است. در حقیقت هر چه ما را کمتر جدی می‌گرفتند برایمان بهتر بود و صمیمیت دوربین با آنها بیشتر می‌شد.

تسنیم: گویا شما زمان زیادی برای ارتباط با این خانواده‌ها گذاشتید که توانستید به این میزان به آنها نزدیک شوید. برای مثال فکر می‌کنم خانواده اول همان خانواده‌ای بود که از قبل هم با آن‌ها ارتباط داشتید.

کارت: خانواده اول اعضای خانواده کاراکتر محوری « خون‌مردگی» بودند اما در آن فیلم هنوز این صمیمیت و رفاقت شکل نگرفته بود. اگر در «خون مردگی» دقت کنید می‌بینید که زن‌ها کوچکترین موضوعیت و حضور را دارند. اما در این فیلم و بعد از این که با آن‌ها معاشرت بیشتری داشتیم، صمیمیت باعث شد که آنها  نیز جلوی دوربین بیایند و فیلم بتواند با محوریت زن روایت شود.

تسنیم: «خونمردگی» را خودشان دیده بودند؟

کارت: اصغر عزیزم که کاراکتر اصلی آن فیلم بود بله دید و دوست داشت و تحت تاثیر قرار گرفت. نکته جالب برای من این بود که فیلم کاری می‌کند که انگار یک آینه جلوی صورتت بگیری و زخم‌های صورتت را ببینی. متوجه می‌شوی که صورتت چه زخمی برداشته است و گریه می‌کنی. همچنین در حسرت خوب شدن آن زخم‌ها در دلت دعا می‌کنی. حس این آنها نسبت به این دو فیلم که دیدند چنین بود.  معتقدم در هر دو فیلم مخصوصا در «بختک» کاراکترها انسان‌های شریفی هستند که زندگیشان برخلاف آرزوهایشان گذشته است و قربانی شرایط شده‌اند. آنها آد‌م‌هایی هستند که می‌توانستند بهتر زندگی کنند اما اکنون در این مسند نیستند و فضا آن قدر برایشان جبر آمیز بوده است که مشکلاتشان بسیار بیشتر از خوشی هایشان شده است. هیچ کدامشان راه کجی نمی‌روند اما سبک زندگی و ریشه‌های اخلاقی که در منش آنها نهادینه شده با هم باعث شده است که یک زندگی سخت و خفقان آور را بگذرانند.

تسنیم: آیا با پخش این مستند کمکی هم به آنها شده است؟

کارت: هم اکنون برای «بختک» کار اصلی من و رامبد جوان تازه شروع شده است. از آنجا که رامبد دغدغه اجتماعی دارد و حرکت انسان دوستانه در خون اوست، برنامه‌مان این است که با اتمام تولید فیلم «بختک » با پخش آن در مجامع مختلف اعم از مراکز خیریه و ... یک سری حمایت‌های مالی و معنوی جلب کنیم و به زندگی آن چند خانواده‌ای که نشان دادیم کمک کنیم و اگر حمایت‌ها چشم‌گیر باشد، در جهت بهبود شرایط بقیه مردم آن خطه نیز  قدم برداریم.  همچنین مدتی است رامبد تلاش می‌کند تا یکی از کاراکترهای اصلی فیلم که مشکلی داشت بتواند برای بچه‌اش شناسنامه بگیرد.

تسنیم:‌ سوال بعدی من درباره فضای کلی مستندسازی اجتماعی است. فیلمسازی در مورد سوژه‌ای که انتخاب کردید مانند راه رفتن روی لبه تیغ یا روی خط قرمزها است. شاید اگر کمی این طرف خط بیاید فیلم معنای سیاه‌نمایی به خود می‌گیرد. اگر در فیلم زیاد به مولفه‌هایی که کاراکترها را به همه مردم جامعه تعمیم می‌دهند بپردازید ممکن است بگویند این برداشت از فیلم  شما می‌شود که کلیت جامعه دچار این بدبختی‌ها است. شما در تحقیقات این پروژه مستند و زمان فیمبرداری و تحقیق به این موضوع توجه کردید؟

کارت:‌ به نظر شما آیا این فیلم سیاه نمایی کرده است؟

تسنیم: در مورد این موضوع بین اهالی رسانه اختلاف نظر وجود داشت. برخی در مورد تعدادی از سکانس‌ها مثلا آن سکانسی که جمع زنانه بود و زن کاراکتر اصلی درباره‌ی موضوعی صحبت می‌کرد و بقیه هم دردی می‌کردند و می‌گفتند ما هم چنین مواردی در زندگی داریم حرف‌هایی داشتند و می‌گفتند این سکانس‌ها برای تعمیم دادن موضوع به کلیت جامعه استفاده شده است.

کارت:‌ این دو فیلم می‌توانستند حساسیت برانگیز باشند چرا که معضلاتی را نشان می‌دادند که فی نفسه تلخ هستند،  اما  با تامل و تمرکز کامل سعی کردیم این تلخی‌ها پس‌زننده و اغراق آمیر نشود. خوش‌بختانه واژه سیاه نمایی و یا بزرگنمایی یک معضل را، بسیار کم و در حد انگشت شمار از مخاطبان شنیدم.

تاکید من در تولید این دو مستند به ویژه در «بختک» بر این اساس بوده است که اگر فیلم من قرار است معضلات برخی از خانواده‌های جنوب شهری نظیر اعتیاد، فقر، طلاق و ... را نشان دهد، شکلی به آنها بدهم که هیچ کدامشان در فیلم بزرگ نشود مثلا موضوع اعتیاد یا طلاق در فیلم من بزرگ نشود. همه معضلات و کج روی‌ها در کنار هم و توام با هم یک اتفاق  را رقم می‌زنند و یک سبک زندگی را می‌سازند. معتقدم برخورد محتوایی «بختک» با معانی زندگی جنوب شهری به هیچ عنوان کلیشه‌ای نیست و رویکرد جدیدی دارد.  در حقیقت یک زندگی را نشان می‌دهیم که متشکل از بغض‌ها، امیدها، ناامیدی‌ها، شادی‌ها و غم‌ها است. همه این‌ها است که یک زندگی جنوب شهری را با هم می‌سازد. فیلم علیرغم پتانسیل‌های موجود نق‌های کلیشه‌ای سیاسی و اجتماعی نمی‌زند.

کاشت نشانه‌هایی در فیلم اعم از کارکرد یارانه یا کارکرد اعتقادات سیاسی و مذهبی و غیره به این دلیل است که در این زندگی‌ها وجود دارد، اما موضوع اصلی نیستند و اتکای فیلم به این مسائل نیست. مضامین مختلف در اتمسفر کلی «بختک» بازنمایی می‌شود.

تسنیم: تقریبا همه کاراکترهایی که انتخاب کردید دارای رگه‌هایی از طنز هستند. شما در انتخاب کاراکترها به این موضوع دقت کردید یا محیط آن را به وجود آورد؟ چرا که این طنز باعث می شود که مخاطب جذب شود تا انتهای فیلم را رها نکند.

کارت: به نظرم یکی از وجوه تمایز که این دو فیلم نسبت به سایر فیلم‌های اجتماعی با همین موضوع دارند، همین کاراکترها هستند که طنازند و ادبیاتشان، دایره لغاتشان و ... تماشاگر را به خنده وا می‌دارد. به جز زندگی متلاطم دیگر نکته‌ای که برای انتخاب کاراکترها در نظر گرفتم این بود که برخی از آنها بتوانند دینامیک خنده به فیلم اضافه کنند . البته نوع منش جنوب شهری خصوصا در شیراز اینگونه است که گاها در سخت‌ترین شرایط، برای تحمل یک واکنش و حرکت کمیک انجام می‌دهند. به این دلیل که بتوانند این حجم از غم را تحمل کنند بعضا به خنده متوسل می‌شوند. البته خنده آن‌ها از گریه‌شان تلخ‌تر است. هم اکنون در فیلم هم تماشاگر با آنها می‌خندد اما این خنده، خنده شیرینی نیست و خنده تلخی است که شاید اول بخندی اما بعدا ناراحت شوی که چرا خندیدی. به نظرم تلخی و شیرینی دراماتیک در زندگی جنوب شهری بسیار جذاب است.

تسنیم: در شخصیت پردازی‌های فیلمتان گاهی وجهه طنز شخصیت‌ها زیاد شده است و به لودگی کشیده شده است. پدر یکی از شخصیت‌های اصلی خیلی ساده لوح  به تصویرکشیده است. به نظر شما مرز اخلاقی در فیلمتان زیرپا گذاشته نشده است؟

کارت: من هیچ وقت خارج از منطق فیلم و خارج از منطق آن مساله اجتماعی که درباره‌اش حرف می‌زنیم، هیچ کاراکتری را به خنده‌دار بودن مجبور نمی‌کنم. آن پدر، شخصیتش به گونه‌ایست که در زندگی اساسا هیچ مشکلی برایش مشکل نیست. هیچ وقت حالش بد نیست و زندگی را رها کرده است در حالی که دخترش شرایط نامناسبی دارد .

به نظرم این آدم باید به مخاطب معرفی شود. ما چگونه او را معرفی می‌کنیم ؟ برای او سکانس جداگانه‌ای باز نمی‌کنیم که در طول فیلم خودش را معرفی کند. سعی می‌کنیم از بین انبوه حرف‌های بامزه‌ای که دارد یک جاهایی از آن را انتخاب کنیم که با آن حرف زدن و دیالوگ‌ها شخصیتش را رو کنیم و بگوییم که چگونه آدمی است .
شخصی را تصور کن که سرش بشکند و استخوانش خرد شود و بگوید که دکتر نرفتم، داخل بطری شیشه‌ای فوت کردم مغزم سر جایش رفت و ... یعنی این آدم اگر در زندگی شخصی‌اش هم معضلی پیش بیاید رویکرد منطقی ندارد و یک حرکت غیر متعارف احمقانه انجام می‌دهد و زندگیش رفته رفته رو به فنا می‌رود. در حقیقت این جزو کاراکتر او است اما خنده هم می‌گیرد. این آدم اندیشه زندگی‌اش این گونه است و ما عواقب این اندیشه را در زندگی بچه  او می‌بینیم . 

تسنیم: شما چیزی را به این شخصیت ضمیمه کردید که جای سوال دارد. زمانی که دوربین وارد خانه کاراکتر دوم می‌شود روی دیوار عکس‌های مذهبی،‌ رهبر و امام است که منتسب به همان شخصیت لوده است. دلیل استفاده از این عکس‌ها چه بود؟

کارت: همین اندیشه آدم معلقی که توضیح دادم این کار را می‌کند . همان قدر که عکسهای الموت آمریکا و آیت‌الله خامنه ای و ... روی دیوار هستند، بر روی دیوار آن طرف هم  عکس گوگوش را آویزان می‌بینیم . اصلا اصراری به این نیست که بگوییم این آدم یک آدم مذهبی و انقلابی است چرا که این آدم اصلا ثبات ندارد. اصلا اصراری به سیاسی نشان دادن آن آدم نیست اما همین چیزهای کوچک در اندیشه او باعث می‌شود که تماشاگر کارکرد رایانه را بفهمد و اندیشه سیاسی او را به واسطه همین عکس‌هایی که روی دیوار است بفهمد. در حقیقت بدون این که اصرار بشود می‌توان این معانی را برداشت کرد. به نظرم در یک فیلم اجتماعی گریز ناپذیر است که در آن رگه هایی از سیاست یا اقتصاد  وجود داشته باشد و یا نقد فرهنگی در فیلم باشد .

به نظرم تمام این موارد در کنار هم یک فیلم اجتماعی می‌شود. اجتماع از یک تعداد آدم درست نمی‌شود بلکه از یک اندیشه کلی ساخته می‌شود و آن اندیشه کلی می‌تواند سیاست باشد. اصراری به این نداریم که فیلم روی پایه سیاسی بگردد کما این که می‌شد خیلی داغ تر از این که هست بسازیم و در سیاست وارد شود. اما شکل من و خواسته من این نبود که فیلم خیلی بخواهد موارد سیاسی را به چالش بکشد. این فیلم مفاهیم اجتماعی را هم در حد مسئله خانواده به چالش می‌کشد .

تسنیم: سوال بعدی درباره‌ی حواشی ساخت فیلم است که در خود فیلم هم دیده می‌شود. اگر بخواهید در آن فضا فیلم بسازید مطمئنا یک سری اراذل و اوباش پیدا می‌شوند که برایتان مشکل‌هایی پیش می‌آورند.  آیا اتفاقاتی مانند همان قمه کشی که در فیلم می‌بینیم در طول فیلمبرداری رخ داده است؟

کارت: یک مورد دیگری هم داشتیم که البته تصویر آنها را نیز داریم اما  بیشتر از آن سکانس از ظرفیت روایی فیلم خارج می‌شد. وضعیت دیگری نیز پیش آمد و سر ماشین اتفاقی افتاد که البته ما با دوربین خودمان نگرفتیم اما یک نفر از پشت بام با موبایل گرفته بود و ما بعدا از او گرفتیم .  ما با ماشین داشتیم می آمدیم و یک اتفاقی افتاد و دعوایی پیش آمد و ... یکی با موبایل از ما تصویر گرفت و فردایش از او گرفتیم و یادگاری داریم.

تسنیم: در آن صحنه‌ای که شما را با قمه زدند، سرتان بخیه خورد؟

کارت: نه اتفاق خاص نیفتاد. خوشبختانه آن آدم به قول معروف زخم زن بود و می‌دانست که چگونه بزند. در مستندسازی همه چیز خلق الساعه و  غیر منتظره است. هر روز که سر صحنه می‌روید نمی‌دانید که تا شب آیا کاسب می‌شوید یا نه. گاهی هم ممکن است اتفاقات ناگهانی رخ دهد که به یکباره کل کیان فیلم زیر سوال برود و باید تعطیل کنید. البته بخش زیادی از خوب کاسب شدن سر صحنه فیلم مستند به خوش شانسی هم برمی‌گردد.

تسنیم:‌ شما علاقه خاصی به داستانی ساختن فیلم‌های مستند دارید، این علاقه در بسیاری از مستندسازان هم دوره شما دیده می‌شود. مستندسازان جوان ما سینمای مستند را خیلی به سینمای داستانی نزدیک کرده‌اند و این باعث جلب توجه مخاطبان شده است.

کارت: روایت جز گریز ناپذیر هر گونه سینمایی است، چه در فیلم کوتاه، چه سینمای مستند و چه سینمای داستانی. همه باید یک روایتی داشته باشند تا بتوانند با کشش مناسب مفاهیمشان را به تماشاگر منتقل کنند. این که  سینمای مستند یک مقدار مهجورتر از سینمای داستانی باقی مانده است به این دلیل است که شاید آن کشش لازم را کمتر توانسته برای مخاطب ایجاد کند و از آن جا که هر مخاطبی با هر طرز فکر و هر سبک زندگی و اندیشه قصه شنیدن را دوست دارد چه قدر خوب است که سینمای مستند توامان  با مضمون و محتوایی که ارائه می‌دهد به لحاظ فرم و روایت ساختاری نیز به زبان سینما و جذابیت لازمه، مسلح باشد.

تسنیم: به عنوان سوال آخر نظرتان در مورد «سینما حقیقت» امسال چه بود؟

کارت: به نظرم امسال سینما حقیقت بسیار بهتر و بسیار گرم تر از سال‌های گذشته برگزار شد. این جشنواره به لحاظ نحوه برگزاری و استقبال مخاطبان، گرمتر برگزار شد. در چند سال اخیر این جشنواره بهترین سال جشنواره حقیقت امسال بود. این قضیه بسیار برای من خوشحال کننده است که فیلم «بختک» جزو 1 یا 2 تا فیلم پر مخاطب بود. جشنواره خوب برگزار شد اما در نتیجه نهایی یک مقدار می‌شود درباره‌ی داوری‌ها صحبت کرد. اما هیچ اعتراضی نیست چرا که به سلیقه داوران نمی‌شود‌ اعتراض کرد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران