روایت تلخ کودکان کار بروجرد؛ توقف پشت چراغ قرمز زندگی

روایت تلخ کودکان کار بروجرد؛ توقف پشت چراغ قرمز زندگی

حکایت کودکان کار، حکایت کودکانی است که به‌خاطر اتفاق‌های ناخوشایند خانواده همچون فقر، اعتیاد و طلاق محکوم به‌کار هستند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بروجرد، باشروع فصل گرما و تعطیلی مدارس شاهد کار کردن بچه‌هایی در سطح شهر هستیم، بچه‌هایی که از سن و سال و کودکی‌شان چیزی نمی‌فهمند و مدام در خیابان‌های شهر پرسه می‌زنند و دستفروشی می‌کنند.

این بچه‌های معصوم که عمر خود را پشت چراغ‌های قرمز و سرچهار راه‌ها صرف می‌کنند همان‌هایی هستند که به "کودکان کار" معروف‌اند. کودکانی که سال‌هاست هنوز هیچ اقدام درستی برای بهبود وضعیت آن‌ها نشده و روز وبه روز به آمار آن‌ها افزوده می‌شود.

کودکان کار تمام خطرهای جامعه را به جان می‌خرند تا بتوانند خرج خود و خانواده‌شان را در بیاورند، کودکانی که در برابر این همه ناملایمتی، سختی، تلخی، توهین و تحقیر پاسخی جز "اجبار" ندارند.

ستاره دختر بچه 8 ساله‌ای که همراه با برادر و دیگر بچه‌های هم سن وسالش در خیابان‌های بروجرد مشغول فروش فال و شکلات است در گفت‌وگو با تسنیم می‌گوید: وقتی مدرسه تعطیل می‌شود همراه برادر و دوستانم برای فروش شکلات و آبنبات از حاشیه‌شهر به خیابان‌های اصلی و مرکز شهر می‌آییم.

کودکانی که محکوم به کاراند

این دختربچه خردسال عنوان می‌کند: ما یک خانواده 7 نفره‌ایم که مجبوریم برای امرار معاشمان به خانواده کمک کنیم. پدر توانایی کار کردن را ندارد البته چون سال گذشته در روستا تصادف سختی داشت دکترها دستش را قطع کردند، بیکار شده و نمی‌تواند خرج ما را بدهد.

وی بیان می‌کند: ما صبح از خانه بیرون می‌آییم و شب به خانه‌هایمان بر می‌گردیم. مادرم فصل برداشت محصول که می‌شود همراه برادر و خواهر بزرگم در روستاهای اطراف روی زمین کشاورزی کار می‌کند البته طوری که شناخته نشود. اما با این همه کار هنوز نتوانسته‌ایم برای خودمان یک خانه بخریم، من همیشه آرزو داشتم یک خانه بزرگ داشته باشیم با یک اتاق خواب بزرگ برای خودم و خواهرهایم ولی ما فقط یک اتاق داریم.

دلم می‌خواد درس بخوانم و در خانه بمانم

ستاره تصریح می‌کند: اصلا کار کردن در خیابان را دوست ندارم، دلم می‌خواد درس بخوانم و در خانه بمانم و با خواهر کوچکم عروسک بازی کنم اما پدرم مرا دعوا می‌کند، حتی وقتی گریه می‌کنم و می‌گویم سر چهار راه نمی‌روم مرا کتک می‌زند. من از دوستانم که بعضی وقت‌ها مرا در موقع کار می‌بینند خجالت می‌کشم و گریه می‌کنم.

علی پسر بچه‌ای که در خیابان‌های شهر با کار کردن و دوندگی قد کشیده و اصلا یادش نیست کی به پارک رفته می‌گوید: از وقتی خودم را شناخته‌ام پشت چراغ قرمز بوده‌ام و انتظار کشیده‌ام تا شیشه‌ ماشین‌ها را پاک کنم. بعضی وقت‌ها راننده‌ها اجازه می‌دهند و گاهی هم با دعوا و داد و بیداد جوابمان می‌کنند.

اعتیاد پدر و سفره خالی خانواده

وی عنوان می‌کند: گناه ما چیست که در خانواده‌های فقیر و کم دست به دنیا آمده‌ایم؟ ما هم دلمان می‌خواهد مثل همه بچه‌ها درس بخوانیم، بازی کنیم و مسافرت برویم اما نمی‌توانیم چون من سال‌هاست که پدرم را از دست داده‌ام مجبورم پا به پای مادرم کار کنم. پدرم اعتیاد داشت به همین خاطر از بقیه پنهان می‌کنم چون خجالت می‌کشم.

این پسربچه 12 ساله عنوان می‌کند: از برخورد و نگاه مردم زجر می‌کشم. خیلی وقت‌ها ما را مسخره می‌کنند و حتی سرمان داد می‌زنند. بعضی‌ها هم حتی ما را کتک می‌زنند و فکر می‌کنند ما دزدیم ولی اصلا این‌طور نیست. من آرزو دارم یک دوچرخه بخرم و همه دوستانم را سوار آن کنم و در کوچه‌ها بازی کنیم اما هرچه کار می‌کنم پولم زیاد نمی‌شود. بیشتر شب‌ها از خستگی و بدن درد خوابم نمی‌برد. تا صبح گریه می‌کنم و دعا می‌کنم زودتر بزرگ شوم تا شاید کار بهتری پیدا کنم.

مجبورم تمام سختی‌های زندگی را تحمل کنم

علی بیان می‌کند: مادرم مدتی است که مریض شده البته به خاطر کار زیاد است و غصه برادرم را می‌خورد. برادرم از من بزرگتر است ولی معلولیت ذهنی دارد می‌خواستیم او را به توانبخشی بسپاریم ولی هزینه‌ای برای پرداخت نداشتیم. من بخاطر مادر و برادرم مجبورم تمام سختی‌های زندگی را تحمل کنم.

وی می‌گوید: اگر روزی پولدار شوم همه دوستانم را سر کار می‌برم تا مجبور نباشند در خیابان‌ها کار کنند. یک خانه بزرگ هم می‌خرم و همه را کنار خودم جمع می‌کنم. هیچ کس شرایط ما را نه می‌فهمد نه درک می‌کند، ما خودمان می‌دانیم و می‌فهمیم که چه می‌کشیم. برخی از مردم شهر اصلا عاطفه و محبت ندارند و گاه ما را می‌زنند. ما نه دزدیم، نه جانی فقط فقیریم همین.

کودکانی که برای فروش یک بسته آدامس به التماس می‌افتند

محمد روزی از همین کودکان کاری بود که مجبور بود به خاطر نیاز مالی و تامین مخارج خانواده در کوچه خیابان‌های شهر کار کند و بدود، او که هم اکنون نوجوانی را تجربه می‌کند و کار نسبتا خوبی پیدا کرده است، گذشته دردناکش را فراموش نکرده است. وی با چشمان روشنی که اشک در آن‌ها حلقه بسته می‌گوید: مفهوم واقعی یک کودک کار بودن را فقط کودکی که در کوچه خیابان پرسه می‌زند، گرسنگی می‌کشد و توهین می‌شنود درک می‌کند. کودکی که برای فروش یک بسته آدامس به التماس می‌افتد و همه بی‌تفاوت از کنارش رد می‌شوند.

وی عنوان می‌کند: چند سال با پای برهنه در هوای گرم قبرهای مردم را شستم و تمیز کردم تا بتوانم کمک خرج خانواده باشم. ما کودک کار به دنیا نیامده‌ایم از بد روزگار به این درد دچار شده‌ایم. پدرم روزی برای خودش برو بیایی داشت او راننده ماشین سنگین بود که به خاطر تصادف اکنون در زندان است چون نمی‌توانیم دیه پرداخت کنیم.

مردم به کودکان کار اعتماد ندارند

محمد بیان می‌کند: آن چه همه مردم به خاطرش کار می‌کنند آبرو و مردم‌داری و اعتماد است ولی متاسفانه مردم این دید را به ما  ندارند حتی اگر دیگر کودک کار کف خیابان نباشیم. من تمام فراز و نشیب‌ها را پشت سر گذاشته‌ام از فال‌فروشی تا آدامس‌فروشی و قبر‌شویی و خیلی چیزهای دیگر ولی چون فقیر بودیم و پدرم در زندان است مردم از ما خوششان نمی‌آید و به امثال ما کمک نمی‌کنند و اعتماد ندارند.

وی تصریح می‌کند: خیلی دوندگی کردم و زحمت کشیدم تا در مغازه بستنی‌فروشی کار پیدا کنم از این بابت خوشحالم البته معلمم چون درسم خوب بود مرا به این مغازه معرفی کرد او خیلی کمکم کرد همیشه مدیون او هستم. دوست دارم به دوستانم گاهی در خیابان آن‌ها را می‌بینم کمک کنم اما توانش را ندارم. آنها مرا به یاد گذشته تلخ خودم می‌اندازند.

هیچ‌کس به فکر کودکان کار نیست

محمد می‌گوید: هیچ‌کس به فکر کودکان کار نیست اقدام مسئولان فقط در حد حرف‌زدن است و کسی دلش برای این بچه‌ها نمی‌سوزد و روح و روان، جسم و جان پر از دردشان برای کسی مهم نیست. نیاز یک کودک کار فقط پول نیست فقط یک لقمه نان و ته‌مانده غذای دیگران و لباس‌های کهنه بچه‌های شما نیست نیاز یک کودک کار محبت و نوازش است چیزی که مرهم زخم‌ها و نیش کلام مردم را بشوید و از بین ببرد. نیاز کودک کار، کار است. نیاز کودکان کار رویاهایی است که تعبیر نمی‌شوند.

مهین گودرزی مسئول امور اجتماعی بهزیستی بروجرد در رابطه با این مشکل حاد اجتماعی به خبرنگار تسنیم می‌گوید: کودک نیاز به آرامش دارد تا رشد کند، کودک باید کودکی کند و این دوران را با خاطری خوش پشت سربگذارد نه اینکه در این سن و سال به خاطر شرایطش وارد جامعه‌ای شود که آینده‌اش را بیشتر به خطر بیندازد و با افرادی برخورد کند که آسیب‌های غیر قابل جبرانی برایش ببار بیاورد.

مشکل کودکان کار بروجرد از طریق استان می‌تواند حل شود

مسئول امور اجتماعی بهزیستی بروجرد عنوان می‌کند: متاسفانه ما در زمینه رسیدگی به این کودکان نمی‌توانیم در شهرستان هیچ گونه اقدامی انجام دهیم و باید این مشکل از طریق مرکز استان برطرف شود. متولی این امر و رسیدگی به این معضل اداره‌کل بهزیستی استان است.

وی با اشاره به اینکه منشاء تمام مشکلات این بچه‌ها خانواده‌‌هایشان هستند، بیان می‌کند: نبود امکانات مالی، طلاق، بیکاری و اعتیاد والدین می‌تواند بچه‌ها را به اجبار از زیر سقف امن خانه‌ها به محیط پر دغدغه و مشکل ساز جامعه بکشاند. جامعه‌ای که برای بچه‌ها ناشناخته است و آنها در این سن وسال درکی از اطرافشان ندارند و مجبور می‌شوند به دستفروشی یا کارهای خطرناک کشیده شوند.

ترک تحصیل کودکان کار

گودرزی تصریح می‌کند: معمولا کودکان کار همه زیر 18 سال هستند وبا ترک تحصیل به کف خیابان‌ها و کار کشیده می‌شوند. این کودکان معصوم و بی گناه هنوز به بلوغ فکری نرسیده و باید در جاهایی و شرایطی قرار بگیرند که رفته رفته از جامعه منزوی شده و با نوعی ریزش درونی مواجه می‌شوند، ریزشی که احساس بدی مانند خلع، پوچی و تنهایی برایشان به بار می‌آورد.

وی می‌گوید: وقتی در حوزه خانواده ریشه‌یابی می‌کنیم می‌بینیم تمام این مشکلات به خانواده‌ها برمی‌گردد چراکه آنها به خاطر فقر، اعتیاد و طلاق از پسِ نگهداری وهزینه‌های زندگی بر نمی‌آیند و بچه‌ها را مجبور به کار می‌کنند. بچه‌ها نیز در فصل تعصیلی مدارس مجبور به تزریق پول به خانواده هستند. معمولا این کودکان در جامعه رها شده و با افرادی آشنا می‌شوند که صلاحیت رفتار اجتماعی ندارند.

لزوم ایجاد خیریه کودکان کار در مدارس

مسئول امور اجتماعی بهزیستی بروجرد عنوان می‌کند: آمار دقیقی از این کودکان در دست نیست اما مدارس و به ویژه آموزش و پرورش می‌تواند با شناسایی این خانواده‌ها و بچه‌ها و معرفی آنها به مراکز بهزیستی در رفع مشکلات و معضلات آنها اقدام کند. با ایجاد خیریه‌هایی در سطح مدارس و حمایت همه جانبه به این کودکان می‌توانیم شاهد کاهش کودکان کار در جامعه باشیم ولی متاسفانه در حال حاضر در جامعه ما فعلا فقط کلمه آموزش را داریم.

وی بیان می‌کند: برای رفع این معضل اجتماعی مردم نیز باید وارد عمل شوند اما مراقب باشیم که خدای ناکرده با حرف‌ها و رفتارمان به این کودکان آسیبی وارد نکنیم. ما با دادن آموزش به خانواده‌ها و بالابردن سطح فرهنگ، دانش و آگاهی به آنها می‌توانیم این خانواده‌ها و این کودکان را به جامعه برگردانیم.

