امام حسین(ع) به ما آموخت از تحریم شیطان بزرگ نترسیم بلکه از خدا بترسیم
اگر بخواهیم بخشی از ماجرای عاشورای امام حسین(ع) را مورد موشکافی قرار دهیم، با این عبارت برخورد میکنیم: «هیهات منا الذلة» یعنی هرگز زیر بار ذلت نمیرویم، بنابراین ما نباید از تحریم شیطان بزرگ و جهان غرب بترسیم بلکه ما باید از تحریم خدا بترسیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» نوع برخوردی که شیعیان با عترت(ع) دارند، باید برخوردی بر اساس عالیترین معارف باشد که متأسفانه در این زمینه به تاریخنگاری و تاریخخوانی اکتفا کردهایم و از ابعاد معارف امامان معصوم(ع) غافل ماندهایم. این ابعاد معارفی هم در آن معنویت است و هم راهکارهای عملی که هر کدام میتواند در پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران کاربرد کلان داشته باشد.
در این راستا با حجتالاسلام عباسیان، مدیر بنیاد حضرت مهدی موعود (عج) تهران درباره بخشی از معارف امام حسین(ع) گفتوگو کردیم که مشروحش را در ذیل میتوانید مطالعه کنید:
تسنیم: بحث ما درباره نگاه معرفتی به امام حسین(ع) و جریان کربلاست که تاکنون نسبت به آن یا تحقیق لازم انجام نشده است و یا به جامعه به صورت مناسب انتقال داده نشده است؛ شما چه جنبهای از معارف حسینی(ع) را مدنظر دارید؟
ابتدا نیاز است مقدمهای عرض کنم تا اهمیت مطلب بیشتر نمایان شود. خداوند در قرآن فرموده است: «مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ». هدف از خلقت انسان عبودیت معرفی شده است، یعنی اینکه جن و انس باید در برابر اراده خداوند متعال تسلیم باشند و به مرحلهای برسد که با پس زدن نفس خود نظر خداوند و نظر مولا و ولیّ را بر خود مقدم بدارد که این در پرتو غلبه بر هوای نفس میسر است. و دیگر اینکه انسان در این دنیا آیا مجبور است یا مختار؟ میگوییم هم مجبور و هم صاحب اختیار است، زیرا ارزش انسان به حق انتخاب و اختیار است.
همچنین در بین مخلوقات تنها انس و جن صاحب اختیار هستند و به اختیار خود مسیرشان به سمت عبودیت خداوند و خدایی نکرده عبودیت ابلیس را انتخاب میکند. خداوند در آیهای از قرآن چشمانداز خودش از انسان را اینگونه مطرح میکند: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و میزان را فرود آوردیم تا مردم به قسط برخیزند». خداوند فلسفه ارسال رسولان را قیام به قسط معرفی میکند و نکته حائز اهمیت در این آیه این است که فاعل قیام به قسط، مردم هستند، بنابراین انسانها اختیار دارند.
همچنین خداوند در آیه13 سوره رعد میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند». یعنی انسانها در سرنوشت خودشان تأثیر دارند، بنابراین انسان اختیار دارد و سرنوشت آنان نیز بر اساس رفتارشان ساخته میشود و داشتههای آنها به میزان سعیشان است؛ «لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛براى انسان جز حاصل تلاش او نیست».با این مقدمهای که عرض شد، باید پرسید عبودیت چگونه حاصل میشود تا انسانهای بتوانند مسیر آن را طی کنند؟
خب امام حسین(ع) در مسیر مکه تا کربلا نشستها و جلساتی داشتند و در یکی از سخنانی خود فرمودند: «اَیّهَا النّاسُ! إِنّ اللّهَ جَلّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلاّ لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ؛ اى مردم! خداوند بندگان را آفرید تا او را بشناسند، آنگاه که او را شناختند، پرستش کنند و آنگاه که او را پرستیدند، از پرستش غیر او بىنیاز شوند». در آن آیه که خداوند میفرماید ما انس و جن را جز برای عبادت خلق نکردیم، امام حسین(ع) راه عبودیت را در این حدیث معرفت نسبت به خداوند معرفی میفرماید. بنابراین انسان به اختیار خود میتواند مسیر الهی را طی کند و خداوند را از طریق شناخت نسبت به خود او عبودیت کند.
معرفت به امام همان معرفت خداست
تسنیم: ما در حدیث میخوانیم «بنا عُرف الله و بنا عُبدالله؛ به وسیله ما خدا شناخته و عبودیت میشود »؛ آیا معرفت خدا نیاز به معرفت خلیفه خدا ندارد؟
بله همین طور است. بنده در ادامه میخواستم دقیقاً به همین نکته اشاره کنم. اتفاقاً در ادامه سخنان امام حسین(ع) یک نفر از حضرت پرسید: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَته؛ ای فرزند رسولاللَّه، پدر و مادرم فدایت، معنى معرفت خدا چیست؟ فرمود همان معرفت و شناخت اهل هر زمانى نسبت به امام زمانشان است». یعنی امامشناسی مساوی با خداشناسی است. کسی که میخواهد خدا را بشناسد، باید امام را بشناسد. بنابراین اگر امام حسین(ع) و امام زمان(عج) را خوب معرفی کنیم، مردم عاشق خدا میشوند، زیرا اهل بیت عصمت و طهارت(ع) تجلی صفات خدا هستند و بر اساس رحمت و محبت خود را موظف میدانند مردم را به خدا دعوت کنند، بنابراین در دعا میخوانیم «یا داعیَ الله؛ ای دعوتکننده به سوی خداوند.
اختصاص برخی خصلتها به امام حسین(ع)
تسنیم: سؤالی که در این بین مطرح میشود این است که چرا بیشتر روی معرفت امام حسین(ع) تأکید شده است؟ پس جایگاه دیگر اهل بیت عصمت و طهارت(ع) چگونه میشود؟
اول اینکه خود وجود مقدس امامان معصوم(ع) به خصوص پیامبر اکرم(ص) عنایت ویژهای به امام حسین(ع) داشتند و به بهانههای مختلف مردم را نسبت به توجه ویژه داشتن به حضرت دعوت میکردند. امام حسین(ع) در بین ائمه آن وجود مطهری است که بیشترین تجلی عشقبازی را با خدا داشته است، نه اینکه نعوذاً بالله سایر ائمه نداشتند، منظورمان تجلی و نمود آن در بین خلایق است. بنابراین پیامبر(ص) و دیگر ائمه(ع) فرمودند برای جد ما حسین(ع) گریه کنید. شما در کتاب خصائص الحسینیه علامه شوشتری خصلتهایی از حضرت میخوانید که تنها مختص به ایشان است و هیچ امامی و یا کمتر امامی در آنها با ایشان در این ویژگیها برابری دارد. هیچ کدام از ائمه ما به این شدت بروز و ظهور نداشتند. البته «کلهم نور واحد؛ همگی از یک نور هستند». همان طور که گفتم تمام عترت(ع) در اوج عبودیت هستند. ما اعتقاد داریم امام حسن(ع) امامِ بر امام حسین(ع) است. ما اعتقاد داریم امام علی(ع) ابوالائمه است، ما معتقدیم حضرت زهراء به غیر از امیرالمؤمنین(ع) حجت بر سایر ائمه هستند، اما تجلی عشقبازی امام حسین(ع) در قبال خداوند متجلیتر و در معرضتر است و ائمه(ع) نیز سعی کردهاند حضرت را پررنگتر کنند. این موضوع را شما در دعای عرفه حضرت مشاهده میکنید که چطور امام حسین(ع) در قبال خداوند محبت میورزد و از این طریق معرفت ما را نسبت به خداوند متعال دگرگون میکند. در حدیث قدسی داریم که خداوند به داوود(ع) فرمود خوبیهای مرا به مردم بگویی، مردم عاشق من میشوند. بنابراین امام حسین(ع) و سایر عترت(ع) معرف خوبی برای صفات خداوند هستند که ما در پرتو آن میتوانیم نسبت به خداوند متعال معرفتمان را افزایش دهیم.
معرفت امام حسین(ع) بر اخلاقیات و روحیات تأثیر بالایی میگذارد
تسنیم: اگر بخواهیم درسی از ماجرای امام حسین(ع) در این زمانه بگیریم که کاربردی باشد، چه موضوعی مدنظر دارید؟
کسی که امام را خوب بشناسد، به خدا نیز معرفت پیدا میکند و همان طور که اشاره شد، راه کسب معرفت خداوند، معرفت به امام حیّ است. زمانی که امام را خوب شناختیم، حتی اخلاقیات و روحیاتمان اصلاح میشود. مثلاً اگر عفو و گذشت و رحمت و عطوفت امام حسین(ع) را نمیدیدیم، چه مقدار شناخت نسبت به عفو و گذشت خدا داشتیم؟ به عنوان مثال امام حسین(ع) در مسیر عراق که در یکی از منزلگاهها توقف کردند، به اصحاب دستور دادند آب فراوانی بردارند، زیرا ممکن است کسی احتیاج به آب داشته باشد. در منزلگاه بعدی وقتی به سپاه حرّ برخورد کردند، سپاه حرّ از تشنگی در حال هلاکت بودند که امام(ع) به اصحاب فرمودند آنها را سیراب کنید. حتی یک نفر توان خوردن آب نداشت که مشک بردارد و آب بخورد، امام حسین(ع) خودش مشک را در دهان او گذاشت و سیرابش کرد.
حالا در روز عاشورا باز هم رفتار با عطوفت امام حسین(ع) در قبال حرّ را به گونهای دیگر شاهدیم. حرّ بعد از آن همه مزاحمتهایی که برای امام(ع)، اهل بیت و اصحابشان ایجاد کرده بود، روز عاشورا از کرده خود پشیمان شد و در حالی که چکمه خود را بر گردن آویخته بود و سپر خودش را واژگون کرده بود، نزد امام حسین(ع) آمد و گفت آیا توبه مرا پذیرفته شده میبینی؟ امام(ع) با آغوشی باز با او برخورد کرد. نگفت تو همان کسی هستی که مرا در این وادی کشیدی و تو را نمیخواهم بلکه حرّ را بخشید.
در ماجرای امام حسین(ع) و حرّ بخشی از عفو خدا به نمایش گذاشته شد
من خاطرم هست یک روز وقتی نزد حاج آقا حقشناس بودم، شخصی آمد و شروع به اعتراف گناهانش کرد. حاج آقا بالاخره با صدایی بلند فرمودند تو بدتر هستی یا حرّ؟ برو، خدا تو را میبخشد. امام حسین(ع) حرّ را بخشید، اما خدا تو را نبخشد؟! یعنی وقتی جریان عفو و گذشت امام حسین(ع) در قبال حرّ را مطالعه میکنیم، باید بدانیم حضرت حجت خلیفه خداوند است، حال ببینید خداوند دارای چه رحمت واسعهای است؟! در ماجرای امام حسین(ع) و حرّ مقداری از صفت عفو خدا را میبینیم و امام(ع) تجسم صفات خدا روی زمین است. بنابراین کمترین محل تأثیر نگاه معرفتی به امام حسین(ع) که بسیار ارزشمند است، اصلاح صفات و اخلاقیات است.
از تحریم خدا بترسیم نه ایادی شیطان
تسنیم: ما شاهدیم از جمله مسائلی که امام حسین(ع) مدام نسبت به آن تذکر میدادند، زیر بار ذلت نرفتن بود تا جایی که جان خود را تقدیم کردند. در این زمان چگونه میتوانیم از این رفتار امام حسین(ع) الگوبرداری کنیم؟
همان طور که اشاره داشتید اگر بخواهیم بخشی از ماجرای عاشورای امام حسین(ع) را مورد موشکافی قرار دهیم، با این سه کلمه برخورد میکنیم: «هیهات منا الذلة» یعنی هرگز زیر بار ذلت نمیرویم. تجسم صفات خدا برای انسان مختار در آن برهه زمانی به ما یاد میدهد که زیر بار ظلم نرو، هرچند تو هفتاد نفر و دشمن 30 هزار نفر باشد، هرچند تو را تحریم کنند و آب را به رویت ببندند، اما تو زیر بار ظلم نروی و بفرمایی «هیهات من الذلة». ما در مناجات شعبانیه از حضرت امیرالمؤمنین(ع) این را یاد گرفتیم که از این مورد ترس داشته باشیم: « إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی؛ خدایا! اگر محرومم کنى پس کیست آن که به من روزى دهد؟ و اگر خوارم سازى پس کیست آن که به من یارى رساند»؟ اگر تو مرا تحریم کنی، چه کسی مرا روزی میدهد؟ ما نباید از تحریم شیطان بزرگ و جهان غرب بترسیم بلکه ما باید از تحریم خدا بترسیم. ما از کسی که دشمن اسلام است و تهدید به تحریم میکند نباید بترسیم، زیرا پشت ما به خدا و اهلبیت(ع) است. تمدن نوین اسلامی زمانی رقم میخورد که مسلمانان در مسیر اسلام قرار بگیرند.
امام حسین(ع) اصرار بر این دارند که زیر بار ذلت نمیروند و از سوی دیگر میبینیم آینده بشریت با حکومت عدل مواجه میشود.«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ اوست کسى که فرستاده خود را با هدایت و دین حق روانه کرد تا آن را بر هر چه دین است غلبه دهد هر چند مشرکان را ناخوش آید». ما به کسانی که یک مقدار اعتقادات سستی دارند، عرض میکنیم خدایی که میفرماید من پیامبر(ص) را فرستادم «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ؛ تا آن را [دین حق] بر هر چه دین است غلبه دهد»، آیا اسلام اکنون بر تمام ادیان غالب است؟ میگوییم خیر، در دوران ظهور اینگونه است. اگر اسلام متجلی شود، یعنی ظلم و فساد برچیده و امنیت برقرار میشود. امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا مقدمه اسلام ناب را معرفی کرد که بخشی از آن ظلمستیزی است. بنابراین عاشورا نقش مهمی در تشکیل تمدن نوین اسلامی دارد. تمدن اسلامی یعنی جامعهای که در آن فضیلت موج میزند، یعنی در آن ظلم و گناه نمیشود و حق به حاکمیت میرسد.
انتهایپیام/