مراسم یادبود مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی در اردبیل برگزار شد

مراسم یادبود مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی در اردبیل برگزار شد

مراسم یادبود مرحوم آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی با حضور مسئولان استانی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، فرماندهان دستگاههای نظامی و انتظامی، روحانیان و طلاب و اقشار مختلف مردم در استان اردبیل برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، مراسم یادبود مرحوم آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی با حضور خانواده‌های معظم شهدا، مسئولان استانی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، فرماندهان دستگاههای نظامی و انتظامی، روحانیان و طلاب و اقشار مختلف مردم در مسجد جامع استان اردبیل برگزار شد و یاد و خاطره این مرحوم گرامی داشته شد.

مراسم یادبود مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی با حضور فرزند آن مرحوم و با حضور باشکوه اقشار مختلف مردم در مسجد جامع اردبیل برگزار شد و با اجرای مداحی و قرائت قرآن یاد و خاطره آن عالم برجسته گرامی داشته شد و مردم در غم از دست دادن این مرحوم در اشک و ماتم فرو رفتند.

امروز از مناطق مختلف کشور و استان اردبیل در مراسم این روحانی برجسته شرکت کرده بودند تا دین خود را به این شخصیت بزرگوار ادار کنند و امروز مردم استان اردبیل در غم از دست دادن چنین شخصیت والامقام و فرهیخته‌ای در ماتم و اندوه به سر می‌برد.

مرحوم آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی یکی از شخصیتهای بزرگ علمی بود که خدمات ارزنده‌ای را در طول عمر پربرکتش از خود برجای گذاشت و شاگردان بسیار کاردانی را تعلیم و تربیت داد.

آیت‌الله موسوى اردبیلى سحرگاه سیزدهم رجب 1344 هجری قمری مقارن با سالروز میلاد امیرالمؤمنین(ع) و برابر با 8 بهمن 1304 هجری شمسی در شهر اردبیل در خانواده‏‌اى روحانى و تهی‌دست متولد شد.

پدر وی روحانى بزرگوار مرحوم سیدعبدالرحیم و مادرشان زنى پارسا مرحومه سیده خدیجه بود که پیش از آن صاحب 8 فرزند دختر شده بود.

وی که آخرین و تنها فرزند ذکور خانواده بود در سال 1346 هجری قمری در دو سالگى مادر خود را در اثر بیمارى حصبه از دست داده و تحت مراقبت خواهرانشان قرار گرفت.

یکى از خاطرات وی از دوران کودکى مربوط به خوابى است که در آن سنین دیده بودند که در این باره فرموده بودند: «در کودکى بسیار مشتاق زیارت امام زمان(ع) بودم و از این رو تمامى اعمالى را که در کتاب‌ها جهت ملاقات ایشان ذکر شده بود، انجام مى‏‌دادم و سعى مى‏‌کردم که حتى مستحبات را نیز ترک نکنم تا اینکه شبى آن حضرت را در خواب دیدم و مانند کودکى که خود را به پدرش مى‏‌چسباند، دامن ایشان را گرفتم و خود را به پاهاى مبارک آن حضرت انداختم و از آن بزرگوار خواستم چیزى به من عطا فرمایند که آن حضرت نیز انگشترى فیروزه‌اى را از انگشت مبارکشان خارج فرموده و در انگشت من کردند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon