فضای مجازی زیر ذره‌بین «ترومای سرخ» رفت/ تماس تلفنی با بازیگران

فضای مجازی زیر ذره‌بین «ترومای سرخ» رفت/ تماس تلفنی با بازیگران

اسماعیل میهن‌دوست کارگردان «ترومای سرخ» تاکید دارد که این فیلم اصلا رویکرد و موضع منفی نسبت به فضاهای مجازی و نرم‌افزارهایی که در گوشی‌های موبایل استفاده می‌شود، ندارد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، هر چند در چند سال اخیر در آثار نمایشی نسبت به گسترش فضاهای مجازی و گوشی های موبایل موضع منفی وجود داشته است اما اسماعیل میهن دوست در جدیدترین ساخته خود با نام «ترومای سرخ» که در بخش چشم انداز سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، سعی کرده است استفاده های مثبت از این وسیله را به نمایش بگذارد.

او معتقد است این وسیله دستاورد بشر است که می توان از آن به درستی استفاده کرد. او می گوید: به هر حال گوشی موبایل یک ابزار مثل سایر لوازم است و بستگی به این دارد که ما چگونه از آن استفاده کنیم. استفاده از آن قطعا فی نفسه مذموم نیست. این وسیله دستاورد تکنولوژیک بشر است. شاید در نگاه ظاهری و سطحی استفاده  شخصیت اصلی «ترومای سرخ» از گوشی  منفی ارزیابی شود اما موضع فیلم این نیست. اساسا فیلم در این مورد موضعی ندارد. شخصیت اصلی فیلم برای حل و فصل و سامان دادن به مسایل زندگی شخصی خود از گوشی استفاده می کند ضمن اینکه بخشی از مناسبات کاری خود را نیز با این ابزار حل و فصل می کند و این ابزار تکنولوژیک در فیلم فقط منحصر به گوشی و تماس تلفنی هم نیست و از ابزارهای  متفاوت دیگر نیز استفاده می شود. اما آنچه در فیلم در این رابطه در حاشیه و طی چت تصویری شخصیت نگار با فروز که از فرانسه به ایران آمده  مطرح می شود این است که هر چند گوشی موبایل ارتباطات را به هم نزدیک کرده اما ارتباطات چهره به چهره را تقلیل داده است. به هر حال  من فارغ از این داوری ها می خواستم مناسبات ملموس آدم ها روی پرده  بازتاب داشته باشد.

مشروح این گفتگو را در زیر بخوانید:

*«ترومای سرخ» درباره شبکه های اجتماعی به ویژه فضاهای مجازی در موبایل است. به چه دلیل به سمت ساخت چنین فیلمی رفتید؟

- انگیزه اصلی من ساخت فیلمی درباره فضای مجازی نبود، اما چون این فیلم برخلاف فیلم قبلی من لحنی واقع گرایانه با رویکردی درباره مناسبات اجتماعی حاکم بر جامعه داشت سعی کردم رفتار و کنش شخصیت اصلی متناسب با اوضاع روز قابل باور جلوه شود. شاید ما آنقدر غرق زندگی روزمره هستیم که خودمان به استفاده مداوم از گوشی و اپلیکیش های ارتباطی توجه نمی کنیم ولی نقشی که در حال حاضر گوشی در سامان دادن به زندگی و کار ما ایفا می کند، انکارناپذیر است. به هر حال گوشی موبایل یک ابزار مثل سایر لوازم است و بستگی به این دارد که ما چگونه از آن استفاده کنیم، استفاده از آن قطعا فی نفسه مذموم نیست. این وسیله دستاورد تکنولوزیک بشر است.

شاید در نگاه ظاهری و سطحی استفاده شخصیت اصلی «ترومای سرخ» از گوشی منفی ارزیابی شود اما موضع فیلم این نیست. اساسا فیلم در این مورد موضعی ندارد. شخصیت اصلی فیلم برای حل و فصل و سامان دادن به مسایل زندگی شخصی خود از گوشی استفاده می کند ضمن اینکه بخشی از مناسبات کاری خود را نیز با این ابزار حل و فصل می کند و این ابزار تکنولوژیک در فیلم فقط منحصر به گوشی و تماس تلفنی هم نیست و از ابزارهای متفاوت دیگر نیز استفاده می شود، اما آنچه در فیلم در این رابطه در حاشیه و طی چت تصویری شخصیت نگار با فروز که از فرانسه به ایران آمده  مطرح می شود این است که هر چند گوشی موبایل ارتباطات را به هم نزدیک کرده اما ارتباطات چهره به چهره را تقلیل داده است. به هر حال  من فارغ از این داوری ها می خواستم مناسبات ملموس آدم ها روی پرده  بازتاب داشته باشد.

شاید در نگاه ظاهری و سطحی استفاده  شخصیت اصلی «ترومای سرخ» از گوشی  منفی ارزیابی شود. اما موضع فیلم این نیست. اساسا فیلم در این مورد موضعی ندارد* برخلاف آنچه که می گویید به نظر می رسد شما رویکرد منفی نسبت به این وسیله در فیلمتان داشته اید چون شخصیت اصلی بیش از اندازه از موبایل استفاده می کند و این موضوع باعث سررفتن حوصله مخاطب می شود.

- سر رفتن حوصله مخاطب مقوله دیگری است. کاراکتر اصلی «ترومای سرخ» یک زن مدیر و مدبر است. او مسایل زندگی شخصی خود را از این طریق سامان می دهد حتی ارتباط عاطفی خود با شوهرش را از طریق آن پیش می برد. اتفاقا در رابطه با شخصیت اصلی فیلم اصلا رویکرد من منفی نبود. این به ارزش و نوع نگاه افراد به استفاده از این وسیله در اذهان عمومی بر می گردد. مثلا من شاهد بودم خود شما هنگام تماشای فیلم گاه با گوشی خود نیز کار می کردید. از کجا معلوم شاید شما برای حل و فصل مسایل مبرم و ضروری کار و حرفه تان با گوشی به مبادله پیغامی مشغول بودید.

شاید دیالوگ های کاراکترهای حاشیه ای فیلم در سکانس مترو باعث این طرز تلقی شما شده است که شخصیت نگار هم استفاده نادرستی از موبایل می کند. به نظر من این ابزار دستاورد بشر است و به هیچ وجه نفس استفاده از آن مذموم نیست. من حتی نسبت به فیلمسازانی که استفاده از این ابزار و فضای مجازی را در آثارشان مذموم می شمارند، موضع دارم. از طرف دیگر من شیفتگی و استفاده افراطی از این ابزار و فضاها را هم قبول ندارم. به نظر من شخصیت اصلی استفاده نامطلوبی از این ابزار نمی کند، اما از آنجا که فیلم داستان یک روز خاص و پرمشغله او را روایت می کند او برای حل و فصل مسایل خود بیش از معمول از این ابزار استفاده می کند.

* حدود 20 دقیقه از ابتدای فیلم به همین صحبت های تلفنی می گذرد این از حوصله مخاطب خارج است.

- به طور کلی من برای فیلم ساختن باید انگیزه ای قوی داشته باشم. خیلی دوست ندارم فیلم معمول بدنه بسازم که مشابه آن به وفور ساخته می شود. باید چالشی برای من در شیوه روایت، فرم و ساختار وجود داشته باشد که من درگیر ساخت آن شوم. به خاطر همین است که من کم کار هستم. «ترومای سرخ» از منظری یک فیلم تجربی است. اساسا دنبال کردن یک شخصیت از ابتدا تا آخر فیلم آن هم طوری که فقط خودش هست و یک گوشی، یک تجربه اکسپریمنتال است. این موضوع در سینما معمول نیست و من آگاه بودم در این چالش مخاطب تا اندازه ای از این بابت کلافه می شود. افرادی که به طور مداوم از موبایل استفاده می کنند خودشان  متوجه نمی شوند که چقدر استفاده از این ابزار برای اطرافیان آنها خسته کننده است. حالا اگر شما او را در حال رانندگی داخل فضای محبوس ماشین همراهی کنید که مدام در حال تماس با اطرافیان خود است دوز کلافگی بیشتر می شود. البته من از آزار مخاطب لذت نمی برم. به گمان خودم وقتی این کلافکی به حدی می رسد که بیننده نزد خود می گوید وای نکند کل فیلم قرار است در ماشین و فقط با یک شخصیت دنبال شود، این لحظه ای است که ماشین پنچر می شود و شخصیت از آن بیرون زده و با برخورد با شخص دیگر مسیر خود را با وسیله دیگری ادامه می دهد.

*فکر نمی کنید مخاطب از یک جایی دیگر فیلم را دنبال نکند و این به نظرتان ریسک نبود؟

-بله، البته ریسک وجود دارد و همین برای خود من انگیزه ایجاد می کند که این چالش را داشته باشم و این اتفاق به صورت آگاهانه رخ داده است. البته فراموش نکنیم مخاطبان هم یک دست نیستند. ما یک موجود انسانی واحد به نام مخاطب نداریم که مختصات ثابتی برای او در نظر بگیریم بلکه مخاطبان از طیف های مختلفی تشکیل می شوند. قطعا «ترومای سرخ» برای مخاطب عام خوگرفته به الگوی های رایج سینمای متعارف ساخته نشده و اگر قرار بود با نگاه و سلیقه مخاطب عام قصه این فیلم را روایت می کردم پرداخت آن به کل متفاوت می شد و به گونه ای دیگر و با دکوپاژ و میزانسن دیگری آن را می ساختم.

قطعا «ترومای سرخ» برای مخاطب عامِ خوگرفته به الگوی های رایج سینمای متعارف ساخته نشده و اگر قرار بود با نگاه و سلیقه مخاطب عام قصه این فیلم را روایت می کردم پرداخت آن به کل متفاوت می شد و به گونه ای دیگر و با دکوپاژ و میزانسن دیگری آن را می ساختم*موضوع فیلم به گونه ای است که نسل جدید بیشتر درگیر آن است. این موضوع باعث می شود که تنها یک طیف خاص به تماشای آن بنشینند.

- عرض کردم که این انتخاب آگاهانه رخ داده است. هر فیلمی از منظر صنعتی مثل محصولات دیگر است شما از ابتدا برای خودتان مشخص می کنید که چه کسانی قرار است آن را مصرف کنند. سینما هم از جنبه تقسیم بندی مخاطب طیف های مختلفی را دربر می گیرد. من این فیلم را با سرمایه شخصی ساخته ام و بازگشت مالی آن نیز برایم مهم است اما سینما برای من فقط بیزینس و سود نیست. برای همین علیرغم ریسک تلاش کردم کار نو و متفاوتی انجام دهم که بتواند از نظر مالی تا حدی دخل و خرج کند. در این ایام فیلم را برای افراد مختلف با سِن و سال متفاوت و از طیف های مختلف به نمایش گذاشته ام و در مجموع بازخوردهای مطلوبی گرفته ام. این بازخوردها تقریبا به آنچه که می خواستم نزدیک بود.

*با توجه به آنکه بخش زیادی از این فیلم در ماشین می گذرد به نظر می رسد پروسه تولید فیلم آسان بوده است.

-نه، نه این طور نیست. برعکس اتفاقا فیلمبرداری در فضای بیرونی خیابان و ماشین در حال حرکت خیلی هم سخت است. من تعمدا نمی خواستم یک فیلم آپارتمانی بسازم به همین دلیل بخش عمده داستان فیلم در فضاهای بیرونی، ماشین و مترو می گذرد.

*در قسمت هایی از فیلم به جای تصویر بازیگران شناخته شده تنها صدای آنها را می شنویم چطور به این ایده رسیدید؟

-ما به این موضوع و در کل برای نحوه انتخاب بازیگران از پیش و حتی زمان نوشتن فیلمنامه فکر کرده بودیم. من ابتدا قصدم این بود به تاسی از قصه و لحن رئالیستی فیلم، تمام شخصیت های فیلم را حتی نقش اصلی از میان بازیگران غیر مشهور و افرادی که پرسونایی از آنها در خودآگاه جمعی تماشاگر ایرانی وجود ندارد انتخاب کنم و تمام تلاشم را هم کردم ولی در رابطه با شخصیت اصلی به آن چیزی که می خواستم، دست پیدا نکردم لذا وقتی قرار شد شخصیت اصلی را از بین بازیگران آشنا برای تماشاگر انتخاب کنم به این نتیجه رسیدم که منسوبان او را نیز که به جز یک نفر قرار نبود تصویر آنها را ببینیم از بین صداهای آشنا برای تماشاگر انتخاب کنیم.

انتخاب این صداها طوری که در طی زمان کوتاه مکالمه تلفنی شخصیت پردازی هر کدام از آنها هم صورت گیرد، خیلی اهمیت پیدا می کرد و اینجا بود که پرسنای این بازیگران و برآیند مجموعه نقش هایی که در فیلم های مختلف بازی کرده بودند به یاری شخصیت پردازی مینی مالیستی ما می آمد و توجیه می کرد که ما مثلا به جای آقای کیانیان به فرض آقای پرستویی را انتخاب نکنیم، اما در این رویکرد برای اینکه تماشاگر گمان نکند ما با او روراست نبودیم و از طرف دیگر از همان اول نحوه حضور آنها را کاملا فاش نکنیم در شروع فیلم و در تیتراژ ابتدایی ذکر کردیم که این افراد «حضور افتخاری» دارند تا بیننده متوجه شود این بازیگران حضور کمی اندکی در فیلم دارند، اما از طرف دیگر نقش هایی را که تصویر و صوت آنها را در فیلم شاهدیم و از منسوبان شخصیت اصلی هم محسوب نمی شدند به عمد برای تاثیر مطلوب از بین بازیگران تئاتر که برای تماشاگر سینما چهره های ناآشنا محسوب می شوند انتخاب کردیم.  

منبع:مهر

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon