آسیب شناسی عوامل و موانع انتفاضه اول فلسطین

آسیب شناسی عوامل و موانع انتفاضه اول فلسطین

انتفاضه اول فلسطین ناشی از مجموعه‌ای از عوامل و خاستگاه ها بود که افول آنها باعث افول دامنه اعتراضات مردمی به اشغالگری رژیم صهیونیستی شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، همزمان با آغاز انتفاضه جدید مردم در سرزمین‌های اشغالی در واکنش به اقدام دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در اعلام پایتختی قدس شریف برای کابینه رژیم صهیونیستی و صدور دستور انتقال سفارت آمریکا به این شهر اشغالی خبرگزاری تسنیم بر آن شده است تا روند مقاومت فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیستی در بیت‌المقدس و قدس اشغالی را تشریح کند. بخشی از مطالب اشاره شده در این گزارش برگرفته از کتاب " مقاومت اسلامی فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیستی در بیت المقدس" نوشته خالد ابراهیم ابو عرفه است که تحولات مربوط به سالهای 1987 تا 2015 در این زمینه را بررسی کرده است. علاوه بر اینکه گزارش ها و تحلیل های مربوط به محافل رسمی بین‌المللی در رابطه با تجاوزهای رژیم صهیونیستی ضد قدس و بیت المقدس نیز مورد اشاره قرار خواهد گرفت.

این مطلب ضمن تشریح انواع جنایت‌های رژیم صهیونیستی ضد قدس اشغالی و مسجد الاقصی و اشاره به انواع مقاومت ملت فلسطین در برابر اشغالگران تأکید می‌کند که فلسطینی‌ها به ویژه در شرایط کنونی و توسعه دامنه انتفاضه سوم و افزایش توطئه غربی -صهیونیستی ضد این شهر و مسجد الاقصی باید تلاش بیشتری در مسیر یکپارچه‌سازی اقدامات ضدصهیونیستی و فعالیت‌های میدانی و مسلحانه در مقابله با این رژیم در دستور کار خود قرار داده و راهکار بی‌فایده سازش و مذاکرات مسالمت‌آمیز با اسرائیل را کنار بگذارند. علاوه بر اینها شواهد تاریخی  و واقعیت های موجود منطقه ای و بین المللی نشان می دهد که تاریخ مصرف عوامل افول انتفاضه های فلسطین به پایان رسیده و این انتفاضه به حول و قوه الهی تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد داشت.

بخش دوم: انتفاضه‌های فلسطین:

روند شکل گیری انتفاضه اول:

پس از حوادث و رویدادهایی چند در منطقه خاورمیانه از جمله پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، از اوایل دهه 80 به مرور زمان شور و شوق انقلاب و گرایش به اسلام و انقلاب اسلامی در مردم فلسطین احیا شد و جنبشهای سیاسی ـ مذهبی مردمی جایگزین احزاب و سازمانهای سیاسی ملی و غیرمذهبی در سرزمینهای اشغالی گردید.

نیمه اول دهه هشتاد هنوز به پایان نرسیده بود که جنبش اسلامی فلسطین که بیشتر در دو گروه جنبش حماس و جنبش جهاد اسلامی متجلی بود، به تحرک در آمد و نیروی سیاسی  عمده ای را در سرزمینهای اشغالی تشکیل داد.

از نیمه دوم دهه هشتاد یک گروه نظامی تابع جنبش جهاد اسلامی به منظور اجرای مأموریتهای نظامی علیه صهیونیستها در صحنه سیاسی و نظامی فلسطین پا به عرصه وجود گذاشت. در زمانی که نیروهای صهیونیستی سلاحهای موجود نزد جنبش اخوان المسلمین را در ماه ژانویه 1984 مصادره کردند، جنبش اسلامی و مقاومت ملی فلسطین توانست عملیات نظامی مهمی در سالهای 1985 و 1986 و 1987 انجام دهد که نتیجه این عملیات بالا رفتن روحیه مردم و پیروی آنها از جریانهای اسلامی در فلسطین بود.

به طور کلی سال 1987 از دیگر سالها در سرزمینهای اشغالی فلسطین متمایز بود زیرا این سال فلسطین شاهد موج اعتصاب غذای زندانیان سیاسی فلسطینی، بسته شدن تعدادی از دانشگاهها از جمله دانشگاه "بیرزیت" به مدت چهار ماه، برگزاری تظاهرات و اعتصابهای متعدد در مناسبتهای تاریخی و ملی فلسطین مثل روز زمین، یادبود صدور اعلامیه بالفور، مراسم سالگرد کشتار مردم مسلمان صبرا و شتیلا توسط ارتش متجاوز اسرائیل و عوامل مزدور آن در لبنان، روز شهید، روز صلح، یادآوری تقسیم فلسطین، روز جهانی پیوند با ملت فلسطین، تظاهرات علیه قوانین نژادپرستی صهیونیستی و تبعید فلسطینیان به خارج از سرزمینهای اشغالی بود.

در تاریخ 16 اکتبر 1987 گروهی از جنبش جهاد اسلامی فلسطین با تعدادی از صهیونیستها در محله شجاعیه غزه درگیر شدند که فرمانده آن و هم رزمانش (محمد جمل و برادرانش) به شهادت رسیدند. شهادت این افراد، آتش انتفاضه را در فلسطین اشغالی شعله ور ساخت و مردم فلسطین که لحظه به لحظه اخبار عملیات ضد صهیونیستی را دنبال می کردند، با شنیدن خبر شهادت این گروه ازمجاهدین، اقدام به تشییع جنازه آنها نموده و از محله شجاعیه جمعیتی از زنان و مردان و سالخوردگان و جوانان خارج شده و تظاهرات عظیمی برپا داشتند که در مدت کمی به دیگر محله های غزه سرایت نمود و راهپیمایی ضد صهیونیستی بسیار بزرگی به وجود آمد.

به دنبال این حرکت، در اردوگاه فلسطینی "رفح" راهپیمایی عظیمی سازماندهی شد و مردم به طرف منزل شهید محمد جمل حرکت کردند. برخی دیگر نیز از محله "تل السلطان" خارج شدند تا به راهپیمایی بپیوندند. در اردوگاه جبالیا نیز به دنبال صادر شدن دستور تبعید شیخ عبدالعزیز عوده امام جماعت مسجد عزالدین قسام، مردم قیام کردند و تظاهرات عظیمی از آنجا آغاز شد. این تظاهرات توسط گشتی های نظامی اسرائیل سرکوب شد، ولی دامنه آن به اردوگاه بلاطه، دهیشه و قلندیا کشیده شد. در دیرالبلح و اردوگاههای میانی تظاهرات باشکوهی در تشییع جنازه یکی از مبارزان فلسطینی به نام انتصار العطار صورت گرفت. در بیت المقدس نیز مردم به دنبال اقدام اعتراض آمیز دیگر اردوگاهها، به تجمع در داخل مسجدالاقصی اقدام نمودند تا مانع ورود گروه "رضاءهیکل" به مسجد گردند و سپس به رویارویی با مأموران اسرائیلی پرداختند.

چندی نگذشت که تظاهرات و اعتراض مردمی علیه صهیونیستها ، سایر اردوگاهها و شهرهای فلسطین اشغالی از جمله رام الله، بیره، اردوگاه جلزون، کرانه باختری ، نابلس، الخلیل، جنین و طولکرم را فرا گرفت و به طور کامل و روزانه تا ماه مارس ادامه پیدا کرد.

به دنبال صدور دستور رژیم صهیونیستی به ارتش اسرائیل در تاریخ 21/12/1987 مبنی بر دستگیری و سرکوب فلسطینیانی که به هر نحو متهم به مبارزه به اسرائیل هستند، مبارزات مردم فلسطین از ژانویه 1988 شدت گرفت. در پی آن یک سری کمیته های مردمی به منظور سرپیچی از قوانین اسرائیل و حمایت از فلسطینیان تشکیل شد و بیانیه هایی نیز در حمایت از انتفاضه فلسطین به نام همین کمیته در سرزمینهای اشغالی فلسطین انتشار یافت که در آنها خواستار مسائل ذیل بودند.

با شروع سال 1988 انتفاضه ادامه یافت وشکل ملموس‌تری به خود گرفت و به عنوان یک مسئله اساسی و بین المللی که دارای وزن و ویژگی‌های گوناگون بود در صحنه جهانی و منطقه ای ظاهر شد.

در سال اول انتفاضه روش مردم در مبارزه با اسرائیل، تظاهرات دسته جمعی، سر دادن شعار، تبلیغات و اعلام اعتصاب بود و اداره و سازماندهی مبارزات نیز با ساده ترین وسایل و کمترین امکانات انجام می گرفت. در این مرحله روحیه و اعتماد به نفس مردم و همچنین تصمیم در استمرار مبارزه و مقابله آنها با صهیونیسم در شکل و قالب انتفاضه بالا گرفت و روابط و هماهنگی بین گروههای جهادی داخل فلسطین به منظور سازماندهی و هدایت انتفاضه شروع گردید.

این مرحله را می توان به طور ذاتی مرحله خودسازی و تمرین عملی و آمادگی عقلی و مادی مردم در انتفاضه برای ورود به مراحل بعدی عملیات ضد صهیونیستی آنها تلقی کرد. در این مرحله هر چند انتفاضه فلسطینیان در مقابله با اسرائیل، آزادی قدس و فلسطین را به دنبال نداشت، اما در رویارویی با صهیونیستها شرایطی را برای مرحله دوم انتفاضه به وجود آورد که تا قبل از توافق ساف ـ اسرائیل ادامه داشت و توانست بسیاری از معادلات استکبار جهانی و صهیونیسم را در منطقه بر هم بزند.

مرحله دوم انتفاضه که از تابستان سال 1988 شروع گردید، شگردها و روشهای عمل و مبارزه با اسرائیل و همه طرحهای غربی و برخی کشورهای عربی، که همگی در یک سنگر برای قلب حقایق و ذبح مسأله فلسطین جمع شده بودند، را متحول کرد. تظاهرات گسترده و راه پیمایی های آرام به تجمعات کوچکتر و دسته های کوچک متشکل از جوانان و نوجوانان، پرتاب سنگ و هجوم و کمین و گریز علیه دشمن صهیونیستی تبدیل گردید. در این مرحله نوجوانان و جوانان فلسطینی به خودروهای گشتی صهیونیستها در خیابانها و بازارها حمله کردند.

در این مرحله، مردم سازماندهی شدند و عملیات نظامی در برابر ارتش اسرائیل، در گروهها و کمیته های گوناگون متشکل گردید و رهبری انتفاضه گروههای ضربت تشکیل داد و کمیته های ویژه ای به منظور رسیدگی به امور افراد فعال انتفاضه تشکیل شد و امور اردوگاهها و شهرهای فلسطینی سازماندهی گردید. عوامل و جاسوسان اسرائیلی نیز شناسایی شدند.

علی رغم این که نیروهای اسرائیلی اقدامات سرکوبگرانه بسیاری را بر ضد فعالان انتفاضه اعمال می کردند، اما انتفاضه خاموش نشد و جنبش اسلامی در سراسر سرزمین فلسطین در میان همه مردم گسترش یافت. مساجد به کانون حضور و حرکت مردم تبدیل گردید و از جمعیت پر شد.

به مرور زمان سنگها در دست نوجوانان و جوانان فلسطینی به بمبهای آتش زا و کوکتل مولوتف و خنجر تبدیل گردید و این سلاحها نقش مهمی را در عملیات ضد صهیونیستی آنها ایفا کرد. حرکت جدید مردم در انتفاضه منجر به آتش کشیده شدن تعدادی اتوبوس حامل صهیونیستها و کشته و مجروح شدن سرنشینان آنها گردید. به عنوان نمونه می توان از عملیات اریحا نام برد که همزمان با شروع انتخابات پارلمان رژیم صهیونیستی انجام گرفت و منجربه سوخته و مجروح شدن بسیاری از سرنشینان اتوبوس یکی از مستعمره های یهودی نشین گردید.

با گذشت مدت زمان اندکی از این مرحله، یک منبع نظامی اسرائیل به پرتاب 575 فقره بمب آتش زا توسط فلسطینیان به سوی اتوبوسهای حامل صهیونیستها ـ تا ابتدای ماه نوامبر 1989ـ اعتراف نمود. این منبع همچنین اظهار داشت که 50 خودرو به طور کامل توسط این بمبها سوخته شده است.

پس از این که انتفاضه فلسطین علی رغم اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی و حمایت‌های همه جانبه آمریکا از این رژیم متوقف و سرکوب نشد، مجددا آمریکا تلاشهای سیاسی خود را به منظور به انزوا کشاندن قیام مردم فلسطین ـ که توان آن علیه اسرائیل به اوج خود رسیده بود ـ شروع کرد و اعراب را به پای میز مذاکره با اسرائیل کشاند و در تاریخ 28 اکتبر 1991 که هیأت مشترک اردنی ـ فلسطینی برای شرکت در کنفرانس مادرید و مذاکره با رژیم صهیونیستی وارد پایتخت اسپانیا شد، حرکت انقلابی مردم فلسطینی وارد مرحله دیگری شد.

در این مرحله که تعدادی از فلسطینیان سازشکار با نظر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین تحت عنوان هیأت فلسطینی مذاکره کننده با اسرائیل، آشکارا پشت میز مذاکره با رژیم صهیونیستی نشستند، جامعه مسلمان فلسطینی، خیانت رهبران سیاسی خود را احساس کرد و مصمم و قاطع تصمیم گرفت تا راه دشوار مقاومت ضد اسرائیلی و انتفاضه را بدون توجه به زد و بندهای سیاسی سران سازشکار خود ادامه دهد و عزم خود را برای هر چه بیشتر شدت بخشیدن به مبارزات ضد صهیونیستی جزم نماید.

در سایه چند دستگی میان فلسطینی ها ، نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی اقدام به کشتار تعداد زیادی از مردم به ویژه جوانان، کودکان و سالخوردگان فلسطینی کردند. صهیونیستهای مسلح حتی پا را از آن فراتر نهادند و زمانی که دیدند توافق اسرائیل با سران ساف برای اعطای خودمختاری محدود به فلسطینیان عملاً سودی حاصل آن رژیم نکرد، بلکه مورد مخالفت شدید مسلمانان فلسطینی و گروههای انقلابی فلسطین قرار گرفت و با متوقف شدن فعالیتهای بخشی از نیروهای فتح در انتفاضه نیروهای اسلامی فلسطین یکه تاز میدان شدند، کشتار دسته جمعی مسلمانان را آغاز کردند. به عنوان مثال تنها در یک عملیات تروریستی، نمازگزاران فلسطینی در مسجد حضرت ابراهیم (ع) در شهر الخلیل  را در حال ادای فریضه نماز صبح از پشت به گلوله بستند و حدود 70 تن را به شهادت رساندند و بیش از 300 تن را مجروح ساختند.

گروههای فلسطینی از جمله رهبران گروههای ده گانه فلسطینی نیز به پیروی از مردم در انتفاضه خواهان گرفتن انتقام خون شهدای فلسطینی از صهیونیستها شدند. از این زمان انتفاضه وارد مرحله رویارویی نظامی با رژیم صهیونیستی شد. جنبش حماس در بیانیه ای اعلام کرد که نقشه های نظامی فوق العاده ای تهیه شده تا اهداف صهیونیستی، سربازان اشغالگر و صهیونیستهای ساکن شهرکها مورد حمله قرار گیرند. مدتی از این تهدیدها نگذشته بود که در ژانویه 1973 اولین عملیات شهادت‌طلبانه یک جوان فلسطینی علیه یک اتوبوس حامل صهیونیستها در "عفوله" واقع در سرزمینهای اشغالی 1948 ـ توسط یکی از عناصر وابسته به جنبش حماس به نام "رائد زقرنا" ـ انجام شد و در اثر آن هفت صهیونیست کشته و 32 نفر دیگر مجروح شدند.

یک روز پس از آن نیز عملیات مشابه دیگری توسط یکی از عناصر جنبش جهاد اسلامی به نام "علی طالب الاموی" در اسدود (اشدود)، انجام گرفت و شمار دیگری از صهیونیستها به هلاکت رسیدند. در این مرحله مردم در سرزمینهای اشغالی فلسطینی با مبارزه در دو جبهه سازش با اسرائیل و تجاوزگران صهیونیست تشکیلات نظامی خود را سازماندهی کردند.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان