کاکایی: بلبشوی امروز نتیجه تأسیس یکباره شبکههای اجتماعی است/ سهرابی: ناشران، تاجر شدهاند
شعر فارسی همواره مایه پشتگرمی زبان فارسی بوده است، اما آیا منظوماتی که امروزه به اسم شعر به چاپ میرسند یا در فضای مجازی لایک میگیرند نیز مایه قوام زبان فارسیاند یا موجب تضعیف آن میشوند؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تاریخ زبان فارسی پر است از فراز و فرودها که گاه این تغییرات آنچنان بود که احتمال در خطر افتادن جان فارسی وجود داشت، در تمام دورههای اینچنینی یکی از عواملی که باعث حفظ و مایه قوام زبان بوده، شعر فارسی است. شعری که از ضمیر شاعر برخاسته و در خود واژگانی و تعابیری دارد که ظرفیتهای نهفته زبان فارسی را به منصه ظهور رسانده است. در واقع شعر فارسی در طول تاریخ پشتیبانی برای زبان فارسی بود.
شعر فارسی با تغییراتی اساسی به دست شاعران امروز رسید. به گفته کارشناسان، در کتابهای شعری که عمدتاً از سوی شاعران جوانتر به چاپ میرسد، اشکالات اساسی در دستور و استفاده از واژگان دیده میشود و این رویه، با توجه به نبود نظارتهای گذشته و رفع حساسیت شاعران برای عدم انتشار هر شعری، روز به روز در کتابهای شعر بیشتر نمود مییابد. عدهای از ناشران با دریافت مبلغی در حدود چند میلیون، حاضر میشوند که کتاب شاعری گمنام را منتشر کنند، کتاب منتشر میشود، دست به دست میچرخد، در کتابفروشیها عرضه میشود و کمکم این کتابهای تازه متولد شده تبدیل به جریان شعر امروز میشوند؛ چنانکه در برخی از موارد شاهد هستیم.
شاید یکی از موضوعاتی که بر روند شعر فارسی امروز و کاربرد زبان در آن تأثیر گذاشته، رشد شبکههای اجتماعی و شکسته شدن زبان در فرایند استفاده از این شبکهها باشد که به نوعی از اقتضائات زندگی امروز تبدیل شده است. حال با توجه به تغییرات اجتماعی در جامعه فرهنگی، این پرسش مطرح است که آیا شعر امروز که چنین ویژگیهایی دارد، میتواند مایه قوام زبان فارسی باشد و آن را در برابر مشکلات امروزی حفظ کند؟ آیا شعر امروز توانسته ظرفیتهای نهفته زبان را با گستردهتر کردن دایره واژگان و تعابیر و مضمونسازیهای جدید، به ظهور برساند؟
محمد سهرابی، از زمره شاعرانی است که هم اهل ذوق است و هم به واسطه توانایی در عرصه شعر، با شاعران جوانتری در ارتباط است. دورههای شعری «طرز تازه» با محوریت صائبخوانی از جمله فعالیتهایی است که سهرابی را با شاعران جوانتر پیوند داده است. او معتقد است که بررسی این موضوع نسبی است، گاه با شعرهایی مواجه میشویم که مایه قوام شعر فارسیاند و گاه نیز سرودههایی منتشر میشوند که باعث تضعیف این زباناند، با وجود این شعر امروز از سیاق اصلی ادبیات فاصله بسیار گرفته است.
سهرابی: هم شاعر زیاد شده و هم شاعرنماها
او در رابطه با دلیل ایجاد این روند در شعر امروز میگوید: نظرم این به دلیل عدم ارتباط شاعران جوان با پیشینه ادبی این مرز و بوم است؛ گاه دیده میشود که کلمهای در جایی به کار میرود و اثر منفی بر متن میگذارد؛ چون نویسنده و بیشتر شاعر با مخ و اصل معنای کلمه آگاه نیست. تمام این موارد از عدم ارتباط با پیشنیه ادبیات فارسی نشأت میگیرد؛ هم عدم ارتباط با فرهنگنامهها و هم عدم ارتباط با متون گذشته ما.
تأثیر منفی شعر امروز بر زبان فارسی بسیار است
سهرابی میافزاید: اینکه ما در شعر امروز رویش داریم، یک امر ظاهر و اظهر من الشمس است، همه میدانند که هم شاعر زیاد شده و هم شعر بسیار گفته شده است؛ این در کمیت است، اما در کیفیت اشعار باید گفت که تأثیر شعر امروز بر زبان فارسی یک امر نسبی است، یعنی هم مایه قوام شعر فارسی شدند و هم موجب تضعیف آن. هم شاعر امروزه زیاد شده و هم شاعرنماها. نمیتوانیم حکم کلی کنیم که شعر امروز بر زبان فارسی تأثیر سوء گذاشته است. اثر منفی آنقدر هست که قابل مشاهده است و نمیتوانیم این را انکار کنیم. ضربه خوردن زبان فارسی از شعر امروز قابل دیدن است. ضربهای که ممکن است که برخی از شاعران و نویسندگان میتوانند بزنند، قابل مشاهده است.
ناشران تاجر و کتابهای شعر متشاعران
شاعر «نسخه نسیان» بخشی از این روند را نتیجه فعالیت ناشران تاجری میداند که به هر بهایی کتاب را به چاپ میرسانند. او در این رابطه بیشتر توضیح میدهد: امروزه ناشرانی داریم که با یک جواز نشر بیشتر به دنبال امرار معاش هستند، تا دغدغه فرهنگی. سابق بر این ناشران خود دغدغه فرهنگ داشتند و با اهالی فرهنگ در ارتباط بودند، امروزه فقط یک پوزیشنی حفظ شده است؛ مثلاً عکسی با فلان شاعر میگذارد و این نهایت ارتباط فرهنگی یک ناشر یا تاجر با فرهنگ است. اینکه چقدر آثار آن شاعر را میخواند و میشناسد، خود جای سؤال است. ناشران امروز کاسباند و رو به تجارت آوردهاند. متأسفانه فیلتر فرهنگی ما قبل از ارشاد که باید خود ناشر باشد، خاموش است. قبلاً پیش از ارشاد، ناشر روی شعر نظر میداد و کارشناس حوزه بود یا کارشناسان حوزه در کنارش بودند، اما امروزه این رویه تغییر کرده است. کسی که شعر چاپ میکند باید حتماً دوستانی داشته باشد که شاعر باشند، اما الان اینطور نیست.
عدهای دیگر از شاعران گسترش فضای مجازی» را دلیل انتشار سرودههایی میدانند که با دستور زبان فارسی مغایر است و به نوعی موجب ضربه به این زبان میشود. به اعتقاد این دسته، سرودههایی که در فضای مجازی منتشر میشوند، بیآنکه به دقت توسط مخاطبان خوانده شوند، لایک میگیرند. از سوی دیگر، این رویه بر شاعر امروز هم تأثیر گذاشته و سبب شده تا او نیز بنا بر میل مخاطب شعر بگوید. گسترش استفاده از تعابیر سطحی و مضامین تکراری، کاربرد نادرست واژگان در ابیات، اغلاط فاحش دستوری و... از زمره اشکالاتی است که در این دسته از سرودهها به وضوح دیده میشود.
کاکایی: نباید به بهانه سنت، جلوی بدعتها ایستاد
عبدالجبار کاکایی از آن دسته از شاعرانی است که معتقد است بخش قابل توجهی از وضعیت شعر امروز، مرهون فضای مجازی و گسترش شبکههای اجتماعی است. او در این رابطه میگوید: زبان فارسی امروز خیلی تحت تأثیر ترجمهها قرار گرفته است. ترجمههایی که از متون منظوم و منثور عرضه میشود، به زبان مردم امروز راه یافته است. مثلاً تعبیر ساده «سن این فرد از پنج سال تجاوز نمیکرد»، تعبیری گرتهبرداری شده از ترجمههاست و روح زبان فارسی امروز تحت تأثیر این گرتهبرداریها قرار گرفته است. طبیعتاً این تغییر سال به سال و دوره به دوره بیشتر احساس میشود. به عنوان نمونه، زبان شاملو، فروغ، اخوان و سهراب سپهری را با یکدیگر مقایسه کنید، میبینید که روح شاملو و اخوان به زبان سنتی ما نزدیک است و روح زبان فروغ و سپهری به زبان امروز و دگرگون شده نزدیکتر است که براساس تأثیرپذیری از ترجمهها و بدعتهای نسلهای جوان است.
او ادامه میدهد: تا آنجا که بدعتها و نوآوریها باعث تکامل زبان و فربه شدن زبان باشد، ایرادی نمیبینم. نمیتوان گفت که هر بدعتی که مقابل سنت است، بر زبان ضربه میزند. گاه انتقاد از بدعتها بر این اساس است که قبل از او اینطور نگفتهاند. به گذشتگان هم این نوع انتقادات وارد نشده به همین دلیل توانستهاند زبان را گسترش دهند و فربهتر کنند. حقیقت این است که زبان در حال نو شدن است و کلمهها با اینکه ثابتاند، اما شرایط زمانی درک آدمها از زبان را تغییر میدهد. کلمهای که من به کار میبرم، با آنچه که پیشینیان به کار میبردند، متفاوت است. استنباط من از کلمات با آنکه 500 سال پیش زندگی میکرده، متفاوت است؛ به همین دلیل متنها هم با یکدیگر متفاوت است.
بلبشوی شعر امروز نتیجه تأسیس یکباره شبکههای اجتماعی است
کاکایی با بیان اینکه نباید مقابل هر بدعتی ایستاد، فضای مجازی را یکی از عوامل ضعف زبان در شعرهای امروز میداند و میافزاید: شرایط جدید شده و باید به ضوابط جدید برای شرایط جدید برسیم. نمیشود فضای مجازی را تعطیل کرد تا این رویه پیش نرود، حقیقت این است که مدیریت در فضای مجازی دست نخبگان نیست، دست فالورها و افکار عمومی است؛ هر لایکی یک نوع نقد محسوب میشود. کنترل این فضا کار دشواری است، اما به گفته سعدی، به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل. ایجاد کمپینها برای اصلاح ساختارهای زبان و انجام پژوهش و ارائه گزارشهایی در این زمینهها میتواند برای خارج نشدن زبان از مجرای طبیعیاش مفید باشد. میتوان متنهایی که اغلاط فاحش دارد، بررسی و معرفی شود، سایتهای آموزشی راه بیفتد. بلبشویی که به وجود آمده به دلیل تأسیس یکباره شبکههای اجتماعی است که کمکم رو به آرامش میرود.
«بیخبری شاعران از کتابهای بزرگان ادبیات» یکی از دلایل ایجاد چنین رویهای در شعر فارسی است. اسماعیل امینی، شاعر و منتقد ادبی، معتقد است که همین امر سبب شده کاستیهایی در زبان شاعران امروز رخ دهد. او در اینباره میگوید: نوشتن داستان و شعر و هر متن دیگری از جمله متون رسانهای و مقالات و کتابهای علمی، موجب تقویت و قوام زبان است، زیرا نشانگر زنده بودن و کارآیی زبان در جامعه است، اما طبعاً در متون مکتوب ممکن است نسبت به زبان طبیعی(زبان گفتاری) خطاها و کاستیهایی راه یابد که در این زمینه، دخالت منتقدان و صاحب نظران، میتواند مؤثر باشد.
مهمترین اشکالات زبانی در شعر امروز کدام است؟
امینی به بیشترین اشکالاتی که از نظر زبان و دستور در شعر امروز دیده میشود، اشاره میکند و ادامه میدهد: مهمترین کاستیهای زبان شعر امروز، فقر واژگانی و محدودیت دایرۀ کلمات است. بسیاری از کلمات و ترکیبها و عبارات زیبای زبان به خاطر این تصور غلط که گویا، زبان شعر باید تابع زبان روز رسانهای باشد، از شعر کنار گذاشته شده است. هم چنین تهی شدن زبان شعر از پشتوانههای فرهنگی زبان، یعنی ارجاعات، تلمیحات، کنایات و روابط بینامتنی با متون معتبر. دلیل اصلی این کاستیها، کمبود مطالعه و منحصر شدن مطالعات شاعران جوان به فضاهای مجازی و متون رسانهای است. چنان که مثلاً در بسیاری از موارد، بیخبری شاعران از شاهنامه، بوستان و گلستان، خمسه نظامی، تاریخ بیهقی و حتی آثار نیما و اخوان، و دیگر بزرگان شعر معاصر دیده میشود، چنان که گویا غیر از شعرها و شاعرانی که در اینترنت فعالاند، شعر و شاعر دیگری وجود ندارد.
این منتقد ادبی افزود: وقتی میگوییم شعر امروز، انبوهی از کتابها و آثار منتشر شده به نام شعر به نظر میرسد، به گونهای که گویا روزی دو سه کتاب شعر منتشر میشود و این علاوه بر اشعاری است که به صورت کتاب در نمیآید. از میان این انبوه کتاب، و این آثار پرشمار فقط تعداد بسیار اندکی است که شعر محسوب میشود و چیزی به کارنامه شعر امروز میافزاید. بقیه آن آثار پرشمار تنها برای آمار و حجم کتابهای منتشر شده و فاخرههای شخصی متشاعران کارآیی دارد.
اگر سری به اطلاعات خانه کتاب بزنیم، حجم قابل توجهی از کتابهایی که در هر ماه منتشر میشود، به کتابهای شعر اختصاص دارد. این علاوه بر آثاری است که در فضای مجازی دست به دست میشوند. آنچه ادبیات امروز به آن دچار شده، تعدد متشاعرانی است که به سودای شاعر شدن، کتاب چاپ میکنند، کتاب در مجالس نقدی که تنها به «بَهبَه و چهچه»های معمول ختم میشود، نقد میشود و سرانجام نام شاعری جدید در صف شاعران امروز ثبت میشود. اینکه چرا پس از آن همه سختگیری از سوی ادیبان و اهل فن، بازار کتاب پر است از کتابهای شعر مانند، به دلایل متعدد باز میگردد. هرچند به نظر برخی از منتقدان کتابهای شعر اینچنینی جریانی زودگذرند که بعد از مدتی فروکش میکنند، اما نمیتوان از آسیبهای زبانی که این سرودهها ایجاد کردهاند گذشت؛ آسیبهایی که هم بر شعر امروز تأثیر میگذارند و هم بر زبان فارسی و هم بر جریان شعر آینده.
انتهای پیام/