در بروجرد محلی برای بازپروری این بچه‌ها نداریم

گودرزی تصریح می‌کند: متاسفانه ما در بروجرد محلی برای باز پروری این بچه‌ها نداریم وباید این کودکان بعد از شناسایی به استان منتقل شوند تا در آنجا و در کمپ‌های باز پروری که در استان و زیر نظر بهزیستی است با آموزش‌های لازم به زندگی برگردند در غیر این صورت این چرخه که زاده فقر، اعتیاد وطلاق است همچنان ادامه خواهد داشت.

رضا بهنود فر جامعه شناس و نایب رئیس شورای شهر بروجرد در رابطه با این معضل اجتماعی به خبرنگار تسنیم می‌گوید: معضل کودکان کار یک معضل اجتماعی و حاد در جامعه است و این مشکل تنها مشکل بروجرد نیست و اکثر کلان‌شهرهای ما از تهران تا اصفهان با این معضل مواجه و درگیریم و کودکان کار و کودکان خیابانی و کودکان تکدی‌گر شامل کل ایران است.

وجود 250 تا 300 کودک‌کار در بروجرد

رئیس شورای شهر بروجرد عنوان می‌کند: متاسفانه این معضل در استان ما به وضوح خود را نشان می‌دهد. ما در کل استان حدود 600 نفر کودک کار داریم که از این آمار متاسفانه حدود 250-300 نفر در بروجرد هستند و این موضوع نگران‌کننده‌ای است.

وی با اشاره به اینکه برای مقابله با این مشکل اجتماعی بایداز روش‌ها و شیوه‌های درست و کاملا استاندارد استفاده شود تا بازدهی مناسبی داشته باشیم بیان می‌کند: برخورد مناسب تربیتی می‌تواند این کودکان را به زندگی برگرداند و مانع از ورودشان به کف خیابان‌های شهر شود.

نتوانسته‌ایم طرح جامعی برای کودکان کار تهیه کنیم

بهنودفر تصریح می‌کند: برای رفع این معضل نهادهای گوناگونی می‌توانند دخیل شوند از جمله بهزیستی و شهرداری. البته شهرداری بیشتر متولی جمع‌آوری آنها است ولی چون امکانات لازم را ندارد و درگیر بحران مالی زیادی است به اقدام حداقل بسنده می‌کند. ما نتوانسته‌ایم طرح جامعی تهیه کنیم و این معضل را به‌طور کامل از بین ببریم ولی برنامه‌هایی در دست اقدام است که امیدوارم بزودی اجرا شده و تا حدودی از این مشکل بکاهد.

وی می‌گوید: در این زمینه مردم نیز باید کمک کنند چرا که مردم به دستگاه‌ها اجازه مداخله نمی‌دهند و خیلی احساساتی برخورد می‌کنند. اگر تمام نهادها دست به دست هم بدهند و وارد عمل شوند این معضل حل خواهد شد ولی متاسفانه برخی فقط انتظار دارند شهرداری عامل رسیدگی به این آسیب است و تنها باید شهرداری آن را برطرف کند.

رئیس شورای شهر بروجرد عنوان می‌کند: در این مسیر باید از تمام سازمان‌های مردم‌نهاد کمک گرفت و بدون شهرداری، بهزیستی و آموزش و پرورش هیچ طرحی به مرحله اجرا نخواهد رسید. سازمان‌هایی مانند کمیته امداد بخش اعظم وظیفه‌اش نیز هم‌پوشانی این مشکل و سعی در کاهش این معضل اجتماعی است.

فقر، اعتیاد و طلاق عامل اصلی اتفاق ناخوشایند کودکان کار

وی بیان می‌کند: فقر، اعتیاد و طلاق می‌تواند عامل اصلی این اتفاق ناخوشایند باشد و این مشکل به خانواده‌ها برمی‌گردد و آنها اگر نخواهند بچه‌ها وارد کوچه خیابان‌ها نمی‌شوند. باید با فرهنگ سازی جلوی این کار را گرفت وطوری با این کودکان برخورد کرد شان و منزلتشان زیرسئوال نرود و بیشتر از پیش آسیب نبینند.

برای بررسی این مشکل و معضل اجتماعی از پیردایه مسئول بهزیستی شهرستان بروجرد تقاضای وقت ملاقات کرده تا از برنامه و فعالیت‌های این اداره که برای این کودکان انجام می‌دهند با خبر شویم ولی متاسفانه این مسئول حاضر به پاسخگویی نشد و تنها اعلام کردند که فعلا حرفی برای گفتن ندارند و به زودی و در روزهای آینده برنامه‌ها و تصمیمات خود را به رسانه اعلام خواهند کرد.

انتهای پیام/ ز

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